باربیتوریسم، به حالتی گفته می‌شود که شامل مصرف مکرر و نادرست باربیتوراتهاست و می‌تواند منجر به وقوع عوارض جانبی جدی شود.

باربل، به معنای چیزی که در زیر آب دیده می‌شود، معمولاً با اشاره به نوع خاصی از ماهی یا رفتار آن.

بدون تیغ، به چیزی اطلاق می‌شود که تیغ یا قسمتی از آن وجود ندارد.

باربلت، کوچک‌ترین فرم یا نوعی از باربل که به تازگی به وجود آمده است.

پسر بار، به پسر جوانی اطلاق می‌شود که در بار یا رستوران کار می‌کند، معمولاً برای سرو نوشیدنی‌ها.

باربون، به نوعی ماهی اشاره دارد که در آب‌های شیرین یا شور یافت می‌شود.

باربَت به نوعی ماهی اطلاق می‌شود که معمولاً در غذاهای محلی استفاده می‌شود.

باربویاژ به معنای کشیدن یا ایجاد خطوط و نقوش بی‌نظم و تصادفی بر روی سطحی است.

باربرا نامی زنانه است که در فرهنگ‌های مختلف به کار می‌رود.

بارب نوعی ماهی است که به دلیل مقاومت و قابلیت‌هایش در ماهی‌گیری محبوب است.

باربو به نوعی ریش اشاره دارد که معمولاً پرپشت و بلند است.

باربودو نوعی ماهی است که معمولاً رنگ‌های زیبا و ریش‌های برجسته‌ای دارد.

باربودوس‌ها به افرادی اشاره دارد که ریش‌های چشمگیر و هنری دارند.

باربولا، نام علمی یک نوع خزه کوچک است که اغلب در مکان‌های مرطوب و سایه‌دار رشد می‌کند.

باربولات، به معنای داشتن برآمدگی‌های کوچک یا زوائدی بر روی سطح یک شیء است.

باربولی، اشاره به ویژگی‌های خاصی از شکل و طراحی یک شیء که به کارایی آن کمک می‌کند.

باربوت، کلاهی با غلظت پیشانی و حفاظت دوجهی که مخصوصا در قرون وسطی استفاده می‌شده است.

باربوت، نوعی کلاه‌خود اروپایی است که در دوره رنسانس متداول بوده و به شکل خاصی طراحی شده است.

باربوت‌ها، جمع باربوت و به کلا‌ه‌خودهایی اطلاق می‌شود که از دوران‌های مختلف تاریخ به جا مانده‌اند.

سیم خاردار، نوعی سیم است که به‌منظور ایجاد موانع یا محافظت استفاده می‌شود و دارای نوک‌های تیز است.

بارکان، معمولاً به دکوری اشاره دارد که در رویدادها یا جشن‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد.

بارکاس، نوعی قایق سبک است که معمولاً برای حمل و نقل و گردشگری استفاده می‌شود.

بارسلا، گیاهی با ویژگی‌های خاص که در باغ‌ها مورد توجه است.

بارسلونا، شهری در اسپانیا که به خاطر فرهنگ و هنر مسیر جهان شهرت دارد.

بارسلوناها به آثار هنری یا فرهنگی مرتبط با بارسلونا اشاره دارد.

بارچه، نوعی قایق چوبی باریک و سنتی که در آب‌های کم عمق قابل استفاده است.

بارکولونگو به معنای جوی یا فضای بزرگ و مختص برگزاری مراسم و جشن‌ها.

بارکونه یک قایق بزرگ‌تر با ظرفیت بالاتر برای حمل بارها و مسافران.

باردانه، یکی از گیاهان دارویی با تاریخچه طولانی در درمان بیماری‌ها.

بارداش، غذایی متشکل از سبزیجات و ادویه‌جات که معمولاً با برنج سرو می‌شود.

بارکرافت، هنر و مهارتی که داستان‌ها را از طریق موسیقی و شعر بیان می‌کند.

بَردی، شاعری که به شکل غیررسمی و عموماً در محیط‌های اجتماعی داستان‌ها یا شعرها را می‌خواند و اجرا می‌کند.

باردل، نوعی شاعر یا داستان‌گو که معمولاً در میان مردم به روایت افسانه‌ها و قصه‌ها می‌پردازد.

باردل، نوع خاصی از اجرا یا موسیقی که معمولاً با حرکات نمایشی یا رقص ترکیب می‌شود.

باردس، اشعار یا نغمه‌هایی که توسط شاعران محلی به منظور حفظ تاریخ و فرهنگ اجرا می‌شود.

باردسانیسم، فلسفه‌ای هنری که به ارزش‌های فردی و خلاقیت شخصی در هنر تأکید می‌کند.

باردسانیست، فردی که به فلسفه‌های باردسانیسم و تأثیر آن بر هنر و داستان‌گویی اعتقاد دارد.

bardesanite یک شاخه از تفکر فلسفی است که به آثار و دیدگاه‌های باردا سنا تعلق دارد.

bardess به زنانی اطلاق می‌شود که به روایت داستان‌ها و شعرهایی در اشکال مختلف می‌پردازند.

bardic به هنر یا شیوه‌هایی اطلاق می‌شود که به روایت‌گری و شعرخوانی مرتبط هستند.