bealtuinn
بیلتوئین، جشنی که ورود تابستان را جشن می‌گیرد و مربوط به جشنواره‌های کشاورزی و طبیعی است.
beamage
بیماژ، عبارت است از ساختاری که برای پشتیبانی از بارها در ساخت و ساز استفاده می‌شود.
beambird
بیام، نوعی پرنده با ویژگی‌های خاص و زیبا که به خاطر رنگ‌های زنده‌اش مشهور است.
beamfilling
پر کردن بی‌م، به معنای پر کردن فضاهای خالی در ساختارهای بی‌م است که برای پایداری و ایمنی انجام می‌شود.
beamful
پرنور، به معنای پر از نور و شادی، معمولاً به شخصیت‌های مثبت و خوش‌بین اطلاق می‌شود.
beamhouse
خانه چوبی، جایی در صنعت دباغی که در آن پوست حیوانات پردازش می‌شود.
beamily
به معنای با مهربانی و دوستی، نشان‌دهنده رفتار دلگرم‌کننده است.
beaminess
پرشوری، حالتی از شادی و نورانی بودن، به ویژه در مورد چهره یا لبخند.
beamingly
به معنای با شادی و لبخند درخشان، نشان‌دهنده خوشحالی عمیق.
beamish
بشاش، خوشحال و شاداب، به معنای ابراز شادی و رضایت.
beamishly
به معنای با شادی و بشاشی، نشان‌دهنده علاقه و هیجان عمیق.
beamless
بدون تیرک، به طراحی یا ساختاری اشاره دارد که در آن از تیرک‌های سازه‌ای استفاده نشده باشد.
beamlet
پرتو کوچک، به یک پرتو نوری اشاره دارد که معمولاً از یک منبع نوری ناشی می‌شود.
beamlike
شبیه تیرک، به ویژگی یا مشخصه‌ای اشاره دارد که مشابه تیرک‌ها باشد.
beamman
تیرک‌زن، به فردی اطلاق می‌شود که در کارهای ساختمانی تیرک‌ها را نصب یا جابجا می‌کند.
beamroom
اتاق تیرک‌دار، به اتاقی اشاره دارد که دارای تیرک‌های نمایان در سقف باشد.
beamsman
تیرک‌زن، به فردی اشاره دارد که در کارهای ساختمانی وظیفه نصب تیرک‌ها را بر عهده دارد.
beamsmen
تیرک‌زن، کسی که در ساخت‌وساز با تیرک‌ها کار می‌کند.
beamster
تیرک‌زن، فردی که در صنعت چوب و سازه‌های چوبی تخصص دارد.
beamwork
کار تیرک‌زنی، فرآیند ساخت و نصب تیرک‌ها در سازه‌های ساختمانی.
beanball
توپ لوبیا، توپی است که به عمد به سمت بازیکن پرتاب می‌شود.
beanballs
توپ‌های لوبیا، توپ‌هایی هستند که به سمت بازیکنان دیگر پرتاب می‌شود به طور عمدی.
beancod
ماهی لوبیا، گونه‌ای از ماهی که در برخی مناطق به دلیل طعم خوبش مورد توجه است.
beanfeaster
جشنواره‌ای که در آن فعالیت‌هایی مربوط به لوبیا و غذاهایی که با لوبیا تهیه می‌شوند برگزار می‌شود.
beanfest
جشنی که به معرفی و جشن گرفتن انواع مختلف لوبیا می‌پردازد.
beanfield
مزرعه‌ای که در آن لوبیا کشت و برداشت می‌شود.
beany
کلاهی گرم و نرم که به طور معمول برای پوشیدن در فصل‌های سرد استفاده می‌شود.
beanier
محصول یا غذایی که مقدار بیشتری لوبیا در آن وجود دارد.
beaniest
محصول یا غذایی که حاوی بیشترین مقدار لوبیا است.
beanlike
شکل یا ویژگی‌هایی مرتبط با لوبیا.
beansetter
شخصی که لوبیا را تنظیم یا کشت می‌کند.
beanshooter
ابزاری برای شلیک لوبیا یا سنگ‌های کوچک به سمت اهداف.
beant
نوعی لوبیا که در محیط‌های گرمسیری رشد می‌کند.
beanweed
علف هرزی که به کشت لوبیا آسیب می‌زند.
beaproned
لیباسی که در معیت پیش‌بند استفاده می‌شود.
bearability
تحمل، میزان یا درجه‌ای که می‌توانند چیزی را تحمل کرد.
bearableness
قابل تحمل بودن، ویژگی یک وضعیت یا شرایط که امکان تحمل آن وجود داشته باشد.
bearably
به صورت قابل تحمل، به گونه‌ای که قابل تحمل و قبول باشد.
bearance
تحمل، حوصله و صبر در شرایط دشوار.
bearbaiter
جمع‌آوری‌گر خرس، کسی که با تحریک خرس‌ها توسط سگ‌ها به عنوان سرگرمی عمل می‌کند.