afakasi
اصطلاحی برای توصیف افرادی که نژادی مختلط دارند، به ویژه در جزایر اقیانوسیه.
afara
فرهنگ یا سنتهای خاص مرتبط با قوم یا جامعه ای خاص.
a fate worse than death
واقعیتی که به آن به عنوان وضعیتی بسیار بدتر از مرگ اشاره میشود و نشاندهنده شرایط سخت و غیرقابل تحمل است.
afc
فدراسیون فوتبال آسیا، نهاد متولی فوتبال در قاره آسیا.
afdc
برنامه کمک به خانوادهها در ایالات متحده.
afeared
ترسان، نگران، به معنای نگرانی از چیزی.
affability
صمیمیت، رفتار دوستانه و خوشایند فردی به ویژه در روابط اجتماعی.
affectation
تظاهر، رفتار یا گفتار غیرطبیعی برای تأثیرگذاری یا نشان دادن خود.
affectedly
به طور مصنوعی و غیرطبیعی رفتار کردن یا صحبت کردن، به طوری که میخواهد تحت تأثیر قرار دهد یا توجه دریافت کند.
affectee
شخصی که تحت تأثیر یا آسیب قرار گرفته است، به ویژه در زمینه حوادث یا آسیبها.
affecting
داشتن تأثیر عاطفی قوی یا احساساتی کردن دیگران.
affectionate
محبتآمیز، نیکوکار و با احساسات مثبت نسبت به دیگران.
affective disorder
اختلالات عاطفی، که به اختلالاتی اطلاق میشود که بر حالت احساسی فرد تأثیر میگذارد.
affectless
شخص یا چیزی که بیاحساس و بیعاطفه به نظر میرسد.
affenpinscher
نوعی نژاد سگ کوچک که با چهرهای شبیه به میمون شناخته میشود.
affianced
کسی که به طور رسمی قول ازدواج با کسی را داده است.
affiliate marketing
روشی در بازاریابی که در آن شخص یا شرکت، محصولات یا خدمات دیگران را تبلیغ کرده و در صورت فروش، پورسانت دریافت میکند.
affiliation
ارتباط، وابستگی یا عضویت به یک سازمان یا گروه خاص.
affiliation order
ترتیب مشخصی که اعضا یا عوامل بر اساس وابستگیشان به یکدیگر دستهبندی میشوند.
affinal
خویشاوندان زناشویی، افراد مرتبط که از طریق ازدواج به هم پیوستهاند.
affine
تبدیلهایی که به شیء چندوجهی، تغییرات هندسی میدهند، بدون آنکه روابط نسبتها در آنها تغییر کند.
affined
مرتبط با یکدیگر از طریق ازدواج، خویشاوند زناشویی.
affinity card
کارت وفاداری، کارت اعتباری است که معمولاً به مشتریان برای خریدهای خاص جوایزی میدهد.
affinity fraud
تقلب وفاداری نوعی تقلب مالی است که از اعتماد اعضای یک گروه خاص استفاده میکند.
affinity group
گروه وفاداری، گروهی است که اعضای آن به دلیل منافع یا دغدغههای مشترک به یکدیگر پیوستهاند.
affirm
تأیید کردن به معنای بیان یا تأکید بر چیزی است.
affirmative action
اقدام مثبت، سیستمی است که به منظور افزایش فرصتها برای گروههای اقلیت و نادیدهگرفتهشده طراحی شده است.
affirmative consent
رضایت مثبت، به معنای تأیید صریح و واضح از همه طرفهای درگیر برای انجام یک عمل است.
affix
چسباندن یا اضافه کردن چیزی به یک شیء دیگر.
affliction
مشکل، بیماری، یا وضعیتی که باعث رنج و درد میشود.
affluence
ثروت یا دارایی زیاد و رفاه اقتصادی.
affluenza
افلوئنزا، یک اصطلاح که به علائم و مشکلات روانی ناشی از ثروت زیاد و توقعات بالا اشاره دارد.
afflux
هجوم، به معنای جریان و ورود یکباره افراد یا چیزها به یک مکان خاص.
affogato
افوگاتو، نوعی دسر ایتالیایی که شامل بستنی و قهوه داغ است.