floreating
فلورایتینگ، عملی است که به تزئین با گل و گیاه اشاره دارد.
florence
فلورانس، شهری در ایتالیا که به خاطر هنر و معماری‌اش مشهور است.
florences
فلورانس، نام خانوادگی یا خصوصیت هنری برخی از افراد.
florent
فلورنت به فردی اطلاق می‌شود که از فلورانس یا مرتبط با آن است.
florentinism
فلورنتینیسم به رویکردها یا ویژگی های مربوط به هنر و فرهنگ فلورانس گفته می‌شود.
florentium
فلورنتیوم به آثار یا عناصر مرتبط با تاریخ و فرهنگ فلورانس اشاره دارد.
flores
گل به معنای بخش‌های زیبای گیاهان است که معمولاً رنگی و معطر هستند.
florescent
نورانی و تابش‌دهنده، به نورهایی که در اثر تحریکی خاص از خود نور ساطع می‌کنند، گفته می‌شود.
floressence
عطر، بو یا کیفیتی که از گل‌ها ساطع می‌شود.
floreta
نوعی گیاه گلدار با گل‌های کوچک و زیبا.
floreted
پر از گل یا گیاه، به خصوص در مورد مناظر طبیعی.
florette
گل کوچک یا تزیینی که به عنوان زینت استفاده می‌شود.
floretty
دارای الگو یا طراحی گل‌ها، به ویژه در پارچه‌ها.
floretum
فلورِتوم به معنای مکان یا باغی است که در آن انواع مختلف گل‌ها کاشته و نگهداری می‌شوند.
floria
فلوریا به منطقه‌ای اشاره دارد که معمولاً با طبیعت و گیاهان زیبا شناخته می‌شود.
floriage
فلوریاژ به مجموعه یا تنوع گیاهان و گل‌ها در یک محل خاص اشاره دارد.
florian
فلورین به عنوان یک نام می‌تواند به عشق و تقدیر از گل‌ها اشاره کند.
floriate
فلوریت کردن به معنای افزودن گل‌ها به یک مکان به منظور زیباسازی آن است.
floriation
فلوریاسیون به فرآیند انتخاب و ترتیب گل‌ها در یک فضا اشاره دارد.
floricin
فلوریکسین، یک ترکیب شیمیایی است که در برخی گیاهان وجود دارد و ممکن است خواص دارویی یا دیگری داشته باشد.
floricomous
فلوری‌کوموس به گیاهانی اطلاق می‌شود که گل‌های زیادی تولید می‌کنند.
floricultural
فلوریکالچر به علم و هنر پرورش گیاهان گلدار اشاره دارد.
floriculturally
فلوریکالچرالی به شیوه‌هایی اشاره دارد که در رابطه با پرورش گل‌ها و گیاهان گلدار است.
floriculturist
گل‌کار به فردی اطلاق می‌شود که در کاشت و پرورش گل‌ها تخصص دارد.
florida
فلوریدا یکی از ایالت‌های ایالات متحده آمریکا است که به خاطر سواحل و آب و هوایش مشهور است.
floridan
فلوریدانی، به افراد یا ویژگی‌های مرتبط با ایالت فلوریدا اشاره دارد.
floridans
فلوریدانی‌ها به ساکنان ایالت فلوریدا اشاره دارد.
florideae
فلوریده‌ای، به خانواده‌ای از جلبک‌ها اشاره دارد که در آب‌های شور رشد می‌کنند.
floridean
فلوریدانی به سبکی از زندگی یا طراحی اشاره دارد که با ویژگی‌های ایالت فلوریدا هماهنگ است.
florideous
فلوریده‌ای، به صفات یا ویژگی‌های مرتبط با جلبک‌های فلوریده‌ای اشاره دارد.
floridity
فلوریدتی، به شکوه و زیبایی زبانی یا بصری اشاره دارد.
floridities
فخامت و نازکی در بیان، به ویژه در نگارش یا گفتار.
floridly
به صورت فخیم و با بیانی مجلل.
floridness
کیفیت فخیم یا زیبا در نوشتار.
floriferously
به شیوه‌ای که در آن گل‌ها به‌طور فراوان شکوفه می‌زنند.
floriferousness
کیفیت یا حالت شکوفایی گل‌ها.
florification
فرایند یا حالت شکوفا شدن.
floriform
شکل گل‌مانند، به شکل یا ساختارهایی اطلاق می‌شود که نمایانگر یا به یادآورنده گل هستند.
florigen
ماده‌ای که در گیاهان باعث گل‌دهی می‌شود و به تغییرات محیط واکنش نشان می‌دهد.
florigenic
به ویژگی‌ها یا شرایطی اطلاق می‌شود که منجر به گل‌دهی می‌شوند.