خانواده گناتاسه شامل گیاهان دانه‌دار و درختان همیشه سبز است که ویژگی‌های خاصی دارند.

ویژگی‌های گناتاسه به خصوصیات گیاهان از خانواده گناتاسه اطلاق می‌شود.

گنتال‌ها، گروهی از گیاهان بذرزا که در آن‌ها ویژگی‌های خاصی وجود دارد و شامل ۳ خانواده اصلی می‌شود.

گنتوم، یک جنس از گیاهان بذرزا که در مناطق گرمسیری رشد می‌کند و به دلیل برگ‌های خوراکی‌اش شناخته شده است.

گنتوم‌ها، گونه‌های مختلفی از گیاهان بذرزا که در زیستگاه‌های مختلف تشریح می‌شوند و برخی از آن‌ها به شرایط خاصی نیاز دارند.

گنیو، اصطلاحی که ممکن است در زمینه‌های خاص علمی یا تخصصی به کار رود و به معنای خاصی اشاره نکند.

گنید، به اشیاء کوچک و گردی گفته می‌شود که معمولاً در صنایع دستی و هنر استفاده می‌شود.

گنوچتی، نوعی پاستا کوچک و خاص ایتالیایی که به شکل گرد یا قطره‌ای تهیه می‌شود و معمولاً با سس‌های متنوع سرو می‌شود.

gnoff به معنای نادیده گرفتن یا خاموش کردن یک صدا یا فعالیت.

gnomed به معنای مربوط به گنوم‌ها یا شبیه آنها.

gnomelike به معنای شبیه به گنوم‌ها.

gnomesque به معنای شباهت به گنوم‌ها و جذابیت آنها.

gnomical به معنای مرتبط با حکمت یا ویژگی‌های گنوم‌ها.

gnomically به معنای به روشی شبیه به گنوم‌ها، با کلمات رمزآلود.

گنومید، موجودی افسانه‌ای شبیه به گنوم‌ها که در داستان‌های تخیلی وجود دارد.

گنومیش، مربوط به گنوم‌ها یا دارای صفات و ویژگی‌های آنها.

گنومیست، فردی که به مطالعه و بررسی گنوم‌ها می‌پردازد.

گنومیست‌ها، افرادی که به مطالعه گنوم‌ها می‌پردازند.

گنوم‌شناسی، علم و دانشی در مورد گنوم‌ها و افسانه‌های آنها.

گنومولوژیک، مربوط به قوانین و اصول علمی گنوم‌ها.

گنومولوژی به مطالعه و بررسی اصول اندازه‌گیری و نظم در طبیعت اشاره دارد.

گنومولوژیست به فردی گفته می‌شود که در زمینه اندازه‌گیری و روش‌های آن فعالیت و تحقیق می‌کند.

گنومونیا به یک جنس از قارچ‌ها اشاره دارد که در طبیعت نقش مهمی ایفا می‌کند.

خانواده گنومونیاسه به گروهی از قارچ‌ها گفته می‌شود که شامل گونه‌های مختلفی است.

گنومونیک به تجزیه و تحلیل و کاربرد قوانین هندسی در توصیف و نمایش شکل‌ها و نقشه‌ها اشاره دارد.

گنومونیک به ویژگی‌ها و روش‌های مربوط به اندازه‌گیری زوایا و نسبت‌ها در ریاضیات و هنر اشاره دارد.

گنومونیک، علم مطالعه ساعت‌های آفتابی و روش‌های مربوط به سنجش زمان است.

گنومونولوژی، مطالعه فلسفی زمان و ابعاد آن است.

گنومونولوژیک، مرتبط با سنجش و مطالعه زمان به لحاظ علمی و فلسفی است.

به طور گنومونولوژیک، به شیوه‌ای که به مطالعه زمان مربوط است.

شناخت‌ها، به معانی یا اطلاعات به دست آمده از تجربه یا تفکر اشاره دارد.

شناخت‌شناسی، علمی است که به مطالعه ماهیت دانش و فرایند کسب آن می‌پردازد.

gnosiological به معنای مرتبط با مطالعه و بررسی دانش و چگونگی کسب آن است.

gnostical به معنای مربوط به گنوسیس، دریافت عمیق از حقیقت و دانش است.

gnostically به معنای از دیدگاه گنوسی و در جستجوی دانش عمیق‌تر است.

gnosticity به معنای صفت یا حالت مربوط به دانش گنوسی و جنبه‌های پنهان آن است.

gnosticize به معنای به کار بردن یا اضافه کردن عناصری از زبان و تفکر گنوسی به چیزی است.

gnosticizer به معنای کسی است که اصول و آراء گنوسی را به آثار و متون نسبت می‌دهد.

گنستولوژی، مطالعهٔ معرفت و سیستم‌های باور، که به بررسی مبانی فکری و فلسفی مختلف می‌پردازد.

گنوتوبیولوژی، مطالعهٔ موجودات زنده در شرایط استریل و بدون میکروارگانیسم‌ها.