grainfield
مزرعهای که مخصوص کشت غلات است و در آن دانههای غلات رشد میکنند.
graininess
حالت یا کیفیت دانهدار یا زبر بودن چیزی.
grainland
زمینهایی که برای کشت غلات استفاده میشوند.
grainless
بدون دانه، اصطلاحی که به غذا یا دیگر مواردی اشاره دارد که فاقد دانههای غلات هستند.
grainman
مردی که در زمینهٔ تجارت غلات فعالیت میکند.
grainsick
حالت ناخوشایند مرتبط با مصرف بیش از حد غلات، معمولاً شامل تهوع و ناراحتی معده.
grainsickness
وضعیتی که به دلیل مصرف زیاد محصولات غلات باعث ناراحتی میشود.
grainsman
شخصی که در زمینه تجارت یا فروش غلات فعالیت میکند.
grainsmen
جمعی از افرادی که در تجارت غلات مشغول هستند.
grainways
مسیرها یا راههایی که برای جابجایی محصولات غلات استفاده میشود.
grayout
حالت موقتی از کمرنگ شدن دید یا از دست دادن هوشیاری ناشی از شرایط خاص.
grayouts
گرگرفتگی، زمانی که نوری که به طور معمول از یک منبع مشخص بیرون میآید کمتر میشود و موجب کاهش منابع نوری میگردد.
graip
گریپ، به معنای روش خاصی است که در صید ماهی برای نگه داشتن یا کنترل ابزار ماهیگیری استفاده میشود.
graypate
گریپیت، به شخصی اطلاق میشود که موهای سفیدی دارد و معمولاً به افراد مسن اشاره دارد.
graysby
گریسبی، نوعی از غذا یا ماهی است که در مناطق خاصی تهیه و سرو میشود.
graysbies
گریسبیها به اشیا یا食وهای خاصی اشاره دارد که به طور معمول در رویدادها سرگرمی به کار میروند.
graisse
گریس به معنی ماده چرب یا روغنی است که در طبخ و پخت و پز مورد استفاده قرار میگیرد.
graith
گرايث، اصطلاحی است که به معنی استدلال یا پایهای برای یک ادعا یا نظر است.
graithly
به صورت گرايث، به معنای به وضوح و مؤثر بیان کردن یک ایده یا فکر.
graywall
دیوار خاکستری، به دیواری با رنگ خاکستری اشاره دارد که میتواند برای جدا کردن فضاها استفاده شود.
grayware
گریور به نرمافزارهایی اطلاق میشود که بین نرمافزارهای قانونی و بدافزارها قرار میگیرند.
graywether
وضعیت جوی خاکستری به حالتی از آب و هوا اطلاق میشود که معمولاً شامل ابر و باران است.
grakle
گرینلک به نوعی پرنده از خانواده کلاغها اشاره دارد که معمولاً دارای رنگآمیزی خاصی است.
grallae
گراها، یک زیرخانواده از پرندگان هستند که به دلیل پاهای بلند و جسم بزرگ شناخته میشوند.
grallatores
گرالاتورها، گروهی از پرندگان آبزی با پاهای بلند که به شکار در آبها معروف هستند.
grallatory
گرالاتوری به مکانهایی اشاره دارد که محل زندگی پرندگان و دیگر موجودات آبزی است.
grallatorial
گرالاتوری به رفتارها و عادات مرتبط با پرندگان و زیستگاههای آنها اشاره دارد.
grallic
گرالیک به ویژگیهای جسمی و ظاهری خاص پرندگان اشاره دارد که آنها را از دیگران متمایز میکند.
grallina
گراگینا به یک گونه خاص از پرندگان آبزی اطلاق میشود که معروف به زیبایی خود است.
gralline
گرلین، نام یک نوع پرنده است که به طور خاص در نواحی مرطوب زندگی میکند.
grama
گراما، نوعی علف است که به خاطر مقاومت به خشکی و شنی بودن خاکها شناخته میشود.
gramaphone
گرامافون، دستگاهی است که برای پخش موسیقی از روی صفحات گرامافون استفاده میشود.
gramary
گراماری، به معنای مجموعهای از اسرار و دانش جادویی است.
gramarye
گراماریه، طوری از دانش جادو و خیالی است که معمولاً در داستانهای فانتزی وجود دارد.
gramaries
گرماریها، به معنای مجموعههای دانش جادوگری و افسونگری هستند.
gramaryes
گرماسی به شیوههای جادویی و معجزهآسا اشاره دارد.
gramas
گرما به نوعی گیاه چمنی اطلاق میشود که معمولاً برای علوفه و چرا پرورش مییابد.
gramash
گرماش به نوع خاصی از ماده غذایی یا گیاه اطلاق میشود که معمولاً در آشپزی سنتی مورد استفاده قرار میگیرد.
gramashes
گرماها به جمع آوری شده یا نوع خاصی از گیاهان یا چمنها اشاره دارد.
grame
گرما به معنای پخش کردن یا لایهلایه کردن است.