humbleness
توفیق، به معنی عدم خودبزرگبینی و تواضع در رفتار و کردار.
humblers
humblers به افرادی اطلاق میشود که تواضع را در تعاملات اجتماعی خود ترویج میدهند.
humblesse
تواضع، ویژگی فردی که به شکلی فروتن و بیادعا خود را نشان میدهد.
humblesso
فروتنی، نشان دادن احترام و بیادعایی در رفتار.
humblie
فروتنانهتر، به شکلی که نشاندهنده تواضع باشد.
humblingly
بهطرز تواضعآمیز، به شکل و حالتی که فرد را به تفکر وا دارد.
humbo
همبو، واژهای غیررسمی برای توصیف فردی که در جمع دوستانه عموماً پذیرفتنی است.
humboldtilite
همبولدتیلیت، نوعی کانی که در جغرافیای خاصی وجود دارد و ویژگیهای خاصی دارد.
humboldtine
همبولدین یک ماده معدنی است که به دلیل داشتن رنگ قرمز مشخص و کاربرد در زمینشناسی شناخته میشود.
humboldtite
همبولدیت یک نوع ماده معدنی است که غالباً در مناطق خاص زمینشناسی پیدا میشود.
humbugability
قابلیت همبولدن بودن به معنای توانایی فریب دادن یا ایجاد توهم در دیگران است.
humbugable
قابلیت همبولدن بودن به معنای امکان فریب دادن یا باور نداشتن به مسائل است.
humbugger
فریبدهنده به کسی اطلاق میشود که به طور عمدی سعی در فریب دادن دیگران دارد.
humbuggery
فریبندگی به معنای عمل یا نوعی از فریب است که دیگران را گمراه میکند.
humbuggers
افرادی که مدام شکایت میکنند و رفتار مایوسکننده دارند.
humbuggism
رفتاری یا طرز تفکری که شامل فریب و عدم صداقت است.
humbuzz
شور و هیجانی که در پیرامون یک موضوع خاص ایجاد میشود.
humdrummish
حالتی که در آن چیزها یکنواخت و تکراری به نظر میرسند.
humdrumness
یكنواختی، حالت كسالتآور و بیهیجانی كه معمولاً به زندگی روزمره اطلاق میشود.
humdrums
یكنواختی، و حالتی كه در آن زندگی یا فعالیتها بدون تنوع و هیجان میگذرد.
humdudgeon
ناراحتی و عصبانی بودنی که معمولاً از بیعدالتی نشأت میگیرد.
hume
دیوید هیوم، فیلسوف و تاریخنگار اسکاتلندی مشهور به خاطر کارهایش در زمینه فلسفه و سیاست.
humectate
مرطوب کردن، به خصوص در اشاره به حفظ رطوبت در پوست.
humective
همانگیز، مربوط به تأثیرات عاطفی یا احساسات بر روی رفتار و تعاملات.
humerals
هُمِرَال، نشانههای عددی که در سیستمهای عددی مختلف به کار میروند.
humermeri
هُمِرْمِری، مرتبط با بخشهایی از آناتومی انسان است.
humerocubital
هُمِرو-کوبیتال، به ناحیه ارتباطی بین بازو و آرنج اشاره دارد.
humerodigital
هُمِرو-دیجیتال، به حرکات و روابط بین بازو و انگشتان اشاره دارد.
humerodorsal
ناحیه یا عضلهای که در آن بازو به ناحیه پشتی متصل میشود.
humeroradial
ناحیهای که در آن هومر به استخوان رادیوس متصل میشود.
humet
اصطلاحی با معانی خاص در حوزه پزشکی و فیزیولوژی.
humettee
همتی، نوعی صدا یا نوا که معمولاً با آهنگ یا ملودی خاصی همراه است.
humetty
همتی، توصیفی از حالتی آرامبخش و دلنواز.