infraradular
اینفرا رادولار به ساختارها یا موجوداتی اطلاق می‌شود که زیر نواحی رادولار قرار دارند و در اکوسیستم‌ها نقش مهمی ایفا می‌کنند.
infrareds
اینفراور قرمز به نواحی فرکانس‌های الکترومغناطیسی زیر نور قابل رؤیت اشاره دارد که معمولاً برای گرمایش استفاده می‌شوند.
infrarenally
اینفرا رنال به محلی در زیر ناحیه کلیه‌ای اشاره دارد که در مدیریت داروها و درمان‌ها اهمیت دارد.
infrarimal
اینفرا ریمال به ناحیه زیر ریموس اشاره دارد که در عملکردهای فیزیکی و حرکتی بدن نقش مهمی دارد.
infrascapular
اینفراسکاپولار مربوط به ناحیه‌ای در زیر استخوان کتف است.
infrascapularis
اینفراسکاپولاریس به عضله‌ای اشاره دارد که در منطقه زیر استخوان کتف قرار دارد.
infrascientific
اینفراساینتیفی به نظریه‌ها یا روش‌هایی اطلاق می‌شود که فراتر از علم مرسوم هستند.
infrasonics
اینفراسنیک به امواج صوتی با فرکانس پایین‌تر از شنوایی انسان اشاره دارد.
infraspinal
اینفراسپیال به نواحی و ساختارهای زیر یا نزدیک به ستون فقرات اشاره دارد.
infraspinate
اینفراسپیینات به مناطقی در زیر استخوان کتف اشاره دارد.
infraspinatus
اینفرااسپیناتوس، نام یک عضله مهم در شانه که در حرکت بازو نقش دارد و در قاعده کتف قرار دارد.
infraspinous
اینفرااسپینوس به معنی مکان و نواحی زیر برجستگی کتف است.
infrastapedial
اینفرااستاپدیال به ناحیه‌ای در گوش که زیر استخوان استاپز قرار دارد اشاره دارد.
infrasternal
اینفراسترنال به ناحیه‌ای زیر جناغ سینه اطلاق می‌شود که برای تشخیص‌های پزشکی مهم است.
infrastigmatal
اینفرااستیگماتال به ساختارهایی زیر استیگما در زیست‌شناسی اطلاق می‌شود.
infrastipular
اینفراستیپیولار به ناحیه‌ای در زیر استیپولا اشاره دارد که در معاینات پزشکی مورد توجه قرار می‌گیرد.
infrasutral
منطقه یا ساختار زیر سطح یک سازه، اجزای زیرین که برای حمایت از سازه ضروری هستند.
infratemporal
منطقه‌ای در جمجمه که در زیر گیجیگاه واقع شده و حاوی عروق و اعصاب مهمی است.
infraterrene
مطالعه لایه‌ها و ساختارهای زیر سطح زمین و ویژگی‌های آنها.
infraterritorial
قوانینی که به فعالیت‌ها و ارتباطات در خارج از مرزهای یک کشور پرداخته و آنها را تنظیم می‌کند.
infrathoracic
منطقه‌ای که در زیر قفسه سینه واقع شده است و شامل اعضای حیاتی داخلی است.
infratonsillar
فضایی در نزدیکی لوزه‌ها که ممکن است در هنگام جراحی یا درمان‌های پزشکی مورد توجه قرار گیرد.
infratracheal
اینفرتراخیال به محلی از سیستم تنفسی اشاره دارد که به طور خاص در زیر نای قرار دارد و معمولاً در زمینه‌های پزشکی استفاده می‌شود.
infratrochanteric
اینفرا تروکانتریک به ناحیه‌ای از استخوان ران اشاره دارد که زیر تروکانتر بزرگ قرار دارد و معمولاً در آسیب‌ها و جراحی‌ها مورد توجه است.
infratrochlear
اینفرا تروکلئار به ناحیه‌ای اشاره دارد که زیر ناحیه تروکلئار قرار دارد و در آن عصب‌هایی برای حس صورت وجود دارد.
infratubal
اینفرا توبال به فضایی اشاره دارد که زیر توب‌های مشخص قرار دارد و معمولاً در جراحی‌های پزشکی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
infraturbinal
اینفرا توربینال به ناحیه‌ای از بینی اشاره دارد که زیر توربین‌های بینی قرار دارد و در مسائل سینوسی نقش دارد.
infravaginal
اینفرا واژینال به ناحیه‌ای زیر واژن اشاره دارد و در معاینات و درمان‌های پزشکی کاربرد دارد.
infraventral
منطقه‌ای در زیر ناحیه شکمی که به تنظیم اعمال مختلف بدن کمک می‌کند.
infree
آزاد و بدون قید و شرط بودن، به‌ویژه در جنبه‌های اجتماعی یا عاطفی.
infrequence
ناچیزی و کم‌تکراری یک رویداد یا پدیده.
infrequency
سپری شدن زمان یا اتفاق افتادن با فواصل طولانی.
infrequentcy
فقدان تکرار یا وقوع مکرر یک پدیده.
infrigidate
به معنای سرد کردن یا یخ زدن چیزی.
infrigidation
سرد شدن، کاهش دما به حالت شدید یا بسیار سرد.
infrigidative
سردکننده، تبدیلی که باعث سردی می‌شود.
infringer
نقض‌کننده، فردی که قوانین یا حقایق مقرر را زیر پا می‌گذارد.
infringers
نقض‌کنندگان، افرادی که قوانین مربوط به مالکیت معنوی را نقض می‌کنند.
infringible
غیرقابل نقض، چیزی که نمی‌توان آن را نقض کرد.
infructiferous
بارور، گیاهی که میوه تولید می‌کند.