baryta
باریتا، ترکیبی شیمیایی است که در شیمی و صنعت به کار می‌رود و باعث بهبود خواص نوری مواد می‌شود.
baryte
باریته، ماده معدنی است که به عنوان باریت نیز شناخته می‌شود و کاربردهای فراوانی در صنعت دارد.
baryton
باریتون، سازی است که معمولاً دارای شش رشته و به عنوان نماینده‌ای از عمیق‌ترین صدا در گروه سازهای زربینی شناخته می‌شود.
barytone
باریتون، نوعی صدای مردانه است که بین صدای تنور و باس قرار دارد.
bas
bas، به معنی پایین، یا زیر، در زمینه‌های مختلف کاربرد دارد.
basal body temperature
دمای بدن در حالت استراحت، معمولاً در صبح قبل از برخاستن از خواب اندازه‌گیری می‌شود.
basal cell carcinoma
معمولاً به عنوان نوعی از سرطان پوست شناخته می‌شود که از سلول‌های بازال پوست آغاز می‌شود.
basal ganglia
گروهی از هسته‌های عصبی در مغز که به کنترل حرکات و یادگیری عادت‌ها کمک می‌کنند.
basal metabolic rate
نرخ انرژی مصرفی بدن در حالت استراحت کامل، که برای حفظ عملکردهای حیاتی ضروری است.
basal metabolism
میزان انرژی که بدن برای انجام عملکردهای بی‌وقفه و حیاتی در حالت استراحت نیاز دارد.
basanite
باسانیت نوعی سنگ آتشفشانی با یک ترکیب خاص است که معمولاً در فعالیت‌های آتشفشانی و جغرافیایی مورد توجه قرار می‌گیرد.
bascule
باسکول نوعی پل متحرک است که برای باز و بسته شدن یکی از طرفین خود به بالاجهش می‌دهد.
baseball
بیس‌بال، ورزشی تیمی است که در آن دو تیم با هم از توپ و چوب استفاده می‌کنند.
baseball cap
کلاه بیس‌بال نوعی کلاه با لبه‌دار است که معمولاً برای محافظت از چشم استفاده می‌شود.
baseboard
پایه دیوار نوار نازکی است که در پایین دیوار نصب می‌شود.
base camp
پایگاهی در محل کوه یا طبیعت که برای آماده‌سازی و اقامت موقت در طول مسافرت‌های کوهنوردی یا اکتشافی استفاده می‌شود.
base dressing
پایه‌ای که قبل از آرایش روی پوست قرار می‌گیرد تا آرایش بهتر و ماندگارتری داشته باشیم.
basehead
شخصی که به موسیقی با بیس قوی و عمیق علاقه‌مند است.
base hit
ضربه‌ای که بازیکن به توپ می‌زند و به بیس اول می‌رسد.
base hospital
بیمارستانی که معمولاً در نزدیکی یک پایگاه نظامی برای درمان و مراقبت از سربازان تاسیس شده است.
base jump
پرش از ارتفاعات ثابت مانند صخره‌ها یا ساختمان‌ها با استفاده از چتر نجات.
base jumping
بیس جامپینگ، پرش از ارتفاعات با استفاده از چتر، یک ورزش ماجراجویانه و خطرناک است.
baseless
بی‌اساس، به معنای عدم وجود دلیل یا پشتوانه برای یک ادعا یا ادعاها.
baseload
نیروگاه‌های با بار پایه، توانایی تولید انرژی را به میزان ثابت و دائمی دارند.
baseman
بازیکن بیس، بازیکنی که در موقعیت بیس در ورزش‌هایی مانند بیسبال بازی می‌کند.
basement membrane
غشاء پایه، لایه‌ای از بافت همبند که سلول‌ها را در بافت نگه می‌دارد.
base metal
فلزات پایه به فلزاتی گفته می‌شود که ارزش کمتری دارند و معمولاً در صنایع مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرند.
baseness
پستی به ویژگی یا حالت ناپسند و بی‌ارزشی اشاره دارد که می‌تواند در رفتار یا افکار فرد وجود داشته باشد.
basenji
بی‌سنجی نوعی سگ است که به خاطر ویژگی‌اش در عدم پارس کردن و صدای خاصی که دارد شناخته می‌شود.
base note
نت پایه به نت اصلی و ماندگار یک عطر یا ملودی گفته می‌شود که سایر نت‌ها بر اساس آن ساخته می‌شوند.
base pair
جفت پایه به دو نوکلئوتید متصل به هم در زنجیره DNA یا RNA اشاره دارد.
baseplate
پایه‌صفحه به صفحه‌ای گفته می‌شود که معمولاً برای حمایت یا تثبیت یک سازه یا ماشین استفاده می‌شود.
base rate
نرخ پایه، حداقل نرخ بهره‌ای است که به عنوان مرجع برای تعیین سایر نرخ‌های بهره استفاده می‌شود.
bases
پایه‌ها، به هر عنصر یا مورد اصلی که به عنوان مبنای توسعه بیشتر یا اصول روی آن ساخته شود، اشاره دارد.
base station
ایستگاه پایه، یک دستگاه ارتباطی است که سیگنال‌ها را در شبکه‌های بی‌سیم ارسال و دریافت می‌کند.
base unit
واحد پایه، واحد استانداردی است که برای اندازه‌گیری یک مفهوم خاص مانند طول، وزن و غیره استفاده می‌شود.
bash
ضربه زدن به چیزی یا شخصی در حالت خشم یا سرگرمی اشاره دارد.
basha
بشا، یک نوع محل نشیمن سنتی در فرهنگ‌های خاص است.
bash away
بشکاف یا ضربه زدن به چیزی با شدت.
basher
شخصی که می‌زند و ضربه می‌زند، به ویژه در ورزشی مانند بوکس.