jalpaite
جالبایت یک نوع مواد معدنی است که معمولاً در زمینشناسی مورد استفاده قرار میگیرد.
jalur
جالور به معنای مسیر یا راهی است که معمولاً برای پیادهروها یا دوچرخهسواران در طبیعت ایجاد شده است.
jama
جامه به معنای پوشاک یا لباسی است که معمولاً در مراسم و جشنهای خاص پوشیده میشود.
jamaica
جامائیکا یک کشور جزیرهای در دریای کارائیب است که به خاطر مناظر طبیعی و فرهنگ غنیاش شناخته میشود.
jaman
زمان به یک دوره خاص اشاره دارد که معمولاً با رویدادهای تاریخی یا فرهنگی مهم همراه است.
jambart
جامبارت به معنای یک ساختار یا سازه خاص در معماری است که ممکن است در منطقه خاصی یافت شود.
jambarts
جامبارتها به مجموعهای از سازهها یا اشیاء خاص اشاره دارد که ممکن است در هنر و معماری محلی نمایش داده شوند.
jambe
پای پایینی بخشی از بدن انسان که بین زانو و مچ پا قرار دارد.
jambed
زمانی که چیزی در جای خود گیر کرده است و نمیتوان آن را حرکت داد.
jambee
نوعی درام که از چوب ساخته شده و در موسیقی محلی استفاده میشود.
jamber
شخصی که در گروههای موسیقی به نوازندگی یا ارائه آهنگ میپردازد.
jambes
جمع کلمه 'ژامب' که به بخشهای پای انسان اشاره دارد.
jambiya
خنجری سنتی که در برخی از کشورهای عربی به ویژه یمن استفاده میشود.
jambing
جمدن، نوعی اجرای موسیقی آزاد و بدون ساختار مشخص که معمولاً شامل نواختن improvisational است.
jambo
سلام، یک اصطلاح غیررسمی و مفرح در زبان عامیانه برای ابراز خوشامدگویی.
jamboy
پسری که میرقصید یا افراط در جمزنی میکند، به ویژه در یک گروه دوستانه.
jambolan
نوعی میوه استوایی که معمولاً در مناطق گرمسیری رشد میکند.
jambolana
درختی توپی شکل با میوههای خوشمزه که در مناطق گرمسیری رشد میکند.
jambon
نوعی گوشت خوک فرآوری شده که معمولاً در ساندویچها و خوراکها استفاده میشود.
jambone
جابو، نوعی کباب یا گوشت خوک که به صورت دودی و مزهدار تهیه میشود.
jambonneau
جابنون، یک نوع پای گوشت خوک که معمولاً به صورت کبابی یا پخته تهیه میشود.
jambool
جابول، نوعی بازی یا فعالیت گروهی که معمولاً در فضای باز انجام میشود.
jambos
جابوس، اشاره به اشیاء یا چیزهایی که بزرگ و جذاب هستند.
jambosa
جابوسا، نوعی دسر یا خوراکی شیرین که معمولاً با میوهها تهیه میشود.
jambstone
سنگ جاب، نوعی سنگ یا کانی که به خاطر خاصیت زیباییشناختی آنها جمعآوری میشوند.
jambul
جمول، میوهای شیرین و خوشطعم که در مناطق گرمسیری رشد میکند و در برخی فرهنگها به عنوان خوراکی محبوب شناخته میشود.
jamdanee
پارچهای با طرحهای خاص که در برخی مناطق برای ساخت لباسها و اکسسوریها استفاده میشود.
jamdani
نوعی پارچه که به خاطر تکنیکهای بافندگی ویژهاش مشهور است و عموماً در لباسهای سنتی استفاده میشود.
james
نامی شخصی که بهطور معمول برای مردان استفاده میشود.
jamesina
یک نام زنانه که بهعنوان نسخهای زنانه از نام جیمز شناخته میشود.
jameson
برند معروفی از ویسکی ایرلندی که معمولاً در فروشگاهها موجود است.
jamesonite
جیمسونیت نوعی ماده معدنی است که شامل سرب و گوگرد میباشد و در فرآیندهای معدنی مورد بررسی قرار میگیرد.
jamestown
جامستون نام یک مستعمره تاریخی انگلیسی است که در سواحل ویرجینیا تأسیس شده است و نقش مهمی در تاریخ اولیه آمریکا دارد.
jami
جمی نامی است که به صورت عمومی در فرهنگهای مختلف، به ویژه در فرهنگهای اسلامی و فارسی، استفاده میشود.
jamie
جیمی نامی است که به طور گستردهای در فرهنگهای انگلیسی زبان برای هر دو جنس استفاده میشود.
jamlike
شبیه به مربا، به کیفیت و بافتی اشاره میکند که شبیه به مربای میوه است.
jammedness
وضعیتی که در آن یک مکان یا سیستم به شدت شلوغ و متراکم باشد.
jamnia
جامنیا، یک شهر باستانی که در تاریخ و فرهنگ یهودیت اهمیت ویژهای دارد و محلی برای مباحثه و تبادل نظر بین دانشمندان یهودی بود.
jamnut
جام نوت، میوهای با طعمی شیرین و خوشمزه که در تابستان رواج دارد.
jamoke
جاموکی، اصطلاحی است که به شخصی بیتوجه یا احمق اطلاق میشود.