linguals
لینگوال‌ها، به صداها و حرکات مربوط به زبان در ارتباط با زبان‌شناسی اشاره دارد.
linguanasal
لینگوانازال، به صداهایی که توسط زبان و بینی تولید می‌شود، اشاره دارد.
linguata
لغویتا، کلمه‌ای که به معنای زبان اشاره دارد و در زمینه‌های مختلف علمی و ادبی به کار می‌رود.
linguatula
لنگواتولا، نوعی ارگانیسم انگلی که معمولاً در نای یا ریه‌ها زندگی می‌کند و می‌تواند برای میزبان خود مضر باشد.
linguatulida
لنگواتولیدا، شاخه‌ای از کرم‌های انگلی که عمدتاً در واقعیت‌های زیستی مختلف وجود دارند.
linguatulina
لنگواتولینا، زیرخانواده‌ای از انگل‌ها که عمدتاً در سیستم‌های تنفسی زندگی می‌کنند.
linguatuline
لنگواتولین، نوعی از انگل‌ها که در مطالعه رفتار آنها به ویژگی‌های خاصی توجه می‌شود.
linguatuloid
لنگواتولویید، اشاره به مشخصات خاص شکلی در علم زیست‌شناسی دارد.
linguet
لینگوت، نوعی ماهی است که به خاطر شکل خاص و اندازه‌اش شناخته می‌شود.
linguidental
لینگویندنتال، به استخوان یا ویژگی‌هایی در آناتومی برخی از حیوانات اشاره دارد.
linguiform
لینگویفرم به شکل یا ساختارهایی گفته می‌شود که شبیه به زبان یا ماهی هستند.
linguines
لینگوتینی نوعی پاستا باریک و تخت است که معمولاً با سس‌های مختلف سرو می‌شود.
linguinis
لینگوتینی نوعی پاستای باریک و تخت است که معمولاً در غذاهای ایتالیایی استفاده می‌شود.
linguipotence
لینگوی‌پوتنس به ظرفیت یا توانایی فرد برای تسلط بر زبان‌های مختلف اشاره دارد.
linguished
خاموش کردن یا extinguish در مورد آتش یا نور.
linguister
زبانشناس، کسی که در زبان‌ها تخصص دارد.
linguistical
مربوط به زبان یا علم زبان.
linguistry
علم مطالعه زبان، زبان‌شناسی.
lingula
برآمدگی کوچک یا زبانی شکل در علوم آناتومی.
lingulae
جمع لنگولا، برآمدگی‌های کوچک زبان‌مانند.
lingulated
لینگوله شده به معنای شکل خاصی است که شبیه یک لنگوی در دوران باستان به نظر می‌رسد.
lingulella
لینگوله‌لا یک جنس از براکیوپودها است که در اعماق دریا زندگی می‌کردند و در فسیل‌ها قابل شناسایی هستند.
lingulid
لینگولید به گروهی از براکیوپودها اطلاق می‌شود که دارای پوشش خاص خود هستند.
lingulidae
خانواده لینگولیده شامل گروهی از براکیوپودها با ویژگی‌های خاص است.
linguliferous
لینگولوز به素材‌ یا رسوباتی اطلاق می‌شود که شامل فسیل‌های مربوط به لینگولیدها هستند.
linguliform
لینگولوفور به معنای شکل شبیه به لینگولا است که غالباً در فسیل‌ها دیده می‌شود.
linguloid
لینگولویید به ساختارهایی گفته می‌شود که به زبان یا در زبان مرتبط هستند.
linguodental
لینگودنتال به صداهایی اشاره دارد که در آن زبان با دندان‌ها تماس پیدا می‌کند.
linguodistal
لینگودیسیتال به نحوه تولید صداهایی اشاره دارد که در آن زبان به قسمت‌های دور دهان می‌رسد.
linguogingival
لینگوجینژیوال به منطقه‌ای اشاره دارد که زبان با لثه‌ها برخورد می‌کند.
linguopalatal
لینگوپالاتال به صداهایی اشاره دارد که در آن زبان با کام برخورد می‌کند.
linguopapillitis
لینگواپاپیلیت به التهاب پاپیلاهای زبان اشاره دارد که ممکن است باعث درد و ناراحتی شود.
linguoversion
نسخه زبان‌شناسی، به معنای ترجمه یا بازنویسی متن در زبان‌های مختلف یا با توجه به جنبه‌های زبان‌شناسی است.
lingwort
لینگوور، نوعی گیاه که در محیط‌های مرطوب رشد می‌کند و به اکوسیستم محیط زیست کمک می‌کند.
linha
Linha، در زبان پرتغالی به معنی خط است و به خطوط مختلف مانند خطوط نقشه‌ها و خدمات حمل و نقل اشاره دارد.
linie
Linie، واژه‌ای به زبان رومانیایی به معنی خط است که می‌تواند به مرزها یا خطوط مختلف اشاره کند.
liniya
Liniya، واژه‌ای به زبان روسی به معنی خط است و می‌تواند به مسیرها و راه‌ها اشاره کند.
linin
لینین، ماده‌ای که می‌تواند در ساخت و ساز و طراحی استفاده شود و معمولاً به راحتی قابل شکل‌دهی است.
lininess
لینی نسی بودن، اشاره به کیفیت یا ویژگی نازک و صاف داشتن چیزی.
linins
لینین‌ها، نوعی گیاه یا مواد طبیعی که در درمان‌های سنتی کاربرد دارند.