lubrical
به معنای خاصیت روانکنندگی و تسهیل حرکت.
lubricator
روانکار، وسیلهای است که برای کاهش اصطکاک بین سطوح متحرک استفاده میشود.
lubricatory
روانکاری، مربوط به خاصیت کاهش اصطکاک و بهبود عملکرد حرکتی در سطوح است.
lubricators
روانکارها، دستگاهها یا موادی هستند که برای کاهش اصطکاک در ماشینآلات استفاده میشوند.
lubriciously
به طرز فریبنده و نرم صحبت کردن یا نوشتن، که معمولاً برای جذابتر کردن گفتار استفاده میشود.
lubriciousness
حالت یا کیفیت روانکاری، به ویژه در زمینههای فریبنده یا جذاب.
lubricity
خاصیت یا کیفیت نرم و روان بودن، به ویژه در زمینه مواد و روانکارها.
lubricities
لغزشها، خاصیت روانکنندگی و کاهش اصطکاک یک ماده یا سیال.
lubrifaction
روانسازی، فرآیندی که در آن مادهای برای کاهش اصطکاک و سایش به کار میرود.
lubrify
روان کردن، اضافه کردن مادهای به سطحی برای کاهش اصطکاک و افزایش روانی.
lubrification
روانسازی، فرآیند اضافه کردن روانکننده به ماشینآلات یا سیستمها.
lubritory
محل یا فضایی که در آن عملیات روانسازی انجام میشود.
lubritorian
روانساز، فردی که مسئول روانسازی تجهیزات و ماشینآلات است.
lubritorium
لیبرایاتوریوم، محلی که در آن محصولات lubricants تولید و عرضه میشوند.
luc
لوک، نامی است که در کشورهای مختلف وجود دارد و ممکن است به معنای روشنایی باشد.
lucayan
لوکایان به مردم بومی جزایر باهاماس اطلاق میشود.
lucania
لوکانیا، منطقهای تاریخی در ایتالیا که در گذشته محل سکونت اقوام مختلف بوده است.
lucanid
لوکانیید، نوعی سوسک از خانوادهای خاص که در آن گونهها با فکهای بزرگ وجود دارند.
lucanidae
لوکانییده، خانوادهای از سوسکها که شامل انواع مختلفی از سوسکهای بزرگ و جالب است.
lucanus
لوسانوس، نوعی سوسک از خانواده سوسکهای شاخکدار که در جنگلها زندگی میکند و اغلب به خاطر شکل خاص و زیبای خود شناخته میشود.
lucarne
لوسارن، یک پنجره یا شکاف در سقف که نور را به داخل اتاق منتقل میکند و معمولاً در مکانهای بالایی نصب میشود.
lucarnes
لوسارنها، شکافها یا پنجرههای کوچکی که نور و تهویه را به اتاقهای بالایی میآورند و به زیبایی ساختمان کمک میکنند.
lucban
لوکبان، شهری در فیلیپین که به خاطر فرهنگ غنی و جشنوارههای خاصش مشهور است.
lucchese
لوکزه، اشاره به نوعی چکمه خاص ساخته شده در ایالت تگزاس و همچنین به منطقهای در ایتالیا است.
lucence
درخشندگی، اصطلاحی است که به روشنی و شفافیت یک شیء اشاره دارد.
lucences
شفافیتها به مواردی اطلاق میشود که نشاندهنده روشنایی یا شفافیت در یک محیط یا تصویر هستند.
lucency
شفافیت به خواص مواد گفته میشود که نور ممکن است از آنها عبور کند.
lucencies
شفافیتهای به تعدد اشیاء یا مواد مختلف اطلاق میشود که ویژگیهای خاص خود را دارند.
lucentio
لوسنتیو یکی از شخصیتهای مهم در یکی از آثار شکسپیر است که به دنبال عشق و آشنایی است.
lucently
به صورت شفاف و واضح به بیان مطلب یا موسیقی اشاره دارد.
luceres
لوسرها به مواردی اشاره دارند که با روشنایی و شفافیت در ادبیات یا هنر مرتبط هستند.
lucernal
لوسرنالی مربوط به نور شمع یا روشنایی طبیعی است.
lucernaria
لوسرناری یک نوع جاندار دریایی است که به کپور دریایی تعلق دارد.
lucernarian
لوسرناری مربوط به جانداران از خانواده لوسرناری است که در دریا زندگی میکنند.
lucernariidae
لوسرنارییده یک خانواده از جانداران کمکی دریایی است که شناختهشده هستند.
lucernes
لوسرنها گیاهانی هستند که به بهبود خاک و تنوع زیستی کمک میکنند.
lucerns
لوسرنها گیاهانی با ارزش غذایی بالا هستند که در کشاورزی اهمیت دارند.
luces
لوکسها، چراغهایی هستند که به منظور روشنایی و زیبایی بخشیدن به فضا به کار میروند.