درخشیدن و تابش کردن، به ویژه در مورد نور یا روشنایی.

نوعی ماهی کمیاب که عموماً در آب‌های عمیق زندگی می‌کند.

لوسیا، نامی زنی که به نور و روشنایی مرتبط است و نشان دهنده روشنی است.

لوسیان، نامی مردانه که به هنر و خلاقیت مرتبط است.

لوسیانا، نامی برای دختران که جذاب، شاداب و دوست‌داشتنی است.

لوسیبل، واژه‌ای که به مواد یا سطوحی اشاره دارد که خاصیت تابش نور را دارند.

لوسیدا، نامی برای یک نوع فونت که به وضوح و زیبایی شناخته می‌شود.

لوسیدا، گروهی از موجودات که ویژگی‌های خاصی از جمله رنگ‌های روشن دارند.

روشنی، وضوح و شفافیت در بیان که به فهم بهتر کمک می‌کند.

به‌طور واضح و روشن، بدون ابهام و گیج‌کنندگی.

وضوح، به معنای شفاف بودن و قابل فهم بودن، به ویژه در گفتار یا نوشتار.

شخصیتی خیالی که در ادبیات یا هنر به تصویر کشیده می‌شود.

مرتبط با لوسیفر، به ویژه در زمینه‌هایی مانند فلسفه و ثنویت.

خانواده‌ای از موجودات دریایی که اغلب دارای خاصیت درخشش زیستی هستند.

به موجوداتی اطلاق می‌شود که دارای ویژگی‌های ساختاری یا رفتاری مشابه لوسیفریدها هستند.

به معنای تولید نور، به ویژه از طریق بیولومینسانس.

به معنای شیطانی و معانی منفی است که به روشنایی و درخشندگی اشاره دارد.

حالت یا کیفیت داشتن نوری که به شیطانی یا مضر اشاره داشته باشد.

به معنای روشن کردن یا ایجاد نور است.

به معنای اشکال یا فرم‌هایی که به نور و روشنایی مرتبط هستند.

از نور یا شیطان دور شدن، به معنای گریز از تاریکی است.

یک ترکیب شیمیایی که نوری را تولید می‌کند.

لوئیل، یک اسم زنانه که به معنای نور و روشنی است.

لوچیلیا، یک اسم زنانه که ریشه‌ای لاتین دارد و به معنای روشنایی یا نور است.

لو سیل، یک اسم زنانه با ریشه فرانسوی که معنای نور می‌دهد.

لوکیمتر، ابزاری برای اندازه‌گیری شدت نور.

لوچینا، در افسانه‌های رومی به عنوان الهه‌ی زندگی و تولد شناخته می‌شود.

لوچیناسه، یک خانواده گیاهی که غالباً در بوم‌سازگان‌های خاص یافت می‌شود.

لوسیندا، یک اسم زنانه که به طور عمده در زبان‌های مختلف استفاده می‌شود.

لوسینیدا، خانواده‌ای از نرم‌تنان دوکفه‌ای که عموماً در دریاها زندگی می‌کنند.

لوسینوئید، اصطلاحی برای توصیف گروهی از نرم‌تنان دوکفه‌ای است که ویژگی‌های خاصی دارند.

لوکيوس، یک نام مردانه تاریخی که در تاریخ روم باستان به عنوان نام امپراتور مشهور است.

لوسیووی، نام یک برند معاصر که با تمرکز بر محیط زیست و پایداری شناخته می‌شود.

لکن، کلمه‌ای که در برخی گویش‌ها برای اشاره به بستن یا محکم کردن استفاده می‌شود.

خوش‌شانس، کسی که در شرایط مثبت و خوشایند قرار دارد یا به طور مکرر با موفقیت روبرو می‌شود.

خوش‌شانس، چیزی که با شانس مثبت یا نتایج مطلوب همراه است.

افراد یا چیزهایی که خوش‌شانس هستند یا شرایط مساعدی دارند.

خوش‌شانسی، حالتی از داشتن شانس خوب یا شرایط مثبت.

بدون خوش‌شانسی، حالتی که در آن شانس خوب وجود ندارد.

بدشانسی، حالتی که در آن شانس خوب وجود ندارد یا فرد با شرایط نامساعدی روبرو است.