melampyrin
ملانپیرین یک ترکیب طبیعی است که دارای خواص دارویی میباشد.
melampyrite
ملانپیریت یک ماده معدنی است که در محیطهای معدنی خاص یافت میشود.
melampyritol
ملانپیریتول یک ترکیب شیمیایی است که در تحقیقهای بیوشیمیایی استفاده میشود.
melampyrum
ملانپیریم یک نوع گیاه است که دارای ویژگیهای زیستمحیطی خاصی میباشد.
melampod
ملمپود، گیاهی است که در محیطهای مرطوب رشد میکند و به عنوان یکی از اجزای مهم اکوسیستمهای آبی شناخته میشود.
melampode
ملمپوخه، نوعی گیاه با گلهای خاص که در برخی مناطق خاص میروید و به عنوان گونهای ارزشمند شناخته میشود.
melampodium
ملمپودی، نوعی گیاه گلدار است که به دلیل زیبایی و توانایی تحمل شرایط مختلف به عنوان گیاهی محبوب در باغها شناخته میشود.
melampsora
ملمپسورا، ژنوس قارچی که معمولاً در گیاهان بیماریزا قرار دارد و به عنوان عامل بیماری در کشاورزی اهمیت دارد.
melampsoraceae
ملمپسوراسه، خانوادهای از قارچها که شامل انواع مختلف قارچهای زنگ و بیماریهای گیاهی میشود.
melampus
ملمپوس، ژنوسی از نرمتنهای دریایی که به عنوان بخشی از زیستگاه دریایی و تنوع زیستی شناخته میشود.
melanaemia
ملاناemia به معنای وجود رنگدانههای سیاه در خون است که میتواند نشاندهنده مشکلاتی در سیستم پزشکی باشد.
melanaemic
ملاناemic به معنای مرتبط با ملاناemia است و به افراد یا شرایطی اشاره دارد که رنگدانههای سیاه در خون دارند.
melanagogal
ملاناجوغال اصطلاحی است که به عاملی یا موادی اشاره دارد که تولید ملانین را تحریک میکنند.
melanagogue
ملاناجو به موادی اطلاق میشود که به تولید و افزایش رنگدانههای ملانینی در پوست و بافتهای دیگر کمک میکنند.
melancholian
ملانکولیانی به حالتی از افسردگی داخلی و احساسات تیره و گیجکننده اشاره دارد.
melancholically
ملانکولی به روشی اشاره دارد که نشاندهنده حالت اندوه عمیق و تفکر عمیق است.
melancholies
ملانکولی، حالتی از اندوه و غم است که ممکن است به دلایل مختلف ایجاد شود.
melancholiousness
احساس یا حالت غم و اندوه عمیق و طولانی که میتواند به یک نوع حالت روحی تبدیل شود.
melancholish
حالی که نشاندهنده غم و اندوه است و به طرز غیرقابل توصیف به نظر میرسد.
melancholist
شخصی که به غم و اندوه تمایل دارد و ممکن است با آثار هنری مانند شعر یا نقاشی این احساسات را بیان کند.
melancholize
به حالت غمگینی یا افسردگی واداشتن، مخصوصاً در مورد یک موقعیت یا وضعیت.
melancholomaniac
شخصی که به غم و اندوه وسواس دارد و به طور مکرر در آن غرق میشود.
melanconiaceae
خانوادهای از قارچها که مرتبط با پاتوژنهای گیاهی هستند.
melanconiaceous
مربوط به خانواده ملانکونیاسه، که شامل قارچهای پاتوژن گیاهی است.
melanconiales
رتبهای از قارچها که شامل خانواده ملانکونیاسه میباشد.
melanconium
جنسی از قارچها که در دسته ملانکونیاسه قرار دارد.
melanemia
وضعیتی که در آن رنگدانههای تیره در خون وجود دارد.
melanemic
حالت یا ویژگی شخصی که در آن ملانین بیشتری در خون وجود دارد.
melanesia
ملانزی، منطقهای در اقیانوس آرام که شامل جزایری چون پاپوا گینه نو، فیجی و جزایر سلیمان است.
melanger
ملانژر، دستگاهی است که برای مخلوط کردن و آسیاب کردن مواد غذایی استفاده میشود.
melangeur
ملانژر، دستگاهی است که برای ترکیب و مخلوطکردن دقیق مواد غذایی به کار میرود.
melania
ملانیا، یک نام دخترانه با ریشههای اسلاوی که به معنی تاریکی و سیاهی است.
melanian
ملانیان، صفتی که به ویژگیها و خصوصیات تاریکی یا سیاهی اشاره دارد.
melanic
ملانیک، صفتی است که به رنگهای تیره یا سیاه در موجودات زنده اشاره دارد.