metroliner
مترو لاینر، نوعی قطار یا وسیله نقلیه عمومی است که در شبکه مترو یا سیستم حمل و نقل عمومی کار می‌کند.
metroliners
مترو لاینرها، وسایل نقلیه عمومی مترو هستند که در یک شبکه مترو یا سیستم حمل و نقل عمومی کار می‌کنند.
metrological
متروولوژیک، مربوط به علم سنجش و بررسی جو و اقلیم است.
metrologically
به شکل مترو لوژیکی، به معنای رعایت استانداردهای دقیق در اندازه‌گیری و سنجش است.
metrologies
مترو لوژی‌ها، علم و تکنیک‌های اندازه‌گیری در علوم مختلف است.
metrologist
متروئولوژیست، فردی است که به علم اندازه‌گیری و دقت در آن مشغول است.
metrologue
متروئولوگ، کسی است که به مطالعه و پژوهش در مورد اندازه‌گیری می‌پردازد.
metromalacia
مترومالاسی، نرم شدن بافت‌های رحم است که ممکن است به مشکلات دیگر منجر شود.
metromalacoma
مترومالاکوما، توموری نادر است که در بافت رحم رشد می‌کند.
metromalacosis
مترومالاکوز، اشاره به نرم شدن بافت رحم دارد و می‌تواند با عوارض مرتبط باشد.
metromania
مترومانیا، وابستگی یا وسواس به اندازه‌گیری و صحت آن است.
metromaniac
مترو منیاک، شخصی که به طور افراطی به نوشتن شعر و شعرسرایی عشق دارد.
metromaniacal
مترو منیاکی، مربوط به ویژگی‌های یک مترو منیاک یا رفتارهایی که نشان‌دهنده وابستگی افراطی به شعر است.
metrometer
مترو متر، ابزاری برای اندازه‌گیری ریتم و وزن شعر و ادبیات.
metron
مترو، واحدی برای اندازه‌گیری وزن شعر و آهنگ موسیقی.
metroneuria
مترو نیوریا، حالت یا دوره‌ای از الهام و انگیزه برای نوشتن شعر.
metronym
مترو نیم، نوعی فرم شعری که در آن الگو و ترتیب معینی رعایت می‌شود.
metronymy
متروانی، روشی است که در آن نامی از مادر گرفته می‌شود و معمولاً در نامگذاری افراد در برخی فرهنگ‌ها کاربرد دارد.
metronomic
مترونومیک به شیوه‌ای از ضرب یا ریتم اشاره دارد که به طور منظم و یکنواخت تکرار می‌شود.
metronomical
مترونومیک به فرایند یا الگویی اشاره دارد که به طور منظم و قابل پیش‌بینی انجام می‌شود.
metronomically
به روشی که با دقت و نظم مشخصی انجام می‌شود، اشاره دارد.
metroparalysis
متروپارالیسی به حالتی اطلاق می‌شود که در آن توانایی حرکت به دلایل عصبی یا عضلانی مختل می‌شود.
metropathy
متروپاتی به بیماری‌ها یا شرایطی اشاره دارد که خاص مناطق شهری هستند.
metropathia
متروپاتی، اختلالی است که به تغییرات در ساختار یا عملکرد رحم اشاره دارد.
metropathic
متروپاتیک به شرایط و مشکلات ناشی از اختلالات رحم اشاره دارد.
metroperitonitis
مترپرitonitis، التهاب پرده صفاقی به دلیل عفونت یا التهاب ناشی از رحم است.
metrophlebitis
متروفلوبیت، التهاب وریدهای مرتبط با رحم است که معمولاً نادرتاً دیده می‌شود.
metrophotography
متروگرافی، هنر عکاسی از مناظر و زیرساخت‌های شهری و مترو است.
metropoleis
متروپولیس، یک شهر بزرگ با جمعیت زیاد و اهمیت فرهنگی و اقتصادی است.
metropolic
متروپولیک، مربوط به یک کلانشهر یا منطقه شهری بزرگ که جمعیت و فعالیت‌های اقتصادی زیادی دارد.
metropolitanate
متروپولیتنات، یک نهاد کلیسایی که مسئولیت نظارت بر منطقه‌های خاص کلیسایی را دارد.
metropolitancy
متروپولیتانس، وضعیت یا مقام یک متروپولیت یا مقامات بالای کلیسایی.
metropolitanism
متروپولیتانیسم، یک فلسفه یا سیستمی که بر زندگی و فرهنگ شهرنشینی تأکید دارد.
metropolitanize
متروپولیتانیزه کردن، فرایند تبدیل یک منطقه به یک منطقه بزرگ شهری.
metropolitanized
متروپولیتانیزه شده، به ناحیه‌ای اطلاق می‌شود که ویژگی‌های شهری را به طور کامل پذیرفته باشد.
metropolitanship
متروپولیتنشپ به معنای حکومت و اداره مناطق بزرگ شهری است.
metropolite
متروپولیت، مقام بالای مذهبی در کلیسا که نظارت بر چندین منطقه را بر عهده دارد.
metropolitic
متروپولیتیک به ویژگی‌های مرتبط با کلان‌شهرها و مناطق بزرگ شهری اطلاق می‌شود.
metropolitical
متروپولیتیک به جنبه‌های سیاسی و اجتماعی مربوط به کلان‌شهرها اشاره دارد.
metropolitically
به معنای مربوط به جنبه‌های کلان‌شهرها و نحوه تفکر و عمل در آن‌ها.