minifloppy
نوعی دیسک سخت کوچک‌تر از دیسک‌های سخت معمولی که قبلاً برای ذخیره‌سازی استفاده می‌شد.
minifloppies
جمع‌بندی از دیسک‌های مینفیلاپی، رسانه‌های ذخیره‌سازی کوچکی که به‌طور گسترده‌ای در گذشته استفاده می‌شدند.
miniken
مینیکن به اشیاء یا موجودات بسیار کوچک و دلپذیر اشاره دارد.
minikinly
به معنای بسیار ظریف و کوچک است و به روش‌های ملایم و تغییرات کوچک اشاره دارد.
minilanguage
زبان کوچک به یک سیستم ارتباطی ساده و مختصر اشاره دارد.
minimacid
حداقل اسید به موادی اشاره دارد که دارای میزان کمی اسید هستند.
minimalkaline
قلیایی حداقل به موادی اشاره دارد که دارای درصدی پایین از قلیایی هستند.
minimals
حداقل‌ها به طراحی یا تفکری اشاره دارد که بر سادگی و جزئیات کم تمرکز دارد.
miniment
مینیمونت به یک نوع هنر اشاره دارد که در آن طراحی‌ها و جزئیات به حداقل می‌رسد، اما معنا و احساسات عمیقی را منتقل می‌کند.
minimetric
مینیمترک به روش‌های اندازه‌گیری و تحلیل داده‌ها اشاره دارد که به مقیاس‌های کوچک و جزئیات دقیق توجه می‌کند.
minimi
مینیمی به نقاط یا مقادیر حداقل اشاره دارد که در تجزیه و تحلیل‌های ریاضی و آماری مورد استفاده قرار می‌گیرد.
minimifidian
مینیمفییدن به رویکردهایی اشاره دارد که جزئیات ظریف و کمینه را در چارچوبی بزرگتر در نظر می‌گیرد.
minimifidianism
مینیمفییدانیسم به گرایش‌هایی اشاره دارد که به تأکید بر جزئیات کوچک و حقایق جزئی می‌پردازد.
minimis
مینیمیس به امور یا مقادیر جزئی اشاره دارد که به خاطر اندازه کوچکشان نمی‌توانند مورد بررسی قرار گیرند.
minimiser
کوچک‌نما به فردی اطلاق می‌شود که دستاوردها یا اهمیت موضوعات را کم‌ارزش یا ناچیز جلوه می‌دهد.
minimism
کوچک‌اندیشی به فلسفه‌ای اشاره دارد که بر سادگی و کاهش عناصر غیرضروری تمرکز می‌کند.
minimistic
کوچک‌نگر به سبکی اشاره دارد که بر سادگی و کاهش جزئیات غیرضروری تأکید می‌کند.
minimite
مینیمیت به یک نوع ماده معدنی نادر اشاره دارد که کاربردهای خاص در صنعت دارد.
minimitude
کوچک‌انگاری به سبکی از زندگی اشاره دارد که در آن به کم‌تر اهمیت داده می‌شود.
minimizer
کم‌نما به فردی گفته می‌شود که به دستاوردهای خود و دیگران کم‌ارزش می‌دهد.
minimizers
حداقل‌گرایان، افرادی هستند که به عمد به کوچکی یا کمتر از آنچه هست، چیزها را کاهش می‌دهند.
minimus
حداقل، کوچک‌ترین بخش یا واحد که معمولاً در مقایسه با دیگر اجزا مورد استفاده قرار می‌گیرد.
minimuscular
حداقل عضلانی به توصیف افرادی اشاره دارد که از نظر جسمی کم‌وزن و با عضلات کمی تعریف می‌شوند.
minings
استخراج مواد معدنی از زمین، معمولاً شامل معادن سنگ و فلزات می‌شود.
minionette
مینیونت به فردی کوچک‌فرد، به ویژه خدمتکار اشاره دارد که در کارهای شخصی کمک می‌کند.
minionism
مینیونیزم به یک جنبش یا علاقه عمومی به شخصیت‌های مینیون در رسانه‌ها و فرهنگ عامه اشاره دارد.
minionly
به معنای رفتار یا حالتی است که نشان‌دهنده وابستگی و پیروی از شخصیت غالب باشد.
minionship
به معنای مقام یا دوره‌ای است که فرد به عنوان یک مینیون یا پیرو خدمت می‌کند.
minious
به معنای ویژگی‌ای است که به جذابیت یا جذابیت خاصی اشاره دارد.
minish
به معنای کاهش دادن یا کم کردن چیزی است.
minished
به معنای کاهش یافته یا کم شده است.
minisher
به معنای شخصی است که چیزی را کاهش می‌دهد یا کم می‌کند.
minishes
کاهش دادن یا کوچک کردن چیزی به اندازه‌ای کمتر از قبل.
minishing
فرآیند کاهش یا کم شدن چیزی.
minishment
کاهش یا از بین رفتن چیزی خاص یا مسئولیت.
miniskirted
مودی از لباس که معمولاً دامن آن کوتاه‌تر از زانو است.
ministate
یک فرم دولتی با اندازه کوچک و یا محدوده جغرافیایی محدود.
ministates
شکل جمع دولت‌های کوچک یا واحدهای دولتی مشابه.
ministeriable
وزیر پذیر، به شخص یا مقامی که قابلیت یا صلاحیت تصدی وزارتی را دارد، اشاره دارد.
ministerialism
وزیرسالاری، سیستمی که در آن وزرا قدرت بیشتری نسبت به دیگر اعضای دولت دارند.