mises
میس، نام یک اقتصاددان مشهور و نظریه‌پرداز اقتصادی است که به خاطر تأثیراتش در علم اقتصاد شناخته می‌شود.
misesteem
احساس بی‌ارزشی یا ارزش پایین بودن، به‌ویژه در نظر دیگران.
misesteemed
زمانی که فرد به‌طور نادرست یا ناعادلانه ارزشش کاهش می‌یابد.
misesteeming
عمل بی‌ارزش شمردن دیگران یا دیدن ارزش کمتر از واقعیت.
misestimation
برآورد نادرست از مقدار یا هزینه موردنظر که می‌تواند به پیامدهای منفی منجر شود.
misevaluate
ارزیابی نادرست یا ناپسند از ارزش یا اهمیت چیزی.
misevaluation
میزان نادرست یا نادرست ارزیابی کردن چیزی، به ویژه در زمینه‌های علمی یا تحقیقاتی.
misevent
اشتباه در برگزاری یا برنامه‌ریزی یک رویداد، که ممکن است تبعات منفی داشته باشد.
misevents
چندین رویداد نادرست که به نادرستی سازماندهی یا برنامه‌ریزی شده‌اند.
misexample
نمونه‌ای که نادرست است و به عنوان نمونه‌ای آموزشی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
misexecute
عملکرد نادرست در اجرای یک برنامه یا وظیفه.
misexecution
اجرا نادرست یک برنامه یا فرآیند که می‌تواند نتایج منفی به همراه داشته باشد.
misexpectation
انتظار غلط، انتظاری که به اشتباه شکل گرفته و ممکن است منجر به ناامیدی یا سردرگمی شود.
misexpend
خرج کردن به‌طور نادرست یا غیرموثر منابع، مانند پول یا زمان.
misexpenditure
هزینه‌ای که به‌طور نادرست ثبت یا انجام‌شده و ممکن است مشکلات مالی ایجاد کند.
misexplain
توضیح نادرست یا غیرمناسب یک مفهوم یا موضوع.
misexplained
توضیحی که به‌طور نادرست انجام‌شده و ممکن است عواقب خاصی داشته باشد.
misexplanation
توضیحی نادرست که باعث سردرگمی و یا سوءتفاهم می‌شود.
misexplicate
شعور یا مفهوم یک موضوع را به نادرستی توضیح دادن.
misexplication
توضیح نادرست یا مغلوط از یک موضوع.
misexposition
توضیح غلط یا نادرست یک مفهوم یا موضوع.
misexpound
چیزی را به اشتباه و با بی‌دقتی توضیح دادن.
misexpress
احساسات یا نظرات را به نادرستی بیان کردن.
misexpression
بیان یا بیان نادرست یک نظر یا احساس.
misexpressive
بیانی که نادرست یا نامناسب است و نمی‌تواند احساسات واقعی را نشان دهد.
misfaith
اعتماد یا ایمان نادرست به چیزی یا کسی که نتیجه‌اش ناامیدی است.
misfaiths
چندین مورد از باورها یا اعتمادهای نادرست.
misfall
سقوط نادرست یا غیرمنتظره که معمولاً ناشی از اشتباه است.
misfare
دچار مشکلات یا شکست شدن در نتیجه اقدامات نادرست.
misfashion
برداشت یا تفسیر نادرست از مد یا طراحی.
misfashioned
نادرست ساخته‌شده، به معنی شکل یا ساختی است که به‌طور صحیح یا مناسب موجب شکل‌گیری چیزی نشده است.
misfate
سرنوشت نادرست، به معنای نتیجه یا عواقبی است که به‌طور بدی شکل‌گرفته و موجب آسیب یا مشکل می‌شود.
misfather
پدر نادرست، به معنای پدری است که وظایف و مسئولیت‌های خود را به‌طور صحیح انجام نمی‌دهد.
misfault
خطای نادرست، به معنای اشتباهی است که به‌طور نادرست شناسایی شده یا وقوع آن ناشی از دلایل غیرقابل قبول است.
misfeasor
مرتکب خطا، به معنای شخصی است که به‌صورت غیرقانونی یا نادرست عمل می‌کند.
misfeasors
مرتکبان خطا، به معنای افرادی هستند که مرتکب عمل غیرقانونی یا نادرست می‌شوند.
misfeature
ویژگی نادرست، خاصیتی در یک برنامه یا محصول که به درستی کار نمی‌کند یا باعث ایجاد مشکلات می‌شود.
misfeatured
محصول یا برنامه‌ای که به اشتباه به ویژگی خاصی توصیف شده است و در عمل آن ویژگی را ندارد.
misfeign
به اشتباه وانمود کردن یا ادعای چیزی که واقعاً وجود ندارد.
misfigure
به اشتباه محاسبه کردن یا تخمین زدن عددی یا مقداری.