misosophist
میسوسفیست به فردی اطلاق میشود که از حکمت و دانش متنفر است.
mysosophist
میسوسفیست به انسانی اطلاق میشود که به نقد و بررسی فرایندهای تفکر و حکمت میپردازد.
mysost
میسست نوعی پنیر نرم و شیرین نروژی است که معمولاً با نان سرو میشود.
mysosts
میسستها اشاره به انواع مختلف پنیر نروژی هستند که به صورتهای مختلف تهیه میشوند.
misotheism
میسوتئسم تعبیری است از تنفر یا انزجار از خداوند یا خدایان.
misotheist
میسوتئیست به فردی اطلاق میشود که نسبت به وجود خداوند یا خدایان، به ویژه از نظر محبتی، مشکوک و انتقادی است.
misotheistic
مِیسوتئِیسم، دیدگاه یا عقیدهای است که به دشمنی و نفرت از خدا یا خدایی، به ویژه در یک زمینه دینی، اشاره دارد.
misotyranny
مِیسوتیرانی به نوعی حکومت استبدادی اطلاق میشود که به شدت بر علیه مردم عمل میکند.
misotramontanism
میسوترامونتانیزم به نوعی نگرش یا عقیدهی منفی نسبت به افرادی اطلاق میشود که از مناطق کوهستانی میآیند.
misoxene
میسُوکِسین به نگرش منفی نسبت به بیگانگان یا افراد غیر بومی اشاره دارد.
misoxeny
میسُوکِسنی به نوعی نگرش منفی به تأثیرات بیگانگان اشاره دارد.
mispackaged
محصول نادرست بستهبندی شده، به معنای بستهبندی نامناسب یا نادرست است که میتواند منجر به مشکلاتی گردد.
mispacked
بد بستهبندی شده، اصطلاحی است که به چیزهایی اشاره دارد که به اشتباه یا نادرست بسته شدهاند.
mispage
بد صفحهبندی شده، به وضعیت یا حالتی اشاره دارد که صفحات یک متن به اشتباه در ترتیب نادرست یا نادرست قرار گرفتهاند.
mispaged
بد صفحهبندی شده، وقتی به یک متن اشاره دارد که صفحات آن به اشتباه مرتب شدهاند.
mispages
صفحات بد صفحهبندی شده، به مجموعهای از صفحات اشاره دارد که اشتباه مرتب شدهاند.
mispagination
بد صفحهبندی، به اشتباه در ترتیب و شمارهگذاری صفحات در یک سند اشاره دارد.
mispaging
بد صفحهبندی، به فرایند صفحهبندی به اشتباه یا نادرست اشاره دارد.
mispay
غلط پرداخت کردن، به معنای اینکه مبلغی نادرست به عنوان Payment پرداخت شود.
mispaid
به طور نادرست پرداخت شده، نشانهای از پرداخت نادرست یک مبلغ.
mispaying
عمل غلط پرداخت کردن، روشی نادرست برای حواله یا هزینه است.
mispaint
غلط نقاشی کردن، به معنای عدم دقت در رنگ آمیزی یا پوشش دادن.
mispainted
به طور نادرست نقاشی شده، نشاندهنده عدم دقت در انجام کار.
mispainting
عمل غلط نقاشی کردن، وقتی که اثر یا نتیجه نادرست به وجود میآید.
mispaints
نقاشی کردن نادرست یا اشتباه، زمانی که رنگها یا سایهها به درستی انتخاب نمیشوند.
misparse
تجزیه نادرست دادهها یا متن، که منجر به خطا در درک آنها میشود.
misparsed
تجزیه نادرست دادهها یا متن در گذشته، که باعث بروز خطاها یا سو تفاهمها شده است.
misparses
تجزیه کردن نادرست دادهها یا متن، که منجر به بروز خطا در پردازش آنها میشود.
misparsing
عملکرد نادرست در تجزیه ورودیها، که منجر به بروز مشکلات و عدم کارکرد صحیح میشود.
mispart
جدا کردن نادرست یا اشتباه اجزا یا اطلاعات، که منجر به اختلال در فرایند میشود.
misparted
مفکَّسده، به معنای جداشده به اشتباه یا به نادرستی خصوصاً در مورد قطعات جداشده است.
misparting
جداشدن نادرست، به معنی تقسیم یا جداکردن نامناسب که به اشتباه دو یا چند بخش مربوط به هم را از یکدیگر جدا میکند.
misparts
قطعات نادرست، به اجزایی اشاره دارد که به صورت نادرست جدا شدهاند و معمولاً با یکدیگر مرتبط هستند.
mispassion
علاقه نادرست، به معنای اشتباهی است که به چیزی با عواطف و احساسات غیر واقعی یا نامناسب گره خورده است.
mispatch
اشتباه در ترتیب، به معنای نادرست تنظیم یا ارسال موارد است که معمولاً منجر به مشکلات اجرایی میشود.
mispatched
اسناد یا اقلامی که به اشتباه ارسال یا توزیع شدهاند.
mispatches
مشکلاتی در ارسال اقلام یا محصولات که به اشتباه به مکان نادرست فرستاده میشوند.
mispen
غلطی در نوشتن یا چاپ که باعث میشود معنی یا اطلاعات نادرست به گیرنده منتقل شود.