multipying
ضرب کردن به عمل ریاضی اشاره دارد که شامل افزودن یک عدد به خود در تعدادی مشخص است.
multipinnate
چندین‌پینه به نوعی از ساختار برگ اشاره دارد که حاوی چندین برگچه است.
multiplan
چندگانه به معنای داشتن برنامه‌ها یا طرح‌های متعدد در یک زمینه خاص است.
multiplane
چندصفحه به معنی استفاده از چند سطح مختلف برای ایجاد عمق یا لایه‌ها در طراحی است.
multiplated
چندلایه به معناي وجود چندین صفحه یا لایه در یک ساختار اشاره دارد.
multiplepoinding
چندین ادعا به پروسه قانونی اشاره دارد که در آن وجوه گردآوری شده بین چندین مطالبه‌کننده تقسیم می‌شود.
multiplexer
چندفرآیند به دستگاهی اطلاق می‌شود که چندین ورودی را می‌گیرد و آن‌ها را به یک خروجی ترکیب می‌کند.
multiplexers
مولتی‌پلیکسر، دستگاهی است که چندین سیگنال را از یک یا چند منبع دریافت کرده و آنها را بر روی یک کانال واحد ارسال می‌کند.
multiplexor
مولتی‌پلیکسور، دستگاهی است که سیگنال‌های مختلف را به یک سیگنال واحد ترکیب می‌کند.
multiplexors
مولتی‌پلیکسرها، دستگاه‌هایی هستند که سیگنال‌های مختلف ورودی را به یک سیگنال خروجی تبدیل می‌کنند.
multipliableness
چندبرابر بودن، ویژگی یا حالتی است که چیزی می‌تواند به طور مکرر ضرب شود یا به شکل‌های مختلف درآید.
multiplicability
چندبرابر بودن، قابلیت یک شیء برای ضرب شدن یا گسترش یافتن به شیء دیگری را توصیف می‌کند.
multiplicate
چندبرابر کردن، عمل افزایش تعداد یک مقدار از طریق ضرب است.
multiplicational
رابطه یا عملکردی که در آن اعداد یا مقادیر ضرب می‌شوند تا یک نتیجه یا مقدار بزرگ‌تر به‌دست آید.
multiplicatively
به‌صورتی که در آن مقادیر با یکدیگر ضرب می‌شوند تا یک نتیجه بزرگ‌تر ایجاد شود.
multiplicatives
عوامل یا اعدادی که در عمل ضربی استفاده می‌شوند.
multiplicator
عنصری که به عمل ضرب کردن یا تغییر مقیاس کمک می‌کند.
multiplicious
چیزی با تنوع یا تعدد زیاد، به ویژه در طعم یا ایده.
multipointed
شکلی که دارای نقاط متعدد است، به‌ویژه در طراحی یا هنر.
multipolarity
چندقطبی بودن به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن بیش از دو قطب قدرت وجود دارد و تصمیمات جهانی تحت تأثیر چندین کشور قدرتمند قرار می‌گیرد.
multiported
چندپورت به ویژگی یا قابلیت یک دستگاه یا نرم‌افزار اشاره دارد که توانایی ارتباط با چندین نوع اتصال را دارد.
multipotent
چندتوان به سلول‌هایی اطلاق می‌شود که قادر به تبدیل شدن به چند نوع مختلف از سلول‌ها هستند، معمولاً در مراحل اولیه رشد.
multipresence
حضور چندگانه به توانایی یک فرد یا سیستم برای حضور و تعامل در چند مکان یا فضا به‌طور همزمان اشاره دارد.
multipresent
چندجوهره به ویژگی فرد یا چیزهایی اطلاق می‌شود که در مکان‌ها یا زمینه‌های مختلف به‌طور همزمان وجود دارند یا شناخته شده‌اند.
multiprocess
چندپردازه به رویکردی اشاره دارد که در آن چندین فرآیند به طور همزمان اجرا می‌شوند.
multiprogram
چند برنامه‌ای به سیستمی اطلاق می‌شود که می‌تواند چند برنامه را به‌طور همزمان اجرا کند و منابع را بهینه‌سازی کند.
multiprogrammed
چند برنامه‌نویسی به حالتی در سیستم‌عامل‌ها اطلاق می‌شود که در آن چندین برنامه هم‌زمان اجرا و مدیریت می‌شوند.
multipronged
چند وجهی به رویکرد یا استراتژی‌ای اطلاق می‌شود که دارای جنبه‌های متعدد و مختلف است.
multiracialism
چند نژادی به ایده ای اشاره دارد که تنوع نژادی را جشن می‌گیرد و به برابری نژادها تاکید می‌کند.
multiradial
چند شعاعی به سیستمی اطلاق می‌شود که شامل چندین محور شعاعی است و معمولاً برای بهبود کارایی طراحی می‌شود.
multiradiate
چند شعاعی به الگوها یا ساختارهایی اشاره دارد که شامل چندین شعاع یا خط از مرکز هستند.
multiradiated
چند اشعاعی به معنای وجود چندین شعاع یا تابش در یک ساختار خاص است.
multiradical
چند رادیکال به معنای وجود چندین رادیکال یا نماد در یک سیستم است.
multiradicate
چند ریشه کن به معنای حذف یا ریشه کن کردن چندین عنصر یا موجود زنده است.
multiradicular
چند ریشه‌ای به معنای وجود چندین ریشه در یک ساختار است.
multiramified
چند شاخه‌ای به معنای وجود چندین شاخه در یک ساختار یا سیستم است.
multiramose
چند شاخه‌ای به معنای وجود ساختارهایی با چندین شاخه یا انشعاب است.
multiramous
شکل چندشاخه‌ای یا یک ساختار دارای چندین انشعاب که معمولاً در گیاهان یا موجودات زنده دیگر دیده می‌شود.
multirate
سیستمی که در آن نرخ‌های مختلف برای فرایندهای مختلف وجود دارد.
multireflex
واکنش‌های چندگانه یا هم‌زمان به محرک‌های مختلف که معمولاً در سیستم‌های عصبی مشاهده می‌شود.