musaceae
مُوساسی، خانواده‌ای از گیاهان شامل موز و موزهای پختنی.
musaceous
موساسی، صفتی برای گیاهانی با ویژگی‌های خاص همچون برگ‌های بزرگ.
musaeus
موسئوس، شاعری از یونان باستان که آثارش بر ادبیات تأثیر گذاشته است.
musal
موسال، رقصی سنتی که در فرهنگ خاصی به نمایش درمی‌آید.
musales
موسالیس، گروهی از گیاهان که گل تولید می‌کنند و در مطالعه گیاه‌شناسی اهمیت دارند.
musalmani
موسلمانی، جامعه‌ای که بر اساس آداب و رسوم خاص خود زندگی می‌کند.
musang
موسنگ، حیوانی شب‌زی و درخت‌نورد که به خاطر عطر و طعم میوه‌جات دوست داشتنی‌اش شناخته شده است.
musar
موسار، مفهوم اخلاقی در یهودیت که به تقویت صفات نیکو می‌پردازد.
musard
مسخره، فردی که به رویا و خیالات می‌پردازد و به محیط اطرافش توجه نمی‌کند.
musardry
رفتار مسخره‌وار، معنای خاصی از خیالبافی و عدم تمرکز.
musca
نوعی حشره که معمولاً در فصل تابستان در مکان‌های مسکونی یافت می‌شود.
muscade
نوعی چاشنی یا ادویه که عطر و طعم خاصی به غذا می‌بخشد.
muscadin
سبک خاصی از لباس که عموماً در دوره‌های خاص تاریخی گسترش یافته است.
muscadinia
نوعی گیاه که در کتگوری‌های خاص گیاه‌شناسی طبقه‌بندی می‌شود.
muscae
موسکا، خانواده‌ای از مگس‌ها که شامل انواع مختلفی است و معمولاً در طبیعت یافت می‌شود.
muscalonge
موسکالونژ، نوعی ماهی بزرگ و قوی که در آب‌های شیرین زندگی می‌کند و هدفی محبوب برای ماهی‌گیران است.
muscardine
موسکاردین، بیماری قارچی که می‌تواند باعث تلفات در تولید ابریشم شود.
muscardinidae
موسکاردینی‌داه، خانواده‌ای از پستانداران کوچک که شامل خواب‌زمستانی‌ها می‌شود.
muscardinus
موسکاردینوس، جنسی از پستانداران کوچک که به خواب زمستانی معروف است و عمدتاً در اروپا زندگی می‌کند.
muscari
موسکاری، نوعی گیاه گلدار که در فصل بهار گل‌های آبی و جذابی تولید می‌کند.
muscariform
شکلی که شبیه به مگس‌ها یا از خانواده مگس‌ها باشد.
muscaris
نام علمی گونه‌ای خاص از قارچ که غالباً در مطالعات قارچ‌شناسی استفاده می‌شود.
muscatorium
منطقه‌ای که در آن انواع مختلفی از گیاهان به طور خاص وجود دارد.
muscavada
شکر نامتقارن و تصفیه‌نشده‌ای که از نیشکر به دست می‌آید و طعم عمیق‌تری دارد.
muscavado
نوعی شکر قهوه‌ای تیره و مرطوب که در پخت و پز استفاده می‌شود.
muscicapa
نامی علمی برای خانواده‌ای از پرندگان که به عنوان پرندگان مگس‌گیر شناخته می‌شوند.
muscicapidae
Muscicapidae، خانواده‌ای از پرندگان آوازخوان که شامل بسیاری از گونه‌های مختلف است.
muscicapine
موسیکاپین، مربوط به خصوصیات و ویژگی‌های خاص پرندگان خانواده Muscicapidae.
muscicide
Muscicide، ماده‌ای شیمیایی که برای از بین بردن مگس‌ها و حشرات استفاده می‌شود.
muscicole
Muscicole، عبارتی که به زیستگاه‌هایی اشاره دارد که برای پرندگان مگس‌گیر مناسب هستند.
muscicoline
Muscicoline، مرتبط با ویژگی‌های خاص پرندگان مگس‌گیر و زیستگاه‌های آن‌ها.
muscicolous
Muscicolous، به پرندگانی اشاره دارد که در زیستگاه‌های مرطوب و جنگلی زندگی می‌کنند.
muscidae
موسکیدا، خانواده‌ای از مگس‌ها که شامل مگس‌های خانگی و چند گونه دیگر می‌باشد.
musciform
موسکیداری، اشاره به شکلی دارد که به خزه شباهت دارد.
muscinae
موسینا، زیرخانواده‌ای از مگس‌ها که شامل گونه‌های متعددی می‌باشد.
muscleless
بدون عضله، اشاره به وضعیتی دارد که در آن بدن یا بخشی از بدن فاقد عضله است.
musclelike
شبیه به عضله، اشاره به بافت یا ساختاری دارد که ویژگی‌های عضله را تقلید می‌کند.
muscogee
مسکوگی، نام قومی است که در جنوب شرقی ایالات متحده زندگی می‌کنند و تاریخ و فرهنگ خاص خود را دارند.
muscoid
موسید، اشاره به نوعی از حشرات که عموماً به خانواده مگس‌ها تعلق دارند و در محیط‌های گرم فعالیت می‌کنند.
muscoidea
موسکوئیدا، سوپرخانواده‌ای از حشرات که دربرگیرنده خانواده‌های مختلف مگس‌ها می‌باشد.