muriated
موریات، به موادی گفته می‌شود که شامل نمک‌های کلراید هستند و در علوم شیمیایی کاربرد دارند.
muriatic
اسید موریات، نوعی اسید قوی است که برای تمیز کردن و تصفیه در صنایع مختلف به کار می‌رود.
muricid
موریسید، خانواده‌ای از نرم‌تنان است که بیشتر شامل حلزون‌ها و صدف‌ها می‌شود و در اکوسیستم‌های دریایی یافت می‌شود.
muricidae
موریسیده، خانواده‌ای از نرم‌تنان دریایی که شامل حلزون‌ها و صدف‌های دریایی است و اهمیت زیادی در تحقیق‌های زیست‌محیطی دارد.
muriciform
موریسیفرم به شکل و الگوهایی اطلاق می‌شود که شبیه به حلزون‌های دریایی هستند و در هنر و طراحی کاربرد دارند.
muricine
موریسین به نوعی از حلزون‌ها اطلاق می‌شود که غالباً در زیستگاه‌های دریایی یافت می‌شوند.
muricoid
موری‌کویید به گروهی از موجودات دریایی اطلاق می‌شود که دارای ویژگی‌های ویژه‌ای هستند.
muriculate
موری‌کولات به ویژگی‌های خاصی اشاره دارد که در سطح برخی از پوسته‌ها مشاهده می‌شود.
muridae
موری‌داد به خانواده‌ای از جوندگان اطلاق می‌شود که شامل موش‌ها و رت‌ها می‌شود.
muridism
موری‌دیسم به ویژگی‌ها و رفتارهای خاص خانواده موری‌داد اشاره دارد.
muriel
موریل نامی است که معمولاً به دختران داده می‌شود.
muriform
موریفورم به معنای الگو یا شکل شبیه به پوست یا موهای جانوری است.
muriformly
به شیوه‌ای که به الگو یا شکل شبیه به پوست یا موهای جانوری اشاره دارد.
murillo
موریو، یک نقاش اسپانیایی معروف در قرن هفدهم که به خاطر تصاویر زیبا و احساساتی از زندگی روزمره شناخته می‌شود.
murinae
موری‌نائ، یک زیرخانواده از خفاش‌ها که شامل گونه‌های مختلفی می‌شود.
murines
موری‌نس‌ها به گروهی از جوندگان اشاره دارد که از جمله موش‌ها و رت‌ها می‌باشند.
murinus
موری‌نس، یک گونه خاص از جوندگان که به دلیل ویژگی‌های خاص خود توجه پژوهشگران را جلب کرده است.
murionitric
مورینی تریک، نوعی ترکیب شیمیایی که به ویژه در تحقیق و توسعه کاربرد دارد.
muriti
مو ریتی، به معنای تجدید نظر یا تغییر در برنامه یا پروژه به منظور بهبود آن.
murium
موریوم، یک ماده معدنی با خواص خاص که در زمین‌شناسی مورد توجه است.
murker
مورکر، موجودی یا کاراکتری که با فریب و تردید برخورد می‌کند.
murkest
تاریک‌ترین، به معنای عدم وجود نور یا وضوح، به ویژه در توصیف وضعیت‌های محیطی.
murkily
به گونه‌ای تاریک و نامشخص، که فهم یا دید را دشوار می‌سازد.
murkiness
کدری، حالتی است که در آن دید کم و غبار آلودگی وجود دارد.
murkish
کدر، دارای کیفیت کدر و تاری که ممکن است حس ناخوشایندی ایجاد کند.
murkly
کدر، توصیفی برای حالاتی که در آن وضوح کم و تاریکی وجود دارد.
murkness
کدری، وضعیتی که دید یا هوای واضح وجود ندارد و ممکن است حس ناپایداری ایجاد کند.
murks
کدری‌ها، اشیاء یا کیفیت‌هایی با ویژگی تاریکی که ممکن است شناخت آنها دشوار باشد.
murksome
کدر، توصیفی برای چیزی که دارای کیفیتی تاریک و گاه ناخوشایند است.
murlack
مورلاک، موجودی خیالی و نادر که اغلب در داستان‌های افسانه‌ای و خیال‌پردازی‌ها یافت می‌شود.
murlain
مورلین، نوعی پارچه خاص و زیبا که معمولاً برای لباس‌ها و پوشاک استفاده می‌شود.
murlemewes
مورلمیوز، موجوداتی خیالی و جذاب که عموماً در داستان‌ها به تصویر کشیده می‌شوند.
murly
مورلی، لحنی یا صدایی شیرین و دلپذیر که معمولاً برای توصیف صداهای خوشایند استفاده می‌شود.
murlin
مورلین، نامی خیالی برای شخصیتی دانا و با تجربه که به دیگران راهنمایی می‌کند.
murlock
مورلاک، موجودی افسانه‌ای و قوی که در قصه‌ها و افسانه‌های عامیانه روایت می‌شود.
murmi
صدایی آرام و لطیف که معمولاً در طبیعت وجود دارد و به شنوندگان احساس راحتی می‌دهد.
murmurator
کسی که صداهای ملایم و آرامش‌بخش تولید می‌کند.
murmurer
کسی که در هنگام صحبت کردن صدای آرام و ملایمی دارد.
murmurers
جمع کلمه مرموری، به افرادی اطلاق می‌شود که با صدای آرام صحبت می‌کنند.
murmuringly
به شیوه‌ای که صدا به آرامی و لطافت بیان می‌شود.