nonadaptation
عدم توانایی در سازگاری، که ممکن است منجر به پیامدهای منفی شود.
nonadaptational
این اصطلاح به ویژگی‌هایی اشاره دارد که توانایی تغییر یا تطبیق را ندارند.
nonadapter
فردی که قابلیت انطباق با تغییرات و اوضاع جدید را ندارد.
nonadapting
رفتارهایی که به عدم توانایی در تغییر و سازگاری اشاره دارد.
nonadaptive
غیرقابل انطباق به معنای عدم توانایی یا ناتوانی در انطباق با شرایط یا تغییرات جدید است.
nonadaptor
غیرقابل انطباق به شخصی اطلاق می‌شود که نمی‌تواند به راحتی با تغییرات یا شرایط جدید سازگار شود.
nonaddict
غیرمعتاد به شخصی اطلاق می‌شود که به مواد یا رفتارهای اعتیادآور وابستگی ندارد.
nonaddicted
غیرمعتاد به معنای عدم وابستگی به هر نوع ماده یا رفتار اعتیادآور است.
nonaddicting
غیرمعتادکننده به مواد یا روش‌هایی اطلاق می‌شود که باعث وابستگی نمی‌شوند.
nonadditive
غیرمضاف به موادی اطلاق می‌شود که هیچ تأثیری بر روی هم‌زمانی یا شدت اثرات دیگر ندارند.
nonadditivity
غیر اضافه‌پذیری، حالتی است که در آن کل یک مجموعه برابر با مجموع اجزای آن نیست.
nonaddress
غیر خطاب به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن موضوعی به درستی بررسی نمی‌شود یا به آن پرداخته نمی‌شود.
nonaddresser
غیر سخنران به فردی اطلاق می‌شود که در مکانی خاص چیزی نمی‌گوید یا به بحث نمی‌پردازد.
nonadecane
ناناده‌کان ترکیبی آلی با فرمول C19H40 است که به عنوان یکی از هیدروکربن‌های زنجیری شناخته می‌شود.
nonadept
غیر ماهر به کسی گفته می‌شود که در انجام یک فعالیت یا حرفه خاص مهارت ندارد.
nonadeptly
غیر ماهرانه به نحوه‌ای اطلاق می‌شود که بدون مهارت یا توانایی انجام می‌شود.
nonadeptness
عدم مهارت در انجام یک فعالیت یا کار.
nonadherence
عدم پایبندی به یک دستورالعمل، قانون یا برنامه.
nonadherent
شخصی که به یک دستور یا برنامه پایبند نیست.
nonadhering
موادی که خاصیت چسبندگی ندارند.
nonadhesion
عدم چسبندگی یا اتصال بین دو یا چند سطح.
nonadhesive
موادی که خاصیت چسبندگی ندارند.
nonadhesively
به شیوه‌ای که چسبندگی نداشته باشد.
nonadhesiveness
عدم چسبندگی یا خاصیت نچسب بودن.
nonadjacency
عدم همجواری یا فاصله بین دو یا چند چیز.
nonadjacencies
چندین مورد از عدم همجواری یا فاصله بین چیزها.
nonadjacent
غیرهمجوار، به حالتی اشاره دارد که چیزی در نزدیکی یا کنار چیز دیگری نیست.
nonadjacently
به صورت غیرهمجوار، اشاره به چیدمانی که در آن اجزا به یکدیگر نزدیک نیستند.
nonadjectival
غیر وصفی به واژه‌ها یا ساختارهایی اطلاق می‌شود که به عنوان صفت عمل نمی‌کنند.
nonadjectivally
به طرز غیر وصفی معنای موضوع را بیان کردن بدون استفاده از صفات.
nonadjectively
به معنای تحلیل یا بحث در مورد موضوعات بدون توجه به صفات.
nonadjoining
غیر متصل به معنای عدم اتصال یا همجواری دو یا چند شیء.
nonadjournment
عدم تعویق به معنای ادامه فعالیت‌ها بدون توقف یا تأخیر.
nonadjudicated
غیرقضاوت‌شده به معنی وضعیتی است که در آن پرونده یا مسئله‌ای به نتیجه نرسیده است.
nonadjudication
غیرقضاوت، به وضعیتی اطلاق می‌شود که یک موضوع یا پرونده در دادگاه به نتیجه نرسیده و تصمیمی در مورد آن گرفته نشده است.
nonadjudicative
غیرقضاوتی، به فرایندهایی اشاره دارد که در آن قضاوت یا تصمیم‌گیری قضایی صورت نمی‌گیرد.
nonadjudicatively
به شیوه‌ای که در آن قضاوت یا تصمیم‌گیری رسمی در کار نباشد، اشاره دارد.
nonadjunctive
غیرضمیمه، به عناصری اطلاق می‌شود که به‌طور غیرمستقیم به موضوع مرتبط هستند و به آن اضافه نمی‌شوند.
nonadjunctively
به شیوه‌ای که در آن عناصر اضافی در نظر گرفته نمی‌شوند، اشاره دارد.
nonadjustability
عدم قابلیت تنظیم، به وضعیتی اشاره دارد که ویژگی‌ها یا سیستم‌ها نمی‌توانند به راحتی تغییر یا تنظیم شوند.