blood test
آزمایش خون برای بررسی وضعیت سلامتی، معمولاً با گرفتن نمونهای از خون انجام میشود.
bloodthirsty
لاشوی خونآشام، به معنای اشتیاق برای خون و خشونت است.
blood vessel
رگهای خونی لولههایی هستند که خون را در بدن منتقل میکنند.
blood-warm
مفهمومی به معنای دمایی مشابه با دمای خون بدن، به ویژه در توصیف حرارت مایعات.
blood will tell
خون تأثیرات و ویژگیهای نژادی را نشان میدهد و معمولاً به تشابهات خانوادگی اشاره دارد.
bloodwood
نوعی درخت که چوب آن قوی و دارای شیره قرمز رنگ است.
blood work
آزمایشهای پزشکی که در آنها از خون نمونه گرفته میشود تا اطلاعاتی درباره وضعیت سلامتی شخص فراهم شود.
bloodworm
نوعی کرم که به دلیل رنگ قرمز روشنش شناخته میشود و غالباً به عنوان طعمه استفاده میشود.
bloodwort
گیاهی که معمولاً برای خواص داروییاش مورد استفاده قرار میگیرد.
bloody
خونی، معمولاً به معنی وجود خون و یا صحنههای پر از خون است.
bloody hand
دستی که خونریزی دارد، معمولاً به دلیل جراحت یا آسیب.
bloody hell
عبارتی است برای ابراز شگفتی یا ناراحتی، به ویژه در موقعیتهای دشوار.
bloody mary
یک نوع کوکتل که معمولاً شامل آب گوجهفرنگی و انواع چاشنیها است.
bloody-minded
کسی که بسیار سرسخت و مقاوم است و نمیخواهد نظرش را تغییر دهد.
blooey
صدای انفجار یا شکستن یک شی، معمولاً به صورت غیردقیق توصیف میشود.
bloom
شکفتن، شکوفا شدن، یا باز شدن گلها و گیاهان.
bloomery
محل ذوب آهن و تولید فولاد که به شیوههای سنتی ساخته میشود.
bloomfieldian
مربوط به یا متعلق به بلومفیلد، یا ویژگیهایی که به این منطقه یا فرهنگ خاص مربوط میشود.
blooper reel
مجموعهای از صحنههای اشتباه و ناکامی که در طول فیلمبرداری ضبط شده است.
blooter
ابزاری برای تعمیر و تعویض قطعات در اشیاء.
blootered
اصطلاحی عامیانه برای توصیف شخصی که تحت تاثیر الکل است.
blossom
شکفتن، گلی که باز میشود یا رشد میکند.
blot
جذب کردن مایعات، یا از بین بردن چیزی به طور موقت.
blotch
لکه یا ناحیه غیر یکنواخت بر روی سطح یا مادهای.
blotchiness
وضعیتی که در آن سطحی به خاطر لکهها یا نواحی غیر یکنواخت دچار مشکل میشود.
blotchy
حالت لکهدار، ناحیهای که به خاطر عدم یکنواختی یا رنگهای مختلف به هم ریخته میشود.
blotting paper
کاغذ جذب، نوعی کاغذ نازک و جاذب است که برای خشک کردن جوهر یا رنگ استفاده میشود.
blotto
blotto به معنی مست و نشئه به طور افراطی است.
blouson
بلیوزون، نوعی ژاکت یا کاپشن که معمولاً کوتاه و راحت است.
blow a fuse
blow a fuse به معنای عصبانی شدن یا از کنترل خارج شدن است.
blow a hole in
blow a hole in به معنی ایجاد یک سوراخ بزرگ در چیزی ناشی از انفجار یا نیرو است.
blowback
واکنش منفی یا عواقب ناخواسته یک عمل.
blow chunks
عبارتی عامیانه که به حس تهوع یا بالا آوردن اشاره دارد.
blowdown
به سقوط یا شکستگی ناشی از باد اشاره دارد.