nonpsychoanalytic
به معنای روش‌هایی که به تحلیل روانی و درک ذهنی وابسته نیستند.
nonpsychoanalytical
به معنای روش‌ها و نظریه‌هایی که بر تحلیل روانی تأکید نمی‌کنند.
nonpsychoanalytically
عمل کردن به شکلی که به تحلیل روانی مربوط نمی‌شود و بر جنبه‌های ملموس تأکید می‌کند.
nonpsychologic
غیر روانشناختی، مرتبط با مواردی که به روان یا فرآیندهای روانی مربوط نمی‌شوند.
nonpsychological
غیر روانشناختی، به مفاهیم و مسائلی اشاره دارد که به روان یا جنبه‌های روانی تعلق ندارند.
nonpsychologically
به طور غیر روانشناختی، رویکردی که از تفکر یا تحلیل روانشناختی دوری می‌کند.
nonpsychopathic
غیر روان‌پزشکی، به افرادی اشاره دارد که اختلال خاصی در شخصیت ندارند و قادر به ایجاد روابط عاطفی سالم هستند.
nonpsychopathically
به طور غیر روان‌پزشکی، به شیوه‌ای که عواطف و واکنش‌های لازم را نمایش می‌دهد.
nonpsychotic
غیر روانی، به اختلالات یا نشانه‌هایی اشاره دارد که شامل تجارب روانی غیرواقعی نیست.
nonpublication
عدم انتشار به معنای عدم توزیع یا پخش عمومی اطلاعات یا مطالبی است.
nonpublicity
عدم تبلیغ به معنی عدم جذب توجه عمومی به یک موضوع یا رویداد است.
nonpublishable
غیرقابل انتشار به معنای این است که یک متن یا محتوا به دلیل مشکلات موجود نمی‌توان آن را منتشر کرد.
nonpueblo
غیرپوبلو به معنای عدم وجود جامعه‌های شهری یا روستایی است.
nonpuerile
غیرکودکانه به معنای بالغ و جدی، و غیر از رفتارهای بچگانه است.
nonpuerilely
به شکل غیرکودکانه، به معنای رفتار یا گفتاری بالغانه و جدی است.
nonpuerility
غیرکودکی، به معنای رفتار بالغ و غیرکودکانه است.
nonpuerilities
غیرکودکی‌ها، ویژگی‌ها یا صفاتی که به رفتار بالغ اشاره دارند.
nonpulmonary
غیرریوی، به شرایطی اطلاق می‌شود که به سیستم تنفسی مرتبط نیست.
nonpulsating
غیرپالس‌دار، به ویژگی یا حالتی اطلاق می‌شود که ضربان یا تپش ندارد.
nonpulsation
عدم تپش، به حالت عدم وجود فعالیت منظم یا جوش و خروش اشاره دارد.
nonpulsative
غیرپالس‌دار، به چیزی اطلاق می‌شود که فاقد تپش یا تغییرات منظم است.
nonpumpable
غیرقابل پمپاژ، اشاره به مایعی دارد که به دلیل ویژگی‌های فیزیکی یا شیمیایی‌اش نمی‌توان آن را با پمپ جابجا کرد.
nonpunctual
غیرمعین‌الوقت به معنای عدم رعایت زمان تعیین‌شده برای حضور در یک مکان است.
nonpunctually
به معنای عدم رعایت زمان و تأخیر در حضور در یک مکان.
nonpunctualness
عدم معین‌الوقتی به معنی حالت یا ویژگی دیر رسیدن یا عدم توجه به زمان مقرر است.
nonpunctuating
سبک نوشتاری که در آن از علائم نگارشی استفاده نمی‌شود.
nonpunctuation
به معنای عدم استفاده از علائم نگارشی در نوشتار.
nonpuncturable
غیرسوراخ شونده به موادی اطلاق می‌شود که قادر به مقاومت در برابر سوراخ شدن یا پاره شدن هستند.
nonpungency
غیرتند بودن به حالتی اطلاق می‌شود که چیزی طعم یا بوی تندی نداشته باشد.
nonpungent
غیرتند به موادی اطلاق می‌شود که طعم یا بوی تندی نداشته باشند.
nonpungently
به حالت یا روشی اطلاق می‌شود که در آن چیزی با طعمی غیرتند تهیه یا ارائه شود.
nonpunishable
غیرقابل مجازات به اعمالی اطلاق می‌شود که به دلیل شرایط خاص نمی‌توانند تحت پیگرد قانونی قرار گیرند.
nonpunishing
غیرمجازاتی به حالتی اطلاق می‌شود که در آن خطاها یا اشتباهات مجازات نمی‌شوند.
nonpunishment
عدم مجازات، به معنی عدم اعمال مجازات یا تنبیه بر روی فردی به خاطر ارتکاب یک عمل نادرست.
nonpunitive
غیرتنبیهی، به معنی عدم اعمال مجازات یا تنبیه در برخورد با رفتارهای نادرست.
nonpunitory
غیرتنبیهی، به معنی عدم وجود تنبیه و تمرکز بر اصلاح رفتار.
nonpurchasability
غیرقابل خرید بودن، به معنای عدم توانایی خرید یا دستیابی به یک کالا یا خدمت.
nonpurchasable
غیرقابل خرید، به معنی عدم امکان خرید یک کالا یا خدمت.
nonpurchase
عدم خرید، به معنی عدم اقدام به خرید یک کالا یا خدمت.
nonpurchaser
غیرخریدار، فردی است که هیچ‌گونه خریدی انجام نمی‌دهد یا به خرید کالا علاقه‌ای ندارد.