nonsignable
غیرقابل امضا؛ به‌گونه‌ای که امکان امضا را ندارد.
nonsignatory
غیر امضا کننده؛ به فرد یا کشوری اشاره دارد که در قراردادی امضا نکرده است.
nonsignatories
غیر امضا کنندگان؛ به جمع افرادی که در یک قرارداد امضا نکرده‌اند اشاره دارد.
nonsignature
عدم امضا، به معنی نبودن امضا بر روی یک سند یا مدرک است.
nonsignificance
عدم اهمیت، نشان‌دهنده کم‌اهمیتی یا نداشتن ارزش و تاثیر است.
nonsignificancy
عدم اهمیت به‌معنای نداشتن اثر یا معنی قابل توجه است.
nonsignificant
غیرمعنادار به معنای نداشتن اثر یا تغییر محسوسی است.
nonsignificantly
به صورت غیرمعنادار، به معنای نداشتن ارتباط یا تأثیر قابل توجه.
nonsignification
عدم معناداری به معنای نداشتن معنی یا مفهوم است.
nonsignificative
غیرمعنادار، به معنای نداشتن اهمیت یا تأثیر قابل توجه.
nonsilicate
غیرسیلیکات، به مواد معدنی اطلاق می‌شود که سیلیکون ندارند.
nonsilicated
غیرسیلیکاته، به موادی اطلاق می‌شود که سیلیکات‌ها در آن‌ها وجود ندارد.
nonsiliceous
غیرسیلیکاته، به موادی اطلاق می‌شود که سیلیس ندارند.
nonsilicious
غیرسیلیکاتی، به موادی اطلاق می‌شود که شامل سیلیکات‌ها نیستند.
nonsyllabic
غیرهجایی، به صداهایی اطلاق می‌شود که در آن‌ها هیچ هجایی وجود ندارد.
nonsyllabicness
بدون سیلابی بودن به ویژگی کلماتی اشاره دارد که سیلاب ندارند و به طور کلی تلفظ آنها ساده‌تر است.
nonsyllogistic
غیر سیلوژیک به ویژگی استدلال‌هایی اشاره دارد که ساختار منطقی کلاسیک سیلوژیکی را ندارند.
nonsyllogistical
غیر سیلوژیکال به استدلال‌هایی اطلاق می‌شود که فاقد ساختار منطقی سیلوژیکی هستند و نمی‌توان از آنها نتیجه‌گیری قطعی داشت.
nonsyllogistically
به صورت غیر سیلوژیکال اشاره به رویکردهایی دارد که در آنها استدلال‌های منطقی کلاسیک استفاده نمی‌شود.
nonsyllogizing
غیر سیلوژیک کردن به عمل ایجاد استدلال‌هایی اشاره دارد که ساختار منطقی سیلوژیک را نادیده می‌گیرد.
nonsilver
غیر نقره‌ای به جنس یا ماده‌ای اشاره دارد که مشابه نقره نیست.
nonsymbiotic
غیر همزیست، به موجودات یا گیاهانی اشاره دارد که به طور مستقل زندگی می‌کنند و نیازی به همکاری یا کمک از دیگر موجودات ندارند.
nonsymbiotical
غیر همزیستی، که به خصوصیت موجوداتی اشاره دارد که در تعاملات همزیستی شرکت نمی‌کنند.
nonsymbiotically
به شکلی که در آن موجودات بدون رابطه همزیستی با همدیگر زندگی می‌کنند و ممکن است در رقابت باشند.
nonsymbolic
غیر نمادین، به چیزی اشاره دارد که فاقد نشانه یا نمایندگی معنایی است و به طور مستقیم ارتباط برقرار می‌کند.
nonsymbolical
غیر نمادین، به معنای عدم استفاده از نمادها برای توصیف یا بیان ایده‌ها.
nonsymbolically
به نحوی که در آن افراد بدون استفاده از نمادها ارتباط برقرار می‌کنند.
nonsymbolicalness
عدم نمادین بودن، حالتی که در آن چیزی به صورت مستقیم بیان می‌شود و از نشانه‌ها یا نمادها استفاده نمی‌شود.
nonsimilar
غیر مشابه، وضعیتی که در آن دو یا چند چیز هیچ ویژگی مشترک ندارند.
nonsimilarity
عدم شباهت، حالتی که دو یا چند چیز از نظر ویژگی‌ها یا خصوصیات یکسان نیستند.
nonsimilarly
غیر مشابه: به وضعیتی اشاره دارد که اشیاء یا موارد از لحاظ ویژگی‌ها یا شکل متفاوت هستند.
nonsimilitude
عدم شباهت، حالتی که در آن دو یا چند چیز ویژگی مشترکی ندارند.
nonsymmetry
عدم تقارن، حالتی که در آن دو طرف یا عناصر در کنار هم برابر یا مشابه نیستند.
nonsymmetrical
غیرمتقارن: به وضعیتی اشاره دارد که دو طرف یک شیء یا طرح از نظر اندازه یا شکل برابر و یکسان نیستند.
nonsymmetries
عدم تقارن‌ها: به وضعیتی اشاره دارد که در آن اشیاء یا سیستم‌ها نتایج یا ویژگی‌های متقارن ندارند.
nonsympathetic
غیرهمدرد: به وضعیتی اشاره دارد که فرد احساس همدردی یا همدلی نسبت به دیگران ندارد.
nonsympathetically
غیرهمدردانه: به وضعیتی اشاره دارد که در آن ابراز احساس یا همدردی نمی‌شود.
nonsympathy
عدم همدردی: حالتی که در آن فرد نسبت به وضعیت یا احساسات دیگران بی‌تفاوت است.
nonsympathies
عدم همدلی، ناکامی در احساس ارتباط عاطفی یا دلسوزی نسبت به دیگران.
nonsympathizer
فردی که دلسوزی یا همدلی ندارد و معمولاً احساسات دیگران را درک نمی‌کند.