palanquined
به معنای حمل یا جابهجایی کسی با استفاده از پالانکا است.
palanquiner
پلانکینر، شخصی که بار یا فرد را بر روی کورس یا صندلی حمل میکند.
palanquining
پلانکینینگ، عمل حمل کردن فرد یا باری بر روی پلانکی.
palanquiningly
بهطرز پلانکینینگی، به گونهای که نشاندهنده حمل بار یا فرد بر روی پلانکی باشد.
palapala
پالاپالا، ابزاری سنتی برای بافتن.
palapalai
پالاپالا، نوعی نمایش یا رقص فرهنگی.
palaquium
پالاچیوم، نوعی درخت است که عمدتاً در مناطق گرمسیری رشد میکند و به خاطر چوب سخت و مقاومش مشهور است.
palar
پالار، نوعی ماهی کوچک آب شیرین است که در برخی از نقاط دنیا یافت میشود.
palas
پلاس، درختی است که در برخی مناطق به خاطر گلهای زیبا و خواص medicinal خود شناخته شده است.
palatability
عطر و طعم یک غذا که باعث میشود افراد تمایل به خوردن آن داشته باشند.
palatableness
خاصیت قابل قبول بودن یک غذا یا میوه به لحاظ طعم و عطر.
palatably
به گونهای که طعم و عطر دلپذیر و قابل قبول باشد.
palatalism
پالاتالیسم، روشی در تلفظ صداهاست که در آن صداها با استفاده از سقف دهان تولید میشوند.
palatality
پالاتالیته، ویژگیای است که به چگونگی یا کیفیت تولید صداها با سقف دهان اشاره دارد.
palatalization
پالاتالیزاسیون فرایندی است که در آن یک صدا به صدای پالاتال تبدیل میشود.
palatally
به شیوهای که در آن صداها با سقف دهان تولید میشوند، اشاره دارد.
palated
بسته به متن، میتواند به عمل افزودن یا تزئین چیزی با مواد خاص اشاره داشته باشد.
palateful
به غذایی اشاره دارد که خوشمزه و لذتبخش باشد.
palatefulness
لذتمندی، کیفیت غذایی که طعم و مزه خوشایندی را به همراه دارد.
palateless
بیمزه، به غذایی اشاره دارد که طعم و لذت خاصی ندارد.
palatelike
شبیه به لذتمندی، به موادی اشاره دارد که دارای بافتی خوشایند هستند.
palatia
کاخها، به ساختمانهای بزرگ و لوکس اشاره دارد که اغلب به عنوان مسکن سلطنتی استفاده میشود.
palatially
به صورت مجلل، به نحوهای اشاره دارد که دارای ویژگیهای خاص و لوکس میباشد.
palatialness
مجلل بودن، کیفتی که به زیبایی و تجمل و عظمتی خاص اشاره دارد.
palatian
پالتیان، مربوط به حنجره یا ناحیهی سقف دهان، همچنین میتواند به سبکهای خاص معماری اشاره کند.
palatic
پالاتیک، به ویژگیهای خاص مربوط به سقف دهان یا جنبههای ظاهری خاص اطلاق میشود.
palatinal
پالاتینال، به صداهای تولید شده در ناحیه حنجره یا سقف دهان اشاره میکند.
palatineship
پالاتینهشپ، عنوانی است که به کسانی که مقام بالایی در یک نظام سیاسی یا اجتماعی دارند داده میشود.
palatinian
پالاتینی، به فرهنگ یا مردمی که به طور خاص به یک منطقه یا سنت دیرین تعلق دارند، اطلاق میشود.
palatinite
پالاتینیت، نوع خاصی از ماده معدنی است که معمولاً در مکانهای خاص زمینشناسی یافت میشود.
palation
پاﻻﺗیون، طعم یا کیفیت خاصی از غذا که حس چشایی را تحریک میکند.
palatist
پاﻻﺗیست، فردی که در زمینه طعم و چشایی مطالعه و تحقیق میکند.
palatitis
پاﻻﺗیتس، التهاب یا عفونت در ناحیه سقف دهان یا زبان.
palatium
پاﻻتیوم، یک ساختمان بزرگ و رسمی در دوران باستان، به ویژه در روم.
palative
پاﻻتیو، مربوط به یا دارای طعم و کیفیت خاص در غذا.
palatization
پاﻻتیزاسیون، فرآیند تغییر در تولید صداها که بر اثر ترکیب با یک نقطه خاص از زبان یا کام ایجاد میشود.
palatize
پالتیزه کردن، تلفظ یک صدا با قرار دادن زبان در برابر کام سخت، به ویژه هنگام نواختن صامتها.
palatoalveolar
پالتوآلوئولار، صدایی که با قرار گرفتن زبان در نزدیکی آلوئول یا بخشی از سقف دهان تولید میشود.
palatodental
پالتودنتال، صدایی که با زبان درگیر با کام سخت و دندانها تولید میشود.