pastoralness
کیفیت یا ویژگی زندگی در مناطق روستایی یا کشاورزی.
pastoress
کشیش زن، زنی که در یک کلیسا یا جامعه مذهبی نقش رهبری دارد.
pastorhood
موقعیت یا مقام بودن کشیش، شامل مسئولیتها و وظایف مربوطه.
pastorised
پاستوریزه، فرایند حرارتی که باکتریها را در یک مایع میکشد.
pastorising
پاستوریزه کردن، فرایند حرارتی که باکتریها را در مایع میکشد.
pastorita
عنوانی دوستانه برای یک کشیش زن که به کارهای اجتماعی و مذهبی میپردازد.
pastorium
مکانی که در آن فعالیتهای مذهبی و آموزشی برای جامعه برگزار میشود.
pastoriums
پاستوریوم، محلی برای سکونت یا اقامت کشیش، به ویژه در جوامع مذهبی.
pastorize
پاستوریزه کردن، تامین روحانی و رهبری دینی بر یک جامعه یا سازمان.
pastorless
بدون کشیش، به وضعیتی اشاره دارد که در آن جامعه مذهبی هیچ رهبری روحانی ندارد.
pastorly
به طرز رفتار یا گفتار کشیش اشاره دارد که معمولاً شامل مهربانی و رهبری است.
pastorlike
به ویژگیهای رفتار یا شخصیت کشیش اشاره دارد و نشاندهنده مهربانی و دلسوزی است.
pastorling
کشیشزاده، فردی که در حال آموزش برای نشستن در مقام کشیش است؛ معمولاً به جوانان اشاره دارد.
pastorship
کشیشی، حرفهای است که به هدایت روحانی دیگران و راهنمایی در امور مذهبی میپردازد.
pastose
چسبنده، ویژگی خمیری یا نرم خاک یا مادهای است که باعث میشود راحتتر شکل بگیرد.
pastosity
چسبندگی، خاصیتی است که نشاندهنده میزان چسبندگی یا قدرت شکلپذیری مواد است.
pastour
کشیش، فردی که وظیفه رهبری جمعیت دینی را بر عهده دارد و به عنوان رهبر روحانی عمل میکند.
pastramis
پاسترامی، نوعی گوشت نمکسود شده، دودی و ادویهزده است که معمولاً از گوشت بره یا گوساله تهیه میشود.
pastryman
شیرینیپز، فردی است که در تهیه و پخت شیرینیها و دسرها تخصص دارد.
pastromi
نوعی گوشت بره یا گوسفند که با ادویهجات و نمک و برخی مواد دیگر درست میشود و معمولاً در ساندویچها استفاده میشود.
pastromis
جمع پاسترومی، به معنای نوعی گوشت بره یا گوسفند که معمولاً در ساندویچها یا غذاهای دیگر استفاده میشود.
pasturability
قابلیت یک زمین برای حمایت از فعالیتهای چرا، به ویژه برای دامها.
pasturable
زمینی که میتواند از دامها حمایت کند و مناسب چرا باشد.
pastural
مرتبط با زمینهای مرتعی و فعالیتهای مربوط به دامداری.
pasturer
شخصی که در پرورش و نگهداری دام به ویژه گوسفند مشغول است.
pasturers
جمع کلمه چوپان، افرادی که در پرورش و نگهداری دام مشغول به کار هستند.
pasturewise
به معنای مرتبط با مرتع و چمنزار، روشمند در زمینه مرتع.
pasul
نوعی غذای ایرانی که معمولاً با گوشت و حبوبات تهیه میشود.
pata
نوعی خوراک که معمولاً استفاده از تکههای بزرگ گوشت است.
patacao
نوعی غذای پیشساز که میتواند با مواد مختلف تهیه شود.
patache
پاتاچه، نوعی قایق کوچک و سبک که بیشتر در آبهای کم عمق و برای مقاصد تجاری یا ماهیگیری استفاده میشود.
pataco
پاتاکو، نوعی اثر هنری یا شیء زیبا که ساخته شده به طور خاص برای جلب توجه.
patacoon
پاتاکون، نوعی حیوان خانگی یا موجود کوچک که در برخی فرهنگها به عنوان دوست و همراه شناخته میشود.
patagial
پاتاژیال، مربوط به لبههای بال پرندگان و ساختارهای مرتبط با پرواز.
patagiate
پاتاژیت، به معنای به اشتراک گذاشتن یا ابراز اطلاعات و نتایج علمی.
patagon
پاتاگون، منطقهای در آمریکای جنوبی که به خاطر چشماندازهای طبیعی و زیباییهایش معروف است.
patagones
پاتاگونها، یکی از گروههای بومی در منطقه پاتاگونیا در آرژانتین و شیلی هستند.
patagonia
پاتاگونیا، منطقهای در جنوبیترین نقطه آمریکای جنوبی؛ به خاطر طبیعت زیبا و مناظر طبیعی منحصر به فردش شناخته شده است.
pataka
پاتاکا، یک ظرف سنتی هند که معمولاً برای پختوپز و تهیه غذا استفاده میشود.