perstringe
پیوند دادن یا جمع‌آوری ایده‌ها یا افکار مختلف به یک شکل منسجم.
perstringement
عمل یا نتیجه پیوند دادن ایده‌ها یا اطلاعات به یک شکل واحد یا جامع.
persuadability
قابلیت یا تمایل به قانع شدن یا تغییر نظر در پاسخ به دلایل یا فشارها.
persuadableness
خاصیت یا وضعیت قانع شدن راحت، به‌ویژه در زمینه‌های اجتماعی و تبلیغاتی.
persuadably
به طرز قابل قانع شدن، به گونه‌ای که می‌توان به راحتی نظر شخصی را تغییر داد.
persuadedly
به صورت قانع‌شده، با اطمینان و یقین.
persuadedness
وضعیت یا حالتی که در آن فردی قانع شده است.
persuadingly
به طرز قانع‌کننده، به گونه‌ای که دیگران را تحت تاثیر قرار دهد.
persuasibility
قابلیت قابل قانع شدن یا تاثیرپذیری از دیگران.
persuasible
قابل قانع شدن، به راحتی تحت تاثیر دیگران قرار می‌گیرد.
persuasibleness
قابلیت متقاعد کردن، توانایی جلب نظر و ایجاد تغییر در باورها یا تصمیمات دیگران.
persuasibly
به طور متقاعدکننده، به شیوه‌ای که بتواند دیگران را به تغییر نظر خود ترغیب کند.
persuasiveness
قابلیت متقاعد کردن، توانایی تأثیرگذاری بر افکار و احساسات دیگران.
persuasory
متقاعدکننده، مربوط به توانایی متقاعد کردن دیگران.
persue
تلاش برای رسیدن به چیزی، با هدف مشخصی.
persulfate
نوعی ترکیب شیمیایی که به طور عمده به عنوان آغازگر واکنش‌های شیمیایی کاربرد دارد.
persulphate
پر سولفات، نمک یا استر اسید پر سولفونیک که در واکنش‌های شیمیایی کاربرد دارد.
persulphide
پر سولفید، ترکیبی که شامل گوگرد در حالت اکسیداسیون بالا است.
persulphocyanate
پر سولفوسیانید، نمکی که شامل سیانید و سولفور اکسید شده است.
persulphocyanic
اسید پر سولفوسیانیک، اسیدی که در ترکیبات شیمیایی خاصی وجود دارد.
persulphuric
اسید پر سولفوریک، یک ترکیب شیمیایی با خواص اکسیدکنندگی بالا.
pertainment
ارتباط، وابستگی یا تناسب موضوعات با یکدیگر.
perten
قابلیت ویژه یا استعداد ذاتی در یک فعالیت خاص.
pertenencia
حضور یا وابستگی به یک گروه یا فرهنگ خاص.
perter
تغییر دادن یا اصلاح کردن یک طرح یا برنامه.
pertest
آزمایشی برای ارزیابی یا سنجش چیز خاصی.
perthiocyanate
یک ترکیب شیمیایی با فرمول خاص که در آزمایش‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد.
perthiocyanic
اسید و ترکیباتی که به عنوان حامل سیانید مورد استفاده قرار می‌گیرند.
perthiotophyre
پرثیوتوفیر، نوعی سنگ یا ماده معدنی که دارای ترکیبی از مواد معدنی و سیلیس است.
perthite
پرثیت، نوعی مینرال فلدسپار با لایه‌های مختلف که معمولاً رنگی است.
perthitic
بافت پرثیتیک به بافتی اطلاق می‌شود که در آن دو نوع فلدسپار در کنار هم وجود دارند.
perthitically
به شیوه پرثیتیک اشاره دارد که یعنی دو نوع فلدسپار به صورت لایه‌ای در کنار هم قرار دارند.
perthophyte
پرثوفیت، نوعی گیاه که به شرایط خاص معدنی تطبیق یافته است.
perthosite
پرثوزیت، نوعی گرانیت با محتوای بالای فلدسپار.
perty
زیبا، جذاب، دلپذیر.
pertinaceous
سخت‌گیر و سرسخت در اعتقادات یا اهداف.
pertinaciously
به‌طرز سرسختی و مداوم.
pertinaciousness
حالت سرسخت بودن، پافشاری.
pertinacity
پافشاری، استقامت در اعتقاد یا عمل.
pertinate
مرتبط یا مناسب با موضوع.