perula
پرولا، مقیاس یا برکت کوچک در گیاه‌شناسی، معمولاً در گل‌های خاص.
perularia
پرولاریا، یک جنس که شامل گونه‌هایی از گیاهان است.
perulate
عبور کردن مایعات از یک ماده‌ی نیمه‌نفوذپذیر، مانند فیلتر، برای جداسازی ذرات.
perule
یک نوع جسم استوانه‌ای یا مشخص برای اندازه‌گیری یا ساخت.
perun
پرون، یکی از خدایان مهم در اسطوره‌های اسلاوی که با رعد و برق و آتش مرتبط است.
perusable
قابل مطالعه یا بررسی، به ویژه به معنای راحت و بدون مانع.
peruser
شخصی که چیزی را مطالعه یا بررسی می‌کند، مانند یک کاربر یا خواننده.
perusers
جمع کلمه‌ی پرکاربر، اشاره به افرادی که به مطالعه مطالب می‌پردازند.
peruvianize
پرویی کردن به معنای تبدیل چیزی به شیوه یا سبک پرویی است.
pervadence
فراگیر بودن به معنای حضور و تأثیر گسترده و همه‌جانبه چیزی است.
pervader
فرد یا چیز که حضور یا تأثیری فراگیر دارد.
pervaders
کسانی که اطلاعات یا تأثیرات را انتشار می‌دهند.
pervadingly
به‌طور فراگیر و همه‌جانبه.
pervadingness
فراگیر بودن به معنای حالت یا کیفیت حضور و تأثیر گسترده.
pervagate
پرواگات کردن، در جست‌وجو یا گشت‌زنی در فضای خاصی با هدف خاص، به طور غیررسمی.
pervagation
پرواگیشن، گشت‌زنی یا جست‌وجو در مکان یا موضوعی برای کشف اطلاعات.
pervalvar
پرواالواری، واژه‌ای در علوم مهندسی به معنی ساختارهایی که جریان فشار یا سیال را تنظیم می‌کنند.
pervasively
به طور فراگیر، به معنای تأثیری که به همه جا یا تمامی جنبه‌ها سرایت می‌کند.
pervenche
پرونش، نام یک نوع گل با رنگ خاص، همچنین به رنگی ملایم اشاره دارد.
perverseness
پرورزدن، به معنای تمایل به کارهای غیراخلاقی یا رفتارهای کنجکاوانه.
perversite
انحراف، حالت یا ویژگی چیزی که به هنجارهای اخلاقی یا اجتماعی ناپسند مرتبط است.
perversive
دارای کیفیت یا ویژگی انحرافی، به‌ویژه در زمینه اخلاقی.
pervertedly
به صورت انحرافی، به گونه‌ای که نمی‌توان به طور معمول تصور کرد.
pervertedness
حالت یا کیفیت انحراف، به ویژه در زمینه اخلاقی.
perverter
شخصی که باعث انحراف یا فساد می‌شود.
pervertibility
حد یا قابلیت برای انحراف.
pervertible
قابل انحراف، به وضعیتی اشاره دارد که می‌توان آن را تغییر داد یا به سوی دیگر هدایت کرد.
pervertibly
به نحوی که می‌توان آن را تحریف کرد؛ به شکل تحریف شده.
pervertive
شامل ویژگی‌هایی است که ممکن است به تحریف یا انحراف منجر شود.
pervestigate
به حالت بررسی عمیق و دقیق می‌باشد که ممکن است شامل جنبه‌های مختلف شود.
perviability
به معنی قابلیت انحراف یا تغییر شکل است که در مورد مواد و مفاهیم قابل استفاده است.
perviable
به معنای قابلیت تغییر شکل یا انحراف است.
pervial
پروری، صفتی است که به معنای مستمر و پیوسته است.
pervicaciously
به صورت پرورنده، به معنای اصرار بر موضع خود به طرز مستمر.
pervicaciousness
خاصیت پرورش‌گرایی، اصرار و پایداری در موقف.
pervicacity
پرورش‌گری، خاصیت اصرار بر موضع یا نظر خاص.
pervigilium
پروریجیوم، اصطلاحی برای شب بیداری در مراسم خاص.
perviously
به طور قبلی، به معنای در زمان‌های گذشته یا قبل از این.
perviousness
نفوذپذیری به معنای قابلیت ماده برای انتقال مایعات یا گازها از طریق خود، به ویژه در زمینه خاک و محیط زیست است.
pervulgate
پخش یا انتشار اطلاعات یا ایده‌ها به طور گسترده به جامعه یا گروهی بزرگ.