prehensible
قابل دریافت، به ویژگیای اطلاق میشود که به توانایی گرفتن و نگهداشتن اشیاء اشاره دارد.
prehensility
قابلیت گرفتن، به توانایی یک اندام برای گرفتن و نگهداشتن اشیاء گفته میشود.
prehensive
جامع، به معنای شامل کلیه جنبهها یا جزئیات است.
prehensiveness
جامع بودن، به معنای در بر گرفتن تمامی جنبهها و جزئیات است.
prehensor
قابلیت یا اندام گرانی که برای گرفتن اشیاء به کار میرود.
prehensory
قابلیت گرفتن، به توانایی گرفتن و نگهداری اشاره دارد.
prehensorial
مربوط به تواناییهای گرفتن و چنگ زدن در حیوانات، به ویژه بافتهای حسی و حرکتی.
prehepatic
مربوط به وضعیتهایی که قبل از ورود خون به کبد رخ میدهند.
prehepaticus
مربوط به مراحل یا بیماریهای مربوط به قبل از کبد.
preheroic
مربوط به دوره یا شرایطی که قبل از تبدیل شدن به قهرمان رخ میدهد.
prehesitate
عمل تردید کردن پیش از گرفتن تصمیم یا اقدام.
prehesitated
پیشاپیش تردید کردن یعنی قبل از انجام یک عمل یا پاسخ دادن به سوالی مدتی فکر و تردید کردن.
prehesitating
پیشاپیش تردید کردن به معنای مردد بودن در یک عمل است که معمولاً به دلیل عدم اطمینان است.
prehesitation
تردید پیشاپیش اشاره به حالتی دارد که فرد قبل از اقدام نهایی مردد باشد.
prehexameral
پیشهگزامرال اشاره به ساختارهای خاص در شیمی دارد که معمولاً شامل شش واحد تکراری است.
prehydration
پیشآبرسانی به معنای تأمین آب کافی به بدن قبل از انجام فعالیتهای بدنی است.
prehypophysis
پیشهیپوفیز به بخشی از غده هیپوفیز اشاره دارد که به تولید هورمونها کمک میکند.
prehistorian
پیشتاریخنگار به فردی اطلاق میشود که به مطالعه و تحقیق دربارهٔ دوران پیش از تاریخ پرداخته و به بررسی فرهنگ، زندگی و آثار باقیمانده از انسانهای اولیه میپردازد.
prehistorical
پیشتاریخی به چیزی اطلاق میشود که به دورهٔ قبل از تاریخنگاری و نوشتن تعلق دارد و معمولاً به ویژگیها و اطلاعات مربوط به آن زمان اشاره دارد.
prehistorically
بهصورت پیشتاریخی به توصیف یا اشاره به دورهٔ قبل از تاریخنگاری و ثبت وقایع میپردازد.
prehistorics
پیشتاریخیها معمولاً به اشیاء و مواد مربوط به دوران پیش از تاریخ و فرهنگهای باستانی اطلاق میشود.
prehistories
پیشینهها به تاریخچهٔ فرهنگی و اجتماعی جوامعی اشاره دارد که قبل از نوشتار وجود داشتهاند.
prehnite
پرهنیت نوعی کانی معدنی است که معمولاً به رنگ سبز روشن وجود دارد و در جواهرسازی و جمعآوری مواد معدنی مورد توجه قرار میگیرد.
prehnitic
پریونیت، نوعی کانی سیلیکاته است که معمولاً در سنگهای آذرین و دگرگونی یافت میشود.
preholder
پرهولدر، ابزاری برای نگهداری یا سازماندهی اشیاء و مدارک است.
preholding
پرهولد کردن، به معنای نگهداری یا سازماندهی مدارک یا اطلاعات پیش از اقدام رسمی است.
preholiday
پرهالید به دوره زمانی قبل از تعطیلات اشاره دارد که معمولاً با آمادهسازی و تدارکات همراه است.
prehominid
پریهومینید به گونههای اولیه انسانی پیش از ظهور هومو ساپینس اشاره دارد.
prehorizon
پرهوریزون به سطح یا خط افق قبل از وقوع یک رویداد نجومی اشاره دارد.
prehorror
ترس پیشینی یا ترس قبل از وقوع یک رویداد ترسناک؛ احساسی که قبل از بروز ترس واقعی ایجاد میشود.
prehostile
رفتار یا حالتی که قبل از بروز خصومت بالفعل ایجاد میشود.
prehostility
احساس یا حالتی از خصومت که قبل از وقوع یک تضاد یا درگیری واقعی وجود دارد.
prehumiliate
عمل تحقیر کردن کسی قبل از وقوع یک رویداد یا عمل بهخصوص.
prehumor
استفاده از شوخی یا طنز قبل از ورود به یک رویداد جدی یا سخت.
prehunger
پریاهنگر به وضعیتی گفته میشود که قبل از اینکه بخواهید غذا بخورید، احساس گرسنگی شدیدی دارید.
preidea
پیشایدۀ به ایدهای اشاره دارد که قبل از تشکیل ایده اصلی شکل میگیرد.
preidentify
پیششناسایی به فرایند شناسایی یک مشکل یا خطر پیش از وقوع آن اشاره دارد.
preidentification
پیششناسایی به فرآیندی اطلاق میشود که در آن پیش از انجام کار، ویژگیها یا نیازهای مخاطب مشخص میشود.