premaniacal
پیشدیوانه به حالتی افراطی اشاره دارد که فرد در آن به شدت به چیزی از جمله کمال علاقهمند است.
premanifestation
پیشمعنایی، اشاره به حالت یا مرحلهای از یک مفهوم یا ایده قبل از پیادهسازی یا ظهور آن دارد.
premarketing
بازاریابی پیش از عرضه، فعالیتهایی که قبل از معرفی یک محصول جدید به بازار انجام میشود.
prematerial
پیشماده، به مواد یا مفاهیم اولیهای اشاره دارد که قبل از شروع یک پروژه یا فرایند مورد نیاز است.
prematernity
پیش از زایمان، به دورهای اشاره دارد که در آن به سلامت و آمادهسازی مادری که قصد فرزندآوری دارد، توجه میشود.
prematrimonial
پیش از ازدواج، به ترتیبات و توافقهایی اشاره دارد که قبل از شروع زندگی مشترک صورت میگیرد.
prematrimonially
به معنی قبل از ازدواج، به شرایط یا روابطی اشاره دارد که قبل از رسمی شدن ازدواج اتفاق میافتد.
premaxillae
پرماکسیلاها، استخوانهای کوچکی هستند که در جلو فک بالا قرار دارند و معمولاً در جانوران مختلف شکل و عملکرد متفاوتی دارند.
premeasure
پیش اندازهگیری به معنای اندازهگیری ابعاد یا مقادیر یک ماده یا شیء قبل از استفاده و اجرا است.
premeasured
پیش اندازهگیری شده به معنای این است که اندازهها یا مقادیر چیزی از قبل تعیین و تنظیم شده است.
premeasurement
پیش اندازهگیری به معنی اندازهگیری قبل از اقدام به عملی است که نیاز به دقت و برنامهریزی دارد.
premechanical
پیشمکانیکی به فرآیندها یا دستگاههایی که قبل از اختراع یا استفاده از تکنولوژیهای مکانیکی توسعه یافتهاند اشاره دارد.
premedia
پریمدیا به مجموعه فرآیندها و تکنیکهایی اطلاق میشود که قبل از تولید نهایی در نشر و چاپ انجام میشوند.
premedial
پیشدرمانی به دورهها و آموزشهایی اشاره دارد که به منظور تقویت پایههای تحصیل قبل از شروع دورههای تخصصی ارائه میشود.
premedian
پیشمدیان به مقداری اشاره دارد که به عنوان برآوردی از میانه در دادههای آماری استفاده میشود.
premedic
پریمدیک به فردی اطلاق میشود که در مراحل ابتدایی پزشکی آموزش دیده و میتواند به ارائه مراقبتهای اولیه کمک کند.
premedicate
پیشمدیکت کردن به معنای تجویز دارو به بیماران قبل از انجام عمل پزشکی به منظور کاهش اضطراب یا فشردگی است.
premedicated
پیشمدیکت شده به حالتی اطلاق میشود که فرد قبل از عمل پزشکی دارو دریافت کرده و در نتیجه آرامتر و راحتتر است.