premandibular
پیش‌فکی به ناحیه‌ای در فک اطلاق می‌شود که در عمل‌های جراحی دهان و دندان اهمیت دارد.
premanhood
پیش‌مردی به پیشبرد چنین ویژگی‌هایی در مردان جوان اطلاق می‌شود.
premaniacal
پیش‌دیوانه به حالتی افراطی اشاره دارد که فرد در آن به شدت به چیزی از جمله کمال علاقه‌مند است.
premanifest
پیش‌ظهر به حالاتی اشاره دارد که نشانه‌ها و علائم قبل از نمایش کامل بیماری ظاهر می‌شوند.
premanifestation
پیش‌معنایی، اشاره به حالت یا مرحله‌ای از یک مفهوم یا ایده قبل از پیاده‌سازی یا ظهور آن دارد.
premankind
پیش‌انسان به دوران یا نسل‌های انسانی قبل از ظهور انسان مدرن اشاره دارد.
premanufacture
تولید پیش از موعد به فرآیند تولید کالاها یا اجزا قبل از مرحله نهایی اشاره دارد.
premanufactured
پیش‌تولید شده، به اجزایی اشاره دارد که قبل از استفاده ساخته شده‌اند.
premanufacturer
پیش‌تولیدکننده، به شرکتی اشاره دارد که محصولات را قبل از توزیع تولید می‌کند.
premanufacturing
تولید پیش از موعد، به فرآیند تولید کالاها یا اجزا قبل از مرحله نهایی اشاره دارد.
premarketing
بازاریابی پیش از عرضه، فعالیت‌هایی که قبل از معرفی یک محصول جدید به بازار انجام می‌شود.
premarry
ازدواج موقت، رابطه‌ای پیش از ازدواج رسمی که شامل تعهدی کمتر می‌باشد.
premarriage
مشاوره و فعالیت‌هایی که قبل از ازدواج رسمی برای بهبود روابط زوج‌ها انجام می‌شود.
premarried
زوجین که در مرحله قبل از ازدواج هستند و به طور رسمی متعهد نشده‌اند.
premarrying
عمل برقراری رابطه‌ای پیش از ازدواج رسمی، برای آزمایش سازگاری.
premastery
تسلط پیش از حد، مرحله‌ای از یادگیری که فرد در آن به درک عمیقی از یک موضوع می‌رسد.
premate
پیش از جفت‌گیری، به اقداماتی اشاره دارد که قبل از پروسه جفت‌گیری انجام می‌شود.
premated
به حالتی اشاره دارد که جفت‌گیری پیش‌بی‌شده یا مقدماتی انجام شده باشد.
prematerial
پیش‌ماده، به مواد یا مفاهیم اولیه‌ای اشاره دارد که قبل از شروع یک پروژه یا فرایند مورد نیاز است.
prematernity
پیش از زایمان، به دوره‌ای اشاره دارد که در آن به سلامت و آماده‌سازی مادری که قصد فرزندآوری دارد، توجه می‌شود.
premating
رفتارها و فعالیت‌هایی که پیش از پروسه جفت‌گیری اتفاق می‌افتد.
prematrimonial
پیش از ازدواج، به ترتیبات و توافق‌هایی اشاره دارد که قبل از شروع زندگی مشترک صورت می‌گیرد.
prematrimonially
به معنی قبل از ازدواج، به شرایط یا روابطی اشاره دارد که قبل از رسمی شدن ازدواج اتفاق می‌افتد.
prematuration
به معنی رسیدن به مرحله‌ای قبل از موعد مقرر، به ویژه در زمینه‌های پزشکی.
prematureness
زودرس بودن به معنای رسیدن به مرحله‌ای قبل از زمان طبیعی یا معمول.
prematurity
زودرس بودن به وضعیت یا عمل تولد زودتر از موعد طبیعی توسط پزشکان اشاره دارد.
prematurities
جمع کلمه زودرس بودن که به وضعیت‌های مختلف تولد زودتر از موعد اشاره دارد.
premaxilla
پیش‌مکسلا به استخوانی در ناحیه جلویی استخوان فک اشاره دارد که در تشکیل صورت نقش دارد.
premaxillae
پرماکسیلاها، استخوان‌های کوچکی هستند که در جلو فک بالا قرار دارند و معمولاً در جانوران مختلف شکل و عملکرد متفاوتی دارند.
premeasure
پیش اندازه‌گیری به معنای اندازه‌گیری ابعاد یا مقادیر یک ماده یا شیء قبل از استفاده و اجرا است.
premeasured
پیش اندازه‌گیری شده به معنای این است که اندازه‌ها یا مقادیر چیزی از قبل تعیین و تنظیم شده است.
premeasurement
پیش اندازه‌گیری به معنی اندازه‌گیری قبل از اقدام به عملی است که نیاز به دقت و برنامه‌ریزی دارد.
premeasuring
پیش اندازه‌گیری به عمل اندازه‌گیری چیزی قبل از شروع کار یا اقدام اشاره دارد.
premechanical
پیش‌مکانیکی به فرآیندها یا دستگاه‌هایی که قبل از اختراع یا استفاده از تکنولوژی‌های مکانیکی توسعه یافته‌اند اشاره دارد.
premedia
پری‌مدیا به مجموعه فرآیندها و تکنیک‌هایی اطلاق می‌شود که قبل از تولید نهایی در نشر و چاپ انجام می‌شوند.
premedial
پیش‌درمانی به دوره‌ها و آموزش‌هایی اشاره دارد که به منظور تقویت پایه‌های تحصیل قبل از شروع دوره‌های تخصصی ارائه می‌شود.
premedian
پیش‌مدیان به مقداری اشاره دارد که به عنوان برآوردی از میانه در داده‌های آماری استفاده می‌شود.
premedic
پری‌مدیک به فردی اطلاق می‌شود که در مراحل ابتدایی پزشکی آموزش دیده و می‌تواند به ارائه مراقبت‌های اولیه کمک کند.
premedicate
پیش‌مدیکت کردن به معنای تجویز دارو به بیماران قبل از انجام عمل پزشکی به منظور کاهش اضطراب یا فشردگی است.
premedicated
پیش‌مدیکت شده به حالتی اطلاق می‌شود که فرد قبل از عمل پزشکی دارو دریافت کرده و در نتیجه آرام‌تر و راحت‌تر است.