pravous
رذل به معنای شخصی که خواسته‌ها و درخواست‌های خود را به‌شکلی ناپاک و غیر اخلاقی پیش می‌برد.
prawned
مودل کردن، به معنی آماده‌سازی و پردازش چیزی، به‌ویژه غذا.
prawny
ریزی به معنای کوچک یا کم‌ارزش، به‌ویژه در مورد ماهی یا موجودات دریایی.
prawning
ماهی‌گیری به معنی صید ماهی با روش‌های خاص، به‌ویژه با استفاده از دام یا تله.
praxean
عملی به معنی مرتبط با فعالیت‌های عملی و اجرایی در زمینه‌های مختلف.
praxeanist
پراکسنیست، فردی است که به بررسی عمل و فعالیت‌های انسانی می‌پردازد.
praxeology
پراکسئولوژی، علم بررسی عمل‌های انسانی و تأثیر آن‌ها بر شرایط اقتصادی و اجتماعی.
praxeological
پراکسئولوژیک به روش‌هایی اطلاق می‌شود که به تحلیل عمل‌های انسانی می‌پردازند.
praxes
پراکس، به شیوه‌ها و عمل‌های انسانی بخصوص در زمینه‌های اجتماعی و فرهنگی اشاره دارد.
praxinoscope
پراکسینوسکوپ، وسیله‌ای برای ایجاد انیمیشن‌های ابتدایی با استفاده از تصاویر متحرک است.
praxiology
پراکسولوژی به علم بررسی عمل‌ها و کارهای انسانی و کارآیی آن‌ها اشاره دارد.
praxises
روش‌ها یا رویه‌هایی که در یک زمینه مشخص برای انجام وظایف یا فعالیت‌ها استفاده می‌شوند.
praxitelean
مربوط به رویکردی که بر کاربرد عملی نظریه‌ها تأکید می‌کند.
praxithea
اصطلاحی فلسفی که به رابطه بین عمل و تفکر اشاره دارد.
preabdomen
ناحیه‌ای در بدن که به ناحیه قبل از شکم اشاره دارد.
preabsorb
به معنای جذب شدن قبل از مرحله اصلی استفاده.
preabsorbent
چیز یا ماده‌ای که به جذب مواد قبل از استفاده کمک می‌کند.
preabstract
پیش‌چکیده، خلاصه‌ای از مطالب اصلی یک نوشته یا تحقیق که قبل از متن اصلی قرار می‌گیرد.
preabundance
پیش‌فراوانی، وضعیت یا محتوای زیاد منابع قبل از آنکه کمبودی به وجود بیاید.
preabundant
پیش‌فراوان، به وضعیتی اشاره دارد که در آن تنوع یا مقدار زیادی از گونه‌ها یا منابع وجود دارد.
preabundantly
به معنای فراوانی یا وجود زیاد قبل از یک رویداد یا شرایط است.
preaccept
پذیرفتن پیشین، به معنای قبول شرایط یا قواعد قبل از اجرای فعالیتی است.
preacceptance
پذیرش پیشین، عمل یا فرایندی است که در آن شرایط یا ایده‌ها قبل از اقدام رسمی پذیرفته می‌شوند.
preacceptances
پیش‌پذیرش به معنای پذیرش اولیه یا تایید مقدماتی است که معمولاً در مراحل اولیه یک فرایند مانند استخدام یا تأمین مالی انجام می‌شود.
preaccepted
پیش‌پذیرفته به معنای تایید یا پذیرش اولیه است که قبل از انجام یک فرایند یا قرارداد نهایی صورت می‌گیرد.
preaccepting
پیش‌پذیرفتن به عمل تایید اولیه درخواست‌ها یا پیشنهادها اشاره دارد.
preaccepts
پیش‌پذیرفتن به معنای تایید اولیه یا قبول کردن چیزی پیش از مرحله نهایی است.
preaccess
پیش‌دسترسی به معنای اخذ مجوز یا دسترسی اولیه به یک مکان یا اطلاعات خاص است.
preaccessible
پیش‌دسترس به معنی قابل دسترسی بودن چیزها قبل از تاریخ یا زمان رسمی شروع است.
preaccidental
اقدامات یا تحلیلاتی که قبل از وقوع یک حادثه انجام می‌شود.
preaccidentally
به طور غیر عمد و ناخواسته، به طوری که انتظار نمی‌رفت.
preaccommodate
تامین نیازها و درخواست‌ها قبل از زمان تعیین‌شده.
preaccommodated
به‌طور کامل پذیرش شده یا فراهم شده قبل از وقوع.
preaccommodating
خدمات و اقدامات پیش‌پذیرایانه به طور فعال و مثبت.
preaccommodatingly
به‌طور فعال و مثبت در پیش‌پذیرفتن نیازها و خواسته‌ها.
preaccommodation
خدمات یا تسهیلاتی که قبل از اقامت اصلی برای افراد فراهم می‌شود.
preaccomplish
عملی کردن یا به انجام رساندن اموری قبل از زمان مقرر.
preaccomplishment
عملی کردن یا تحقق اموری قبل از زمان مقرر.
preaccord
توافقی که قبل از توافق اصلی یا نهایی صورت می‌گیرد.
preaccordance
عمل یا روشی که بر اساس توافق یا شرایطی قبلی پیش می‌رود.