preadorn
فرزندخواندگی پیش از موعد به عمل آماده‌سازی و تزئین محیط برای شخصی که به زودی به خانواده می‌پیوندد، اشاره دارد.
preadornment
پیش‌تزئین به عملی اطلاق می‌شود که به زیباسازی و تزیین یک شیء یا مکان قبل از استفاده یا نمایش کمک می‌کند.
preadult
پیش‌بالغ به فردی اطلاق می‌شود که در مرحله‌ای بین نوجوانی و بزرگسالی قرار دارد.
preadulthood
دوره‌ای از زندگی که فرد بین نوجوانی و بزرگسالی قرار دارد و شامل تغییرات فیزیکی و روانی مهمی است.
preadults
به گروهی از افراد اطلاق می‌شود که در مرحله‌ای بین نوجوانی و بزرگسالی قرار دارند.
preadvance
مرحله‌ای قبل از رشد یا توسعه که در آن برنامه‌ریزی و منابع لازم برای پیشرفت صورت می‌گیرد.
preadvancement
مرحله‌ای از توسعه که شامل مراحل اولیه و برنامه‌ریزی قبل از پیشرفت است.
preadventure
پیشاماجراجویی به معنای فعالیت‌ها یا برنامه‌ریزی‌هایی است که قبل از شروع یک ماجراجویی واقعی انجام می‌شود.
preadvertency
پیش‌تبلیغ به وضعیتی اشاره دارد که در آن هنوز تبلیغات فعال نشده یا منتشر نشده است.
preadvertent
پیش‌تبلیغ به حالتی اشاره دارد که شخص یا گروهی قبل از شروع کار مربوط به تبلیغ، آگاه و متمرکز است.
preadvertise
پیش‌تبلیغ به معنای تبلیغ یک رویداد یا محصول قبل از زمان اصلی آن است.
preadvertised
پیش‌تبلیغ شده به حالتی اطلاق می‌شود که تبلیغات برای یک رویداد یا محصول پیش از زمان آن انجام شده باشد.
preadvertisement
تبلیغات پیشین به مشهوری یا اعلام یک رویداد یا محصول قبل از زمان اصلی آن اشاره دارد.
preadvertiser
پیش‌تبلیغ‌کننده، شخص یا شرکتی است که قبل از اینکه یک محصول به طور رسمی عرضه شود، آن را تبلیغ می‌کند.
preadvertising
پیش‌تبلیغات، فرایند تبلیغ و معرفی محصولات قبل از عرضه رسمی آنها است.
preadvice
پیش‌مشاوره، مشاوره‌ای است که قبل از انجام یک تصمیم یا اقدام ارائه می‌شود.
preadvisable
پیش‌مشاوره‌ای، به معنای اینکه چیزی باید قبل از عمل در نظر گرفته شود.
preadvise
پیش‌مشاوره، ارائه مشاوره و نکته‌سنجی قبل از عمل است.
preadvised
پیش‌مشاوره داده‌شده، به معنای مشاوره یا توصیه‌ای است که قبل از یک عمل به شخص داده شده است.
preadviser
مشاور پیشین به فردی اطلاق می‌شود که پیش از شروع رسمی یک فرآیند مشاوره، اطلاعات و راهنمایی‌های لازم را ارائه می‌دهد.
preadvising
پیش مشاوره به فرآیند آماده‌سازی و ارائه راهنمایی‌های ابتدایی به افراد قبل از مشاوره رسمی اشاره دارد.
preadvisory
خدمات یا نقشی که در زمینه مشاوره پیشین به افراد ارائه می‌شود و به شدت به راهنمایی و پشتیبانی می‌پردازد.
preadvocacy
پیش وکالت به فعالیت‌هایی اطلاق می‌شود که به منظور حمایت و دفاع از حقوق و منافع افراد قبل از ورود به مراحل قانونی انجام می‌شود.
preadvocate
پیش وکالت به عمل حمایت از منافع یا حقوق دیگران قبل از اقدامات قانونی یا رسمی گفته می‌شود.
preadvocated
عمل پیش وکالت کردن به معنای حمایت از خواسته‌ها و حقوق در یک فرآیند پیشین است.
preadvocating
پیش‌قراول، به معنای حمایت کردن از یک ایده یا طرح قبل از به اجرا درآمدن آن است.
preaestival
پیشاهنگی، به فعالیت‌ها و برنامه‌ریزی‌هایی اشاره دارد که قبل از یک جشنواره انجام می‌شود.
preaffect
اثر اولیه، به تأثیراتی اطلاق می‌شود که قبل از وقوع اصلی یک وضعیت به وجود می‌آید.
preaffection
محبت اولیه، به احساسات و محبت‌هایی اشاره دارد که قبل از شکل‌گیری ارتباط عمیق‌تر وجود دارند.
preaffidavit
پیش‌گواهی، به مستنداتی اطلاق می‌شود که قبل از ارائه گواهی اصلی به کار می‌روند.
preaffiliate
پیش‌وابستگی، به فرآیند وابسته شدن یا پیوستن قبل از تأسیس یک رابطه رسمی اشاره دارد.
preaffiliated
پیش‌وابسته، به معنای عضویت یا وابستگی به یک سازمان یا گروه قبل از وقوع یک عمل دیگر.
preaffiliating
پیش‌وابسته کردن، عملی که در آن فردی به یک سازمان یا گروه قبل از ورود رسمی به آن وابسته می‌شود.
preaffiliation
پیش‌وابستگی، وضعیتی که یک فرد یا گروه قبل از قرار گرفتن در یک محیط جدید به آن وابسته می‌شود.
preaffirm
پیش‌تصدیق، تأیید کردن یا ابراز حمایت از چیزی قبل از زمان مقرر.
preaffirmation
پیش‌تصدیق، عملی که در آن چیزی قبل از تأیید یا رسمی شدن تأیید می‌شود.
preaffirmative
پیش‌تصدیقی، به معنای تأیید یا حمایت از یک موضوع قبل از زمان تعیین شده.
preaffirmed
تأکید مجدد بر چیزی پیش از وقوع آن، به معنای تضمین و تثبیت یک تعهد یا قول است.
preaffirming
فعل تأکید مجدد بر چیزی قبل از وقوع یا انجام آن، استفاده از استراتژی تایید اعتبار است.
preaffirms
تأکید مجدد بر اولویت‌ها یا اهداف قبل از اقدام، برای روشن کردن مسیر است.