psychogeny
روانشناسی به مطالعه تأثیرات وراثتی بر توسعه ذهن و رفتار فرد میپردازد.
psychogenically
روانزایی، به تأثیرات روانی بر روی جسم اشاره دارد که میتوانند باعث بروز علائم جسمی شوند.
psychognosy
شناختاندیشه، مطالعه حالات و فرایندهای روانی انسان است.
psychognosis
شناسایی روان، فرآیند درک و تجزیه و تحلیل حالات روانی است.
psychognostic
شناسایی روانی، مربوط به فرآیند شناسایی و تحلیل وضعیت روانی است.
psychogony
روانزایی، مطالعه روند شکلگیری و توسعه ویژگیهای روانی است.
psychogonic
روانزایی، به عواملی اشاره دارد که بر فرآیندهای ذهنی تأثیر میگذارد.
psychogonical
روانشناسی جنبهای از روانشناسی است که به ساختار و فرآیندهای ذهن میپردازد.
psychogram
رواننگاشت، تصویر یا نمایی از ویژگیهای روانی و احساسی یک فرد است.
psychograph
رواننگاشت، ابزاری برای ثبت و تحلیل عواطف و تفکرات انسانی است.
psychographer
رواننگار، فردی است که به تجزیه و تحلیل فرایندهای روانی میپردازد.
psychography
رواننگاری، علمی است که به بررسی و تحلیل ارتباطات روانی میپردازد.
psychographic
روانشناسی، به مطالعه ویژگیهای روانی و عاطفی مصرفکنندگان میپردازد.
psychographically
تحلیل روانشناختی به بررسی ویژگیهای شخصیتی، ارزشها و سبک زندگی افراد میپردازد.
psychographist
روانشناسانهنگار به شخصی گفته میشود که به بررسی و تحلیل ویژگیهای روانشناختی افراد میپردازد.
psychoid
سایکویه به جنبهای از روانشناسی اشاره دارد که فراتر از تفکر صرف است.
psychokyme
سایکویی مفهومی است درباره انرژیهای روانی که ممکن است بر اشیاء فیزیکی تأثیر بگذارد.
psychokineses
سایکوکینز به حرکات اجسام فقط با نیروی ذهن اشاره دارد.
psychokinesia
سایکوکینزی به توانایی ذهن برای تأثیرگذاری بر مواد فیزیکی اشاره دارد.
psychokinetic
روانحرکتی، توانایی کنترل اشیاء با ذهن، بدون نیاز به تماس فیزیکی.
psychol
Psychol، اختصار برای روانشناسی، علمی که به مطالعه رفتار و ذهن انسان میپردازد.
psycholepsy
روانلپی، حالتی که در آن فرد به دلیل شرایط روانی از واقعیت دور میشود.
psycholeptic
رواندارو، داروهایی که برای درمان اختلالات روانی مانند اضطراب و روانپریشی استفاده میشود.
psychologer
روانشناس، فردی که به مطالعه رفتار انسان و فرآیندهای روانی میپردازد.
psychologian
روانپزشک، کسی که در زمینه علم روانشناسی تحقیق و فعالیت میکند.
psychologic
روانشناختی، مرتبط با علم روانشناسی و فرآیندهای ذهنی.
psychologics
روانشناسیها، موضوعات و مبانی علمی مرتبط با روانشناسی.
psychologistic
روانشناختی، مربوط به تحلیل و تفسیر رفتار بر اساس نظریههای روانشناسی.
psychologue
روانشناس، متخصصی که در زمینه مراقبت و درمان مسائل روانی فعالیت میکند.
psychomachy
نبرد روانی، در ادبیات به کشمکشهای درون شخصیتی اشاره دارد که بین خیر و شر وجود دارد.
psychomancy
پسیکومانسی، یک نوع پیشگویی با استفاده از روان و انرژیهای روحی است.
psychomantic
پسیکومانتیک، مربوط به تواناییهای روانی و پیشگویی است.
psychometer
پسیکومتر، ابزاری برای اندازهگیری و تحلیل انرژیهای روانی اشیاء است.
psychometrical
پسیکومتریک، مربوط به مطالعه و تحلیل انرژیهای روانی و ارتعاشات است.
psychometries
پسیکومتریها، بررسی و تحلیل انرژیهای روانی اشیاء و اثرات آنها بر انسان هستند.
psychometrist
روانسنج کسی است که در زمینه انجام آزمونهای روانشناختی مهارت دارد و معمولاً در ارزیابیهای روانی کار میکند.
psychometrize
روانسنجی به معنای اندازهگیری و تجزیه و تحلیل ویژگیهای روانی افراد از طریق آزمونها و ارزیابیها است.
psychomonism
روانمنیزم نظریهای است که به یکپارچگی ذهن و بدن تأکید دارد.