quadrimum
به چیزی اشاره دارد که شامل یا به آن چهار قسمت یا اجزاء میباشد.
quadrin
چهارگانه، واژهای است که به معنای یک مجموعه یا شکل با چهار قسمت یا بخش میباشد.
quadrine
چهارآنی، یک ترکیب شیمیایی است که به چهار گروه متفاوت متصل میشود.
quadrinodal
چهارگرهای، به ساختاری اطلاق میشود که شامل چهار گره (نقطه) برای اتصال است.
quadrinomial
چندجملهای چهار جملهای، به یک چندجملهای اشاره دارد که شامل چهار جمله یا بخش است.
quadrinomical
چهار جملهای، به ویژگیهای چندجملهای چهار جملهای در ریاضیات اشاره دارد.
quadrinominal
چهار جملهای، به عبارتی اشاره دارد که شامل چهار بخش است.
quadripennate
ماهیچهای که دارای ساختاری شبیه به پر است و از چهار طرف به یک نقطه متصل میشود.
quadriphyllous
چهاربرگ، به گیاهی اشاره دارد که در هر گره خود چهار برگ دارد.
quadriphonic
چهارکاناله، به سیستم صوتی اشاره دارد که از چهار کانال صوتی استفاده میکند.
quadriphosphate
چهارفسفات، ترکیبی شیمیایی است که شامل چهار گروه فسفات میباشد.
quadripinnate
چهارزوجی، به نوعی برگ اشاره دارد که در آن هر برگ بزرگ به چهار بخش کوچکتر تقسیم میشود.
quadriplanar
چهارصفحهای، به شکلی اطلاق میشود که دارای چهار صفحه صاف است.
quadriplicate
چهار برابر کردن، به معنای تهیه یا تولید چهار نسخه از یک چیز است.
quadripolar
به سیستم یا مدلی اشاره دارد که شامل چهار قطب است.
quadripole
به یک مدار یا ابزار اشاره دارد که شامل چهار قطب است.
quadriportico
به یک ساختار معماری اشاره دارد که دارای چهار طاق است.
quadriquadric
کوادراتریک به شکلهایی اطلاق میشود که دارای چهار بعد و ماهیت خاص هندسی هستند.
quadriradiate
کوادریچرا برای توصیف ساختارهایی به کار میرود که چهار پرتو یا شاخه دارند.
quadrireme
کوادریرم نوعی کشتی جنگی با چهار ردیف پارو است که در دوران باستان استفاده میشد.
quadrisect
تقسیم یک زاویه یا شکل به چهار قسمت مساوی.
quadrisected
شکل یا زاویهای که به چهار قسمت مساوی تقسیم شده است.
quadrisection
فرایند یا عمل تقسیم یک زاویه یا شکل به چهار بخش مساوی.
quadriseptate
رحم چهارراهی، یا چهارتهای، حالتی پزشکی است که در آن رحم به چهار بخش تقسیم میشود و ممکن است عوارضی برای بارداری و زایمان ایجاد کند.
quadriserial
چیدمان یا ترتیب چهار سری از اجزاء که هر یک به طور جداگانه عمل میکنند و معمولاً به بهبود عملکرد کمک میکند.
quadrisetose
حشرهای که دارای چهار مو یا زائده است و معمولاً در خصوصیات خاصی شناخته میشود.
quadrisyllabic
کلمات یا واژههایی که شامل چهار هجا هستند و ممکن است در زبانشناسی مورد بررسی قرار گیرند.
quadrisyllabical
صفتی که به ویژگی چهار هجایی کلمات یا عبارات اشاره دارد و معمولاً در ادبیات و شعر به کار میرود.
quadrisyllable
واژهای که شامل چهار هجا است و معمولاً در زبانشناسی و تحلیل زبان به کار میرود.
quadristearate
نوعی نمک یا استر که از ترکیب چهار مولکول اسید استئاریک میآید.