rameseum
معبدی در مصر باستان که به یاد فرعون رامسس دوم ساخته شده است.
ramesh
نام مردانهای که در زبانها و فرهنگهای مختلف، به ویژه در هند، رایج است.
ramessid
دوره تاریخی در مصر باستان که به نام فرعونهای رامسیس شناخته میشود، که شامل دورههای ۱۹ و ۲۰ پادشاهی بود.
ramesside
مرتبط با دودمان رامسیس و تأثیرات آن در تاریخ مصر باستان.
ramet
بخشی از یک گیاه که میتواند به تنهایی به رشد و نمو ادامه دهد.
ramets
بخشی از یک گیاه که میتواند جدا شده و به گیاه جدیدی تبدیل شود.
ramex
برند تجاری در زمینه الکترونیک که شامل محصولات باکیفیت میشود.
ramfeezled
به معنای خسته و فرسوده شدن به دلیل کار مفرط یا فعالیت زیاد.
ramforce
نیروی عمیق و قوی که میتواند برای غلبه بر موانع یا چالشها استفاده شود.
ramgunshoch
ابزاری که برای تأمین و مقاومسازی ساختارها طراحی شده است.
ramhead
سر یک رام، به ویژه در فرهنگهای هنری و مجسمهسازی، نمادی از قدرت و استقامت.
ramhood
نوعی کلاه یا پوشش سر که به نماد قدرت و هویت فرد اشاره دارد.
ramicorn
موجودی افسانهای که ترکیبی از یک رام و ویژگیهای اساطیری دیگر دارد.
ramiferous
گیاهی که به طور خاص ویژگیهایی مشابه رام را داراست.
ramificate
به معنی تقسیم و تفکیک به شاخههای کوچکتر است و در زمینههای مختلف به کار میرود.
ramiflorous
به معنای گیاهانی است که بر روی شاخههای خود گل دارند.
ramiform
به معنای داشتن شکل یا ساختاری مشابه شاخه است.
ramigerous
به معنی گیاهانی است که دارای شاخهها یا قسمتهایی هستند که گل یا میوه دارند.
ramilie
به معنای نوعی شاخهی انعطافپذیر که در کارهای دستی به کار میرود.
ramilies
به معنای شاخههای متعدد و زیرشاخههای یک درخت یا گیاه است.
ramillie
رامیلی، نوعی لباس تاریخی که معمولاً در قرن 18 و 19 میلادی پوشیده میشد.
ramillied
رامیل شده، به معنای تزئین یا ایجاد بافت بر روی یک سطح.
ramillies
رامیلها، به اشیاء یا لباسهای تاریخی که بارزکننده فرهنگهای خاص هستند اشاره دارد.
ramiparous
رامیکار، به موجوداتی اطلاق میشود که زندهزایی دارند.
ramiro
رامیرو، نامی مردانه که ریشه اسپانیایی دارد.
ramisection
رمیسکشن، به عمل تقسیم یا جدا کردن بخشی از یک گیاه برای تکثیر اشاره دارد.
ramisectomy
رمیسکتومی، عملی جراحی است که در آن بخشی از عصب ریشهای برداشته میشود تا دردهای عصبی کاهش یابد.
ramism
رامیسم، یک سیستم فکری است که به تمایزات در مفاهیم مختلف توجه دارد.
ramist
امیست به کسی اطلاق میشود که به مکتب فکری رامیسم پایبند باشد.
ramistical
رامیستیک، صفتی است که به تحلیلها و رویکردهای مرتبط با رامیسم اشاره دارد.
ramlike
راممانند به ویژگیها یا شمایلهایی اشاره دارد که شبیه به قوچ هستند.
ramline
خط رامی، اصطلاحی است که به خطوط مرجع در طراحی یا معماری اشاره دارد.
rammack
رامک، یک نوع وسیله یا ابزار برای پشتیبانی یا تقویت ساختارها است.
rammage
کاوش یا جستجو به طور نامنظم و به هم ریخته در چیزی.
rammass
فشرده کردن یا متراکم کردن چیزی، به ویژه در زمینه محصولات زراعی.
rammel
فشردن و جمع کردن مدارک یا مواد به شکلی منظم.
rammelsbergite
راملسبرگیت، یک نوع کانی با ویژگیهای خاص که معمولاً در مناطق خاصی یافت میشود.
rammer
رامر، ابزاری برای فشردهسازی مواد مانند خاک یا آسفالت.
rammerman
رامرمن، فردی که در زمینه فشردهسازی خاک یا مواد مشابه کار میکند.
rammermen
رامرمنها، جمع رامرمن، افرادی که در زمینه فشردهسازی خاک یا مواد مشابه کار میکنند.