raniform
رانیفرم به معنی شکل یا ساختاری شبیه به قورباغه میباشد.
ranina
رانیرا به معنی یک زیرخانواده از آبزیان مانند خرچنگها است.
raninae
رانینه زیرخانوادهای از خرچنگها و آبزیان است که شامل گونههای مختلف میشود.
ranine
رانی به معنی属于 قورباغهها ست که به آنها صدای خاصی میدهد.
raninian
رانیان به معنی گونهای از دوزیستان است که ویژگیهای متمایز دارند.
ranivorous
رانیوروس به معنی جانوری است که از قورباغهها تغذیه میکند.
ranjit
رانجیت یک نام خاص است که معمولاً به مردان تعلق دارد.
ranket
رتبهبندی یا درجهبندی چیزی را نشان میدهد.
rankett
نوعی رشت یا لباس معمولاً زنانه.
rankine
مقیاس رانکین یک مقیاس دما است که مقادیر مطلق دما را نشان میدهد.
rankish
به معنی رفتار یا نگرش متکبرانه و خودپسند است.
rankless
بدون رتبه، بیمقام، در موقعیتی که افراد از نوعی رتبه یا مقام برخوردار نیستند.
rankly
بهطور رک، صریح و بدون ترس از عواقب.
ranklingly
بهطور مسبب ناراحتی، به شکلی که موجب آزار یا رنجش شود.
rankness
بوی بد یا درجهای از بوی ناخوشایند، یا مراجعه به مقام و رتبه.
ranksman
فردی که به عنوان نظامی در یک واحد پایینتر خدمت میکند.
ranksmen
رَدهدار به افرادی اطلاق میشود که در یک سازمان نظامی رتبههای خاصی دارند و معمولاً به عنوان بخشی از یک واحد یا دسته نظامی عمل میکنند.
rankwise
بهصورت مرتب و بر اساس رتبه یا درجه، معمولاً به روشی که نشاندهنده سطح یا کیفیت باشد.
ranli
تعریف خاصی شناختهشده ندارد و بسته به زمینه مورد استفاده ممکن است معانی مختلفی داشته باشد.
rann
در برخی مناطق، اصطلاحی برای توصیف ناحیهای است که به دلیل بارش باران پر از آب میشود.
rannel
به معنای تنظیم یا سازماندهی افکار یا فرایندها برای وضوح بیشتر.
ranny
به نوعی جریان آب یا ویژگی که به طور ملایم و آرام حرکت میکند، اطلاق میشود.
rannigal
رانینگال، پرندهای کوچک و زیبا که معمولاً در مناطق گرمسیری زندگی میکند.
ranomer
رانومر، نوعی از ماهیهای آب شیرین که در جاهای مختلفی یافت میشود.
ranomers
رانومرها، انواعی از ماهیهای آب شیرین که به خاطر الگوهای متفاوت فلسهایشان شناخته میشوند.
ranpike
رانپیک، ماهیای از خانوادهی ماهیهای آب شیرین که معمولاً در دریاچهها زندگی میکند.
ranpikes
رانپیکها، انواعی از ماهیهای بزرگ که در دریاچهها و رودخانههای شیرین یافت میشوند.
ranquel
رانکول، پرندهای که به خاطر صدای خاص و رفتارهای جالبش شناخته میشود.
ransacker
کسی که بهطور مخفیانه و با هدف پیدا کردن اشیاء با ارزش یا گنجینهها، جستجو میکند.
ransackers
جمع کلمه 'ransacker' که به چندین نفر اشاره دارد که بهطور مخفیانه مشغول جستجو هستند.
ransackle
عمل جستجو بهطور مبهم و با هدف پیدا کردن اشیاء با ارزش بهصورت غیرمجاز.
ransel
عمل جستجو یا بررسی اشیای متعلق به خود بهمنظور انتخاب یا پیدا کردن آنها.
ranselman
کسی که بهطور خاص در جستجو و کاوش برای اشیای عتیقه و ارزشمند تخصص دارد.
ranselmen
جمع کلمه 'ranselman' که به گروهی از افرادی اشاره دارد که بهطور خاص در جستجو و کاوش برای اشیای عتیقه راز و ارزشمند تخصص دارند.
ranses
رنسها، مجموعهای از کالاها و اشیاء است که معمولاً برای فروش یا توزیع نگهداری میشود.
ranseur
رانسور، ابزاری است که اکثراً برای کارهای دستی و کشاورزی مورد استفاده قرار میگیرد.
ransomable
قابل آدمربایی، به معنای اینکه بتوان آن را در ازای پرداخت پول یا مطالبات دیگر خواست.
ransomer
آدمربا، شخصی است که دیگری را به گروگان میگیرد و طلب پرداخت پول میکند.
ransomers
آدمرباها، افرادی هستند که شخصی را به گروگان میگیرند و برای آزادی او پول میطلبند.