reentranced
دوباره مجذوب شدن، به وضعیتی اشاره دارد که فرد به شدت تحت تأثیر چیزی قرار می‌گیرد و توجه و تمرکزش را از دست می‌دهد.
reentrancy
دوباره‌ورودی، به وضعیتی اشاره دارد که یک تابع یا فرآیند می‌تواند در حال اجرا مجدداً فراخوانی شود بدون اینکه اختلالی در برنامه ایجاد کند.
reentrancing
مجذوب‌کننده، به وضعیتی اشاره دارد که چیزی بیشتر از یک بار فرد را جلب می‌کند و توجهش را به خود جلب می‌کند.
reenumerate
دوباره شماره‌گذاری کردن، به اقدام شمارش یا فهرست‌گذاری مواردی که قبلاً شمارش شده‌اند، اشاره دارد.
reenumerated
دوباره شماره‌گذاری شده، به وضعیتی اشاره دارد که تعداد یا فهرستی پس از شمارش دوباره مشخص شده است.
reenumerating
دوباره شماره‌گذاری کردن، به عملکرد شمردن یا فهرست‌کردن مواردی برمی‌گردد که قبلاً شمارش شده‌اند.
reenumeration
بازشماری، عمل یا فرایند محاسبه مجدد، مانند شمارش کارکنان یا موارد مشابه.
reenunciate
دوباره بیان کردن، واضح‌تر کردن تلفظ یا معنای کلمات.
reenunciated
دوباره بیان شده، به معنای شفاف‌تر کردن یا تکرار بیان افراد دیگر.
reenunciating
در حال انجام عمل دوباره بیان کردن، برای افزایش وضوح کلمات.
reenunciation
عمل دوباره بیان کردن، فرآیند شفاف‌سازی پیام یا اطلاعات.
reeper
حمل‌کننده یخچالی، وسیله نقلیه‌ای که برای حمل کالاهای دمای کنترل‌شده طراحی شده است.
reequipt
تجهیز مجدد، به معنای فراهم کردن یا تأمین مجدد تجهیزات و ابزار لازم برای کاری است.
reerect
دوباره برپا کردن، به معنای برپا کردن مجدد یک ساختار یا موضوعی است.
reerected
یعنی یک ساختار یا ساختمان که به تازگی دوباره برپا شده اس.
reerecting
عمل دوباره برپا کردن چیزی، ساختن مجدد یک سازه.
reerection
عمل یا روند دوباره برپا کردن چیزی.
reerects
فعل دوباره برپا کردن، به عمل ساختن مجدد چیزی اشاره دارد.
reerupt
دوباره فوران کردن، به معنای فوران مجدد یک آتشفشان پس از یک دوره آرامش.
reeruption
فوران دوباره، به وقوع پیوستن دوباره یک آتشفشان پس از دوره‌ای از فعالیت یا سکون.
rees
نام خانوادگی که در برخی از کشورهای انگلیسی زبان استفاده می‌شود.
reese
نامی متداول که به طور خاص برای نام‌های افراد استفاده می‌شود.
reeshie
نامی دوستانه و صمیمی که معمولاً برای خطاب به اشخاص به کار می‌رود.
reeshle
نامی که معمولاً برای افراد به کار می‌رود و می‌تواند نشان‌دهنده شخصیتی خلاق باشد.
reesk
دوباره رنگ‌آمیزی کردن یک اثر هنری یا تصویر.
reesle
دوباره تنظیم کردن یک ارائه یا گزارش.
reest
دوباره بررسی کردن یا تایید کردن چیزی.
reested
دوباره بررسی شده برای اطمینان از صحت.
reester
دوباره انجام دادن آزمایش‌ها یا تست‌ها.
reesty
زیبا و جذاب به نظر رسیدن یک اثر هنری.
reestimate
برآورد دوباره به معنی ارزیابی مجدد موارد قبلی به منظور به دست آوردن نتایج دقیق‌تر است.
reestimated
برآورد دوباره شده به معنی ارزیابی مجدد و اصلاح شده‌ بوده که اطلاعات جدید یا تغییرات را در خود لحاظ کرده است.
reestimating
دوباره برآورد کردن به معنای ارزیابی مجدد است که در مراحل مختلف فرآیند استفاده می‌شود.
reestimation
بازنگری به معنی ارزیابی مجدد یک وضعیت یا فاکتور برای درک بهتر آن و بهینه‌سازی است.
reesting
استراحت دوباره به معنای آرامش و استراحت مجدد است که برای تجدید قوا ضروری است.
reestle
بازسازی به معنای تغییر یا بهبود ساختار یکی از حوزه‌ها به منظور کارایی بیشتر است.
reests
استراحت کردن، توقفی برای تجدید قوا و آرامش به منظور بازیابی انرژی.
reetam
ریتم، نامی که در برخی فرهنگ‌ها برای مردان انتخاب می‌شود.
reetle
ریتل، یک شی یا بازی که معمولاً کودکان از آن لذت می‌برند.
reevacuate
تخلیه دوباره، به معنای بازگرداندن افراد از یک منطقه به دلیل خطرات یا وضعیت ویژه.