retaxation
عمل دوباره مالیات کردن، به معنای تجدید نظر در مالیات یا تغییرات مالیاتی.
retchless
چیزی که باعث حالت تهوع میشود و فرد را وادار به استفراغ میکند.
retear
دوباره پاره کردن یا شکستن چیزی که قبلاً پاره شده است.
retearing
عمل دوباره پاره کردن چیزی که در گذشته پاره شده است.
retecious
صفتی برای توصیف رفتار یا سخنانی که غیرقابل تحمل یا ناامیدکننده است.
retelevise
دوباره پخش کردن یک رویداد یا برنامه تلویزیونی.
retem
دوباره بیان کردن یا یادآوری یک واژه یا مفهوم.
retemper
دوباره نرم کردن یا تغییر دادن دما و خواص ماده.
retempt
دوباره وسوسه کردن فردی برای انجام کاری.
retemptation
دوباره وسوسه شدن به انجام کاری که ممکن است ضررانداز باشد.
retems
دوباره مرور کردن درسها یا مهارتها.
retenant
شخصی که ملکی را اجاره میکند و معمولاً مسئول پرداخت اجاره و نگهداری از ملک است.
retender
فرایند دعوت مجدد از پیمانکاران برای ارائه پیشنهادات به منظور انتخاب بهترین گزینه برای پروژه.
retene
مادهای که در فرایندهای خاصی مورد استفاده قرار میگیرد و وجود آن به یکپارچگی فرآیندها کمک میکند.
retenes
اشکالی از مواد یا ترکیبات که در آزمایشات مختلف بررسی میشوند.
retent
ویژگی مواد که نشاندهنده قابلیت نگهداری آنها برای مایعات و مواد دیگر است.
retentionist
شخصی که معتقد به حفظ روشها یا رویههای خاصی است، به ویژه در زمینههای فرهنگی یا آموزشی.
retentions
نگهداری یا حفظ یک چیز، به ویژه در زمینهها و شرایط مختلف، مانند نگهداری کارکنان یا بیماران.
retentively
به شیوهای گفته میشود که بر توانایی به خاطر سپردن و یادآوری تمرکز دارد.
retentor
شخصی که چیزی را نگه میدارد یا تحت اختیار دارد تا شرایط خاصی برآورده شود.
retenue
مقدار یا درصدی که از پرداخت کسر میشود، مانند مالیات یا حقالزحمه.
retepora
نام یک نوع فسیل که اطلاعاتی دربارهٔ شرایط زیستمحیطی گذشته ارائه میدهد.
retepore
رتپوره، نوعی مرجان است که در عمق دریاها زندگی می کند و به دلیل ویژگی های خاص خود مورد توجه است.
reteporidae
رتپوریدا، خانواده ای از موجودات دریایی در گروه بریوزوا که به خاطر ساختمان خاصشان شناخته می شوند.
retestify
دوباره شهادت دادن، به معنای بیان دوباره آنچه که قبلاً گفته شده است، به ویژه در یک دادگاه.
retestified
زمان گذشته فعل دوباره شهادت دادن، به معنای این است که شخص قبلاً به کارهای قبلی خود اشاره کرده و دوباره شهادت داده است.
retestifying
فرایند دوباره شهادت دادن، به معنای بیان دوباره واقعیتها در زمینه قانونی.
retestimony
دوباره شهادت، به معنای بازگویی اطلاعات و حقایق قبلی در یک فرایند قانونی.
retestimonies
شهادتهای تکراری، اشاره به اطلاعات یا گواهیهایی دارد که دوباره برای تأکید یا روشنتر کردن یک موضوع ارائه میشود.
rethank
دوباره تشکر کردن، به معنای ابراز قدردانی مجدد از کسی یا چیزی است.
rethaw
دوباره ذوب کردن، به فرآیند ذوب کردن چیزی که قبلاً یخ زده است اشاره دارد.
rethe
دوباره بررسی کردن، به معنای نگاهی دوباره به چیزی است برای اطمینان از صحت آن.
retheness
تازگی دوباره، به حالت یا موقعیتی اشاره دارد که در آن چیزی بعد از تغییرات محسوس دوباره احیا میشود.
rether
دوباره بررسی کردن، به معنای بازنگری در تصمیمات یا شرایط قبلی است.
rethicken
دوباره غلیظ کردن، به معنای افزایش غلظت یک ماده، بخصوص مایعات.
rethinker
بازنگریکننده، فردی که در مورد ایدهها یا مفاهیم دوباره فکر میکند و آنها را نقد میکند.
rethrash
دوباره به بازار عرضه کردن یا بازنویسی کردن، به ویژه آثار خلاقانه.