semiphilosophic
نیمهفلسفی؛ اشاره به نوعی تفکر یا استدلال که عمیق است اما بهطور کامل فلسفی نمیباشد.
semiphilosophical
نیمهفلسفی؛ به نوعی اندیشه یا نظریه اشاره دارد که ویژگیهای فلسفی دارد اما بهطور کامل مستلزم آن نیست.
semiphilosophically
نیمهفلسفی؛ اشاره به نوعی بحث یا استدلال که بهطور جزئی دارای ویژگیهای فلسفی است.
semiphosphorescence
نوعی خاص از تابش نور که در آن ماده به طور موقت نور را پس از قرار گرفتن در معرض منبع نوری ساطع میکند.
semiphosphorescent
مادهای که توانایی تابش نور را پس از قرار گرفتن در معرض نور دارد اما به صورت مداوم نیست.
semipiousness
نیمهدینداری به معنای داشتن ویژگیهای دینی ناپایدار یا متوسط است که ممکن است بستگی به موقعیت و شرایط داشته باشد.
semipyramidal
شکل یا ساختاری که شباهت به هرم دارد ولی به صورت کامل نیست، معمولاً در تناسبات و زاویهها.
semipiscine
به موجوداتی اطلاق میشود که برخی خصوصیات ماهی مانند را دارند، اما در عین حال دارای ویژگیهای دیگر نیز هستند.
semiplantigrade
به حرکتی اطلاق میشود که در آن موجود پاهای خود را به گونهای قرار میدهد که ویژگیهای نیمهفردی نشان میدهد.
semiplumaceous
پرهای نیمه پرمانند، به پرهایی اطلاق میشود که نازک و سبک هستند اما قابلیت های خاصی دارند.
semipneumatic
نیمهپنوماتیک به اجزایی اطلاق میشود که ترکیبی از ویژگیهای پنوماتیکی و غیر پنوماتیکی دارند.
semipneumatically
نیمهپنوماتیکی به روشی اشاره دارد که از سیستمهای نیوماتیکی به طور جزئی استفاده میکند.
semipoisonous
نیمهسمی به موادی اشاره دارد که در مقادیر زیاد میتوانند باعث بیماری شوند، اما در مقادیر کم معمولاً بیخطرند.
semipolar
نیمهقطبی به مناطق جغرافیایی اطلاق میشود که نزدیک به قطبها هستند اما به طور کامل قطبی نیستند.
semipolitical
نیمهسیاسی به نظرات یا فعالیتهایی اطلاق میشود که نمیتوانند به طور کامل در دستهبندیهای سیاسی قرار گیرند.
semipolitician
نیمهسیاستمدار به افرادی اطلاق میشود که در فعالیتهای سیاسی درگیر هستند اما رسماً در مقامات انتخاباتی مشارکت ندارند.
semipoor
نیمه فقیر، به افرادی اطلاق میشود که وضع مالی متوسط یا پایینی دارند و به طور کامل فقیر نیستند.
semipopular
نیمه محبوب، به وضعیتی اطلاق میشود که کسی یا چیزی بطور نسبی معروف است، اما در سطح بالایی از محبوبیت قرار ندارد.
semipopularity
نیمه محبوبیت، نشاندهنده نوعی محبوبیت است که به طور کامل موجود نیست و فقط در برخی زمینهها مشاهده میشود.
semipopularized
نیمه محبوبسازی، به فرآیند شناختهشدن و پخش یک ایده یا مفهوم به طور نسبی اشاره دارد.
semipopularly
به شیوهای که به طور نسبی محبوب است، اما هنوز به سطح بالایی از شناختهشدگی نرسیده است.
semiporcelain
چینی نیمهساز، نوعی سرامیک است که دارای تخلخل معین بوده و معمولاً غیرشفاف است و در صنعت ظروف به کار میرود.
semiporous
نیمهتخلخل، به موادی اطلاق میشود که دارای حفرات کوچکی هستند که برخی از ذرات میتوانند از آنها عبور کنند.