shrinkageproof
مقاوم در برابر کوچک شدن، به موادی اطلاق میشود که بدون تغییر اندازه یا شکل خود، مقاومت میکنند.
shrinker
کوچککننده، به دستگاه یا فردی اطلاق میشود که باعث کاهش اندازه یا حجم چیزها میشود.
shrinkerg
دستگاه کوچککننده، ابزاری برای فشردهسازی مواد و اقتصادی کردن فضای اشغالشده.
shrinkers
کوچککنندهها، ابزار یا مکانیزمهای متعددی که برای کاهش اندازه و حجم مواد به کار میروند.
shrinkhead
سر کوچک شده، در فرهنگهای خاص برای توصیف سرهای کوچک شده از انسانها، که بهعنوان یک عمل فرهنگی یا مذهبی استفاده میشود.
shrinky
پلاستیک سرکج، نوعی پلاستیک که با گرما جمع میشود و به شکلهای کوچکتر یا متفاوت تغییر میکند.
shrinkingly
بهطور کوچککننده، به حالت یا روشی که فرد از ابراز خود جلوگیری کند یا احساس حقارت کند.
shrinkingness
حالت یا کیفیت کوچک شدن، به ویژه در مورد مواد یا اشیا.
shrinkproof
ضد کوچک شدن، اشاره به پارچه یا مادهای که پس از شستشو کوچک نمیشود.
shrip
خمیر شوینده، محصولی که برای تمیز کردن سطحها استفاده میشود.
shris
به عمل سازماندهی و مرتبکردن اسناد و مدارک با ایجاد سرتیترها و یا ساختار مشخص اشاره دارد.
shrite
به نوشتن یا مستندسازی اتفاقات و برنامهها به شکلی مشخص و واضح اشاره دارد.
shrived
به عمل خلاصه و ثبت اطلاعات مهم از اسناد یا منابع دیگر اشاره دارد.
shriver
به شخصی اشاره دارد که در سازماندهی و دستهبندی اطلاعات و افکار دیگران تخصص دارد.
shrivers
به گروهی از افراد اشاره دارد که در سازماندهی و دستهبندی اطلاعات و افکار دیگران همکاری میکنند.
shroffed
به عمل توضیح و روشن کردن جزئیات یا محدودیتها به منظور افزایش درک اشاره دارد.
shroffing
شروفکردن، فرایند مدیریت مالی شامل جمعآوری و حفظ سوابق مالی و پولی هست.
shrog
شروگ، نوعی کلاه که معمولاً در مراسم و جشنها استفاده میشود.
shrogs
شروگها، کلاههای مختلف با طراحیها و رنگهای گوناگون.
shropshire
شروپشایر، شهرستانی معروف در انگلستان با مناظر طبیعی زیبا.
shroudy
شرویدی، به معنای پوشیده و تاریک، که ممکن است در معرض دید نباشد.
shroudless
بدون پوشش، به معنای داشتن وزنی یا ظاهری که هیچ چیز آن را نپوشانده است.
shroudlike
شبیه پرده، به حالتی اطلاق میشود که مانند یک پوشش یا پرده راه را میپوشاند.
shroved
شروود، به حالتی اشاره دارد که شخص یا شیء به طور ناگهانی و غیرمستقیم در نظر گرفته میشود.
shrover
شروور به نوعی از سبک یا قاعدهی طراحی اشاره دارد که در آن بافت و سطح با دقت مشخص میشود.
shrovy
شرووی به حالتی اشاره دارد که در آن جذابیت و ظرافت وجود دارد.
shroving
شروینگ به عمل یا پروسهای اشاره دارد که در آن پارچه یا مادهای به صورت خاص طراحی یا تغییر داده میشود.
shrrinkng
شریکن به عمل کاهش اندازه چیزی، به خصوص الیاف پارچه، اشاره دارد.
shrubbed
عمل تمیز کردن یا مرتب کردن گیاهان کوچک یا بوتهها در باغ.
shrubby
به مناطقی اطلاق میشود که دارای بوتههای کوچک و متراکم هستند.
shrubbier
شکل مقایسهای صفت 'shrubby' به معنی بیشتر بوتهدار.
shrubbiest
شکل عالی صفت 'shrubby' به معنی بوتهدارترین.
shrubbish
به معنی مشابه 'shrubby' و اشاره به حالت و ظاهری بوتهدار.
shrubland
شکوفهزار به محیطی اطلاق میشود که در آن بوتهها و درختان کوچک و کوتاه رشد میکنند.
shrubless
بدون حضور بوته یا درختچه، به خصوص در یک محیط طبیعی یا باغ.
shrublet
بوتهک به بوتههای بسیار کوچک و جوانی اطلاق میشود که عموماً خاصیت زینتی دارند.
shrublike
شبیه به بوته، معمولاً به گیاهانی اطلاق میشود که شکل و ظاهری مشابه بوتهها دارند.
shrubwood
چوبی که از درختان بوتهای به دست میآید و معمولاً برای اهداف مختلف استفاده میشود.
shruff
رشد متراکم و انبوه بوتهها که معمولاً در مناطق جنگلی دیده میشود.