skedaddler
کسی که به سرعت فرار میکند یا محل را ترک میکند.
skedge
تنظیم مجدد یا برنامهریزی کردن.
skedgewith
برنامهریزی یا تنظیم قرار ملاقات یا رویداد با دیگران.
skedlock
وضعیتی که در آن طرفین نمیتوانند به توافق برسند.
skee
حرکت بر روی برف با استفاده از تختههای مخصوص.
skeeball
بازیای که در آن توپها را به سمت سوراخها پرتاب میکنید تا امتیاز جمع کنید.
skeech
صدای بلند غیرطبیعی که ناشی از ترس یا هیجان است.
skeed
ضربه زدن به توپ یا شیء به طوری که آن را منتقل کنیم.
skeeg
اسکی کردن در قالب عمومی، به ویژه در کنار دیگران، برای تفریح و سرگرمی.
skeeing
عملی که در آن فرد بر روی برف با استفاده از چوبهای اسکی حرکت میکند.
skeel
نوعی ابزار ورزشی برای اسکی، به ویژه در یخ.
skeely
اجازه دادن به تفکر خلاق و نمایش خلاقیت فردی.
skeeling
عملیت، به ویژه در هنر، که به فرد اجازه میدهد احساساتش را از طریق خط و رنگ بیان کند.
skeen
احساس خوشحالی و شادابی، به ویژه زمانی که یک هدف یا کار به خوبی انجام شود.
skeenyie
اسکی نیه به معنای لاغر و نازک است، معمولاً در توصیف افراد استفاده میشود که بدنی کم وزن دارند.
skeens
اسکیها به معنی رشتههای میخی است که برای بافندگی و کارهای هنری به کار میروند.
skeer
اسکیری به معنای کشش یا ندی است که ممکن است برنامهها را تحتالشعاع قرار دهد.
skeered
اسکیرد به معنای ترسیده یا نگران است، غالباً در توصیف احساسات اضطرابی به کار میرود.
skeery
اسکیری به معنای ترسناک است و معمولاً در توصیف چیزهایی به کار میرود که باعث ترس یا اضطراب میشوند.
skees
اسکیها ابزارهایی برای ورزش اسکی هستند که بر روی برف استفاده میشوند.
skeesicks
skeesicks، از اصطلاحات عامیانهای است که در محافل دوستانه برای نشان دادن دوستی و شوخی استفاده میشود.
skeets
skeets، به شیءهای کوچکی که در تیراندازی مورد استفاده قرار میگیرند و باید هدف قرار داده شوند، اشاره دارد.
skeezicks
skeezicks، اصطلاحی محلی برای ابراز دوستی و شوخی در مکالمات روزمره است.
skeezix
skeezix، به عنوان اصطلاحی عامیانه به دوستان نزدیک در موقعیتهای غیررسمی اشاره دارد.
skef
skef، اصطلاحی است که برای توصیف احساس خستگی و کسالت به کار میرود.
skegger
skegger، به کسی اطلاق میشود که بسیار شوخطبع و خندهدار است.
skey
اسکی، ابزاری برای باز کردن قفلها و درها
skeich
اسکیش، ریشسفید یا شخص با تجربه و با دانش در یک جمع
skeif
سکایف، نوعی پرنده کوچک یا کاغذ زینتی که در هوا پرواز میکند
skeigh
اسکایش، اصطلاحی برای توصیف رفتار یا طبیعت سرسخت و آزاد.
skeighish
اسکایشی، توصیف کنایهای از رفتار سرزنده و زنده.
skeily
اسکایلی، توصیفی برای طبیعی که شاداب و زنده باشد.
skeined
کلاف کردن به عمل جمعآوری و بستهبندی نخ یا رشته به صورت حلقهای یا کلافی اشاره دارد.
skeiner
کلافزن، ابزاری است که برای ایجاد کلافهای نخ یا رشته استفاده میشود.
skeining
عمل کلاف کردن به ترتیبدهی و سازماندهی نخها در قالب کلاف اشاره دارد.
skeipp
سکایپ به وضعیتی در قایقرانی اشاره دارد که قایق تحت تأثیر امواج و جریانها قرار میگیرد.
skeyting
اسکی کردن به عمل حرکت به روی برف با استفاده از تختههای اسکی اشاره دارد.
skel
اسکلت به ساختار پایهای و اصلی موجودات زنده اشاره دارد.
skelder
اسکِلدر، فردی که در موقعیتهای اجتماعی رفتارهای غیرصادقانه و پنهانی دارد.
skelderdrake
اسکِلدرِیک، موجود افسانهای که معمولا در داستانها به عنوان نگهبان گنجها معرفی میشود.