skreeghed
فریادی ناشی از درد یا ترس، معمولاً صدای بلند و غیرمنتظره.
skreeghing
صدای بلند و ناخوشایند که معمولاً در مواقع ترس یا ناراحتی از حیوانات به گوش میرسد.
skreeghs
صدای بلند و تیز که به طور معمول در مواقعی مثل ترس یا ناامیدی ایجاد میشود.
skreel
صدای بلند و ناخوشایند که معمولاً از شییء متحرک مانند لاستیک یا ماشین ایجاد میشود.
skreigh
صدای تیز و بلند پرندگان یا سایر موجودات، معمولاً به عنوان نشانهای از خطر یا ارتباط.
skreighed
فعل گذشته از اسکریغ، به معنای ایجاد صدای بلند و تیز در موقعیتهای مختلف.
skreighing
فعل حال از اسکریغ، به معنای تولید صدای تیز و بلند در حال حاضر.
skreighs
خَرّ و خَرّ، صدای بلندی که بعضی پرندگان به ویژه کلاغها از خود درمیآورند.
skryer
پیشگو، کسی که میتواند آینده را ببیند یا پیشبینی کند.
skrike
خَرّ و خَرّ، صدای بلند و ناگهانی معمولاً نشاندهندهٔ شادی یا ترس.
skrimshander
درگیری کوچک یا نبردهای بازیگوشانه، چیزی شبیه به جنگهای غیررسمی.
skrupul
احتیاط و دقت در عمل و تصمیمگیری با در نظر گرفتن تبعات.
skulker
مخفیکار، کسی که در خفا یا پنهانی حرکت میکند، معمولاً به دور از چشم دیگران.
skulkers
پنهانکار، افرادی که بهطور پنهانی و با نیت منفی، در جایی میمانند.
skulkingly
بهطرز پنهان، به گونهای که توجه کسی جلب نشود.
skullbanker
کسی که جمجمهها را برای نمایش یا مطالعه جمعآوری میکند.
skullduggeries
کلاهبرداری، رفتارهای فریبکارانه و نادرست بهخصوص در سیاست.
skullery
محل مختص شستشوی ظرفها، معمولاً در خانههای قدیمی.
skullfish
نوعی ماهی با ویژگیهای ظاهری منحصر به فرد، که معمولاً در آکواریومها نگهداری میشود.
skullful
به معنای دارای مهارت یا تخصص در طراحی یا ساخت اجزای مربوط به جمجمه یا استخوان.
skully
به معنای قالب یا طراحی به شکل جمجمه، به ویژه در پوشاک.
skulp
به معنای مجسمهسازی یا کندهکاری، به ویژه در هنر.
skun
به معنای مرطوب و خیس؛ به ویژه در زمینههای طبیعی.
skunkbill
نوعی پرنده آبزی با ویژگیها و ظاهری خاص.
skunkbush
نوعی درختچه با بوی قوی که معمولاً در محیطهای خاصی رشد میکند.
skunkdom
سلطنت سمورهای بدبو به گروهی از حیوانات اطلاق میشود که شامل چندین گونه است و با خصوصیات خاص مانند نوارهای مشکی و سفید خود شناخته میشوند.
skunkery
سمورهای بدبو به مجموعهای از رفتارها یا ویژگیهای خاص سمورها اطلاق میشود که روی هم تأثیر دارند.
skunkhead
سمور بدبوی سر به فردی اطلاق میشود که به سمورهای بدبو یا ویژگیهای آنها ارادت خاصی دارد.
skunky
بدبو، به خصوص در مرتبط با بو یا طعم یادآور سمورهای بدبو.
skunkish
به ویژگیها یا رفتارهای مشابه سمورهای بدبو اطلاق میشود.
skunklet
به یک سمور بدبوی جوان یا کوچک اطلاق میشود.
skunktop
کثافتسرا، مکانی پر از زبالهها و بویهای ناخوشایند.
skupshtina
کسپشتینا، یک نوع مجمع یا شورا برای تصمیمگیری.
skurry
سرعت عبور کردن یا بیتابی به طور ناگهانی.
skuse
جای خالی دادن، به دیگران اجازه دادن برای گذر کردن.
sl
یک اصطلاح برای زبان خاص یا کدنویسی.
slabberer
کسی که در حین خوردن غذا پخش میکند یا کثیف میکند.
slabbery
حالت لیز و لغزنده، به ویژه بر اثر رطوبت یا خیس بودن، که باعث میشود سطح برای حرکت یا ایستادن آسان نباشد.
slabby
مربوط به سطوح یا اشکالی که مستطیلی یا تخت و ضخیم هستند.
slabbiness
حالت یا ویژگی تخت و ضخیم بودن، به ویژه در مورد سطوحی که میتوان بر روی آنها راه رفت.