subclassifies
زیرطبقه‌بندی می‌کند، به عمل تقسیم یک گروه به زیرگروه‌ها به گونه‌ای که سازمان‌دهی و تجزیه و تحلیل آن را ساده‌تر کند.
subclassifying
زیرطبقه‌بندی کردن، فرآیند تقسیم یک گروه یا مجموعه به زیرگروه‌ها برای فهم بهتر آن‌ها است.
subclassing
زیرطبقه‌بندی، فرایند تعریف یک کلاس فرزند از یک کلاس والد در برنامه‌نویسی است.
subclausal
زیرجمله‌ای به عناصری اطلاق می‌شود که به جملات اصلی اطلاعات اضافه می‌کنند و استقلال معنایی ندارند.
subclavate
زیرکلاویه به حالتی اطلاق می‌شود که در آن ساختار یا شکل چیزی به سمت پایین و به طور خاص به طور قابل توجهی خمیده باشد.
subclavia
زیرکلاویایی به ساختاری در بدن اطلاق می‌شود که به ارتباطات بین نقاط مختلف آناتومیک کمک می‌کند.
subclavicular
زیرکلاویایی به ناحیه‌ای اطلاق می‌شود که در زیر استخوان کلاویه قرار دارد و در موارد پزشکی اهمیت دارد.
subclavii
زیرکلاویایی‌ها به ساختارها و نقاطی اشاره دارد که به ناحیه زیرکلاویه مربوط می‌شوند.
subclavioaxillary
زیرکلاوی‌آکسیلاری به ناحیه‌ای اطلاق می‌شود که در زیر استخوان کلاویه و در ناحیه زیر بغل قرار دارد.
subclaviojugular
رگ زیرکلیدی-گردنی، به رگی گفته می‌شود که خون را از دست به سمت قلب منتقل می‌کند.
subclavius
عضله زیرکلیدی، عضله‌ای است که به تثبیت و حرکت شانه کمک می‌کند.
subclei
زیرطبقات، تقسیمات و یا ریزدسته‌هایی هستند که به یک گروه اصلی تعلق دارند.
subclerk
دستیار منشی، فردی است که به منشی اصلی در انجام امور اداری یاری می‌رساند.
subclerks
دستیاران منشی، افرادی هستند که به انجام وظایف اداری در کنار منشی اصلی می‌پردازند.
subclerkship
دوره دستیار منشی، برنامه‌ای است که به افراد فرصتی برای یادگیری و کسب تجربه در امور اداری می‌دهد.
subclimactic
زیر اوج، به چیزی اطلاق می‌شود که در مقایسه با نقاط اوج یا قوی‌تر کاملاً ناچیز یا ضعیف است.
subclimate
زیر آب و هوا، به شرایط جوی خاصی اطلاق می‌شود که معمولاً تحت تأثیر یک آب و هوای بزرگتر قرار دارد.
subclimatic
زیر آب و هوایی، به ویژگی‌های جوی خاصی اشاره دارد که در مقایسه با یک آب و هوای بزرگتر وجود دارد.
subclimax
زیر اوج، به نقطه‌ای در یک داستان یا رویداد اشاره دارد که از لحاظ احساسی کمتر از اوج اصلی است.
subclinically
زیر بالینی، به وضعیتی اشاره دارد که نشانه‌های واقعی بیماری وجود ندارد اما عارضه ممکن است قابل توجه باشد.
subclique
زیر گروه، به یک گروه فرعی از افراد اشاره دارد که در داخل یک گروه بزرگتر به هم نزدیک‌تر هستند.
subclone
زیرکلون به معنای یک بخش کوچک‌تر از یک کلون با همان ماده ژنتیکی است که برای بررسی ویژگی‌های خاص استفاده می‌شود.
subclover
زیرشبدر به معنای نوعی شبدر با اندازه کوچکتر است که معمولاً در کشاورزی استفاده می‌شود.
subcoastal
زیرساحلی به مناطقی اشاره دارد که کمی دورتر از ساحل قرار دارند و دارای ویژگی‌های خاصی هستند.
subcoat
زیرپوش به لایه‌ای از پشم یا مو اشاره دارد که زیر لایه رویی پوشش حیوانات وجود دارد.
subcollateral
زیرضمانت به ضمانت‌های اضافی اشاره دارد که در وام‌ها به کار می‌روند.
subcollector
زیرجمع‌آور به شخصی گفته می‌شود که در یک زمینه خاص به جمع‌آوری اشیاء می‌پردازد.
subcollectorship
زیرمجموعه‌داری به عنوان یک نقش مدیریتی یا اجرایی در سطح پایین‌تر از یک جمع‌کننده یا مدیر اصلی در یک سازمان یا نهاد تعریف می‌شود.
subcollege
زیرکالج به یک نهاد آموزشی فرعی یا زیرمجموعه‌ای از یک دانشگاه اصلی اشاره دارد که معمولاً دوره‌های خاص یا آموزشی حرفه‌ای ارائه می‌دهد.
subcollegial
زیرکالجی به ویژگی‌ها یا فعالیت‌های مرتبط با زیرکالج‌ها و ساختارهای فرعی در نظام‌های آموزشی اشاره دارد.
subcollegiate
زیرکالجی به سطوح آموزشی اشاره دارد که قبل از ورود به کالج یا دانشگاه اصلی، برای دانش‌آموزان در نظر گرفته می‌شود.
subcolumnar
زیرستونی به ساختارها یا طراحی‌هایی اشاره دارد که از ستون‌های فرعی یا ساختارهای پشتیبانی‌کننده استفاده می‌کنند.
subcommander
زیرفرمانده به یک مقام یا سمت نظامی اشاره دارد که در سطحی پایین‌تر از فرمانده اصلی فعالیت می‌کند.
subcommanders
زیردست فرماندهان، افرادی هستند که تحت فرماندهی یک فرمانده بالاتر فعالیت می‌کنند و معمولاً مسئولیت‌های خاصی در یک سازمان یا عملیات نظامی دارند.
subcommandership
فرماندهی زیردستی به عنوان یک مقام میان‌ردبه‌ای در سلسله مراتب نظامی، مسئولیت‌ها و نقش‌های خاصی را در مدیریت و هدایت عملیات‌ها شامل می‌شود.
subcommendation
تقدیر فرعی به عنوان یک نشان یا علامت قدردانی از خدمات یا عملکردهای فرد در یک زمینه خاص، به ویژه در زمینه‌های رسمی یا سازمانی استفاده می‌شود.
subcommendatory
تقدیر فرعی به نظرات یا بیاناتی گفته می‌شود که به طور ویژه خدمات یک شخص را بررسی و ارزیابی می‌کند و ماهیت مثبت دارد، اما به عنوان یک تعریف کامل نیست.
subcommended
تقدیر فرعی به حالتی اشاره دارد که فرد یا چیزی به طور غیررسمی یا غیرجدی به عنوان گزینه‌ای برای تأیید یا تقدیر پیشنهاد می‌شود.
subcommissary
زیردست خواروبار، شخصی است که مسئولیت تأمین و توزیع مواد و کالاها را در یک واحد یا سازمان بر عهده دارد.
subcommissarial
زیر کمیسری به معنای مربوط به یا وابسته به مقام کمیسار است.