subradiative
زیر تابشی، به وضعیتی در فیزیک اشاره دارد که در آن تابش به گونه‌ای کاهش می‌یابد یا محدود می‌شود.
subradical
زیر رادیکال، به نظریات یا مفاهیمی اطلاق می‌شود که در حاشیه یا پایین‌تر از مفاهیم اصلی قرار دارند.
subradicalness
زیر رادیکال‌ بودن، به ویژگی یا حالت بودن در حاشیه یا کمتر از حد مقبول اشاره دارد.
subradicness
زیر رادیکال بودن، اشاره به جنبه‌های حاشیه‌ای یا غیر رایج در یک پیشنهاد یا سیاست دارد.
subradius
زیر شعاع، به اندازه‌ای اشاره دارد که کمتر از شعاع اصلی است، معمولاً در هندسه استفاده می‌شود.
subradular
زیر رادیکال، به ساختارهایی اشاره دارد که در زیر سطح اصلی یا اصولی قرار دارند.
subrail
زیر ریل به ساختاری اطلاق می‌شود که زیر ریل‌های اصلی قرار دارد و برای پشتیبانی و نگهداری آن‌ها طراحی شده است.
subrailway
زیر راه‌آهن به شبکه‌ای از راه‌آهن می‌گویند که اکثراً در زیر زمین قرار دارد و برای حمل و نقل استفاده می‌شود.
subrameal
زیر وعده غذایی به قسمت کوچکی از یک وعده بزرگتر اطلاق می‌شود.
subramose
زودآب شدن به حالتی اطلاق می‌شود که در آن آب در مکانی جمع می‌شود و به یکباره جاری می‌گردد.
subramous
زودآب به حالتی اشاره دارد که آب به سرعت در یک مکان جمع می‌شود.
subrange
زیر رشته کوه به بخشی کوچک از یک رشته کوه بزرگتر اطلاق می‌شود.
subranges
زیرمحدوده‌ها به قسمت‌های کوچک‌تر یک بازه یا محدوده اشاره دارد که برای بررسی‌های خاص استفاده می‌شود.
subrational
زیررایانه به وضعیت یا اجزایی اشاره دارد که فراتر از کیفیت عقلانی نیستند.
subreader
زیرخواننده به ابزاری اشاره دارد که اطلاعات را در سطح کمتری نسبت به خواننده‌های اصلی پردازش می‌کند.
subreason
دلیل زیرین به علتی اشاره دارد که ممکن است ناپیدا یا ابتدایی باشد و تأثیرگذار بر رفتار یا تصمیم باشد.
subrebellion
شورش زیرین به شورش یا نارضایتی‌ای اشاره دارد که ممکن است به صورت غیرمستقیم یا در سطح محدود بروز کند.
subrectal
زیررکتال به ناحیه‌ای اشاره دارد که در زیر رکتوم قرار دارد و در پزشکی و آناتومی اهمیت دارد.
subrectangular
شکل یا فضای غیرمستطیلی که با زوایای راست تقریباً مستطیلی باشد.
subrector
مقام دوم در سیستم مدیریت یک دانشگاه، که زیر نظر رئیس مشغول به کار است.
subrectory
دفتری که زیر نظر رئیس دانشکده یا دانشگاه فعالیت می‌کند و مدیریت امور مربوطه را بر عهده دارد.
subrectories
جمع زیر دفتری‌ها که به مدیریت و سازماندهی امور مربوط به دپارتمان‌های مختلف کمک می‌کند.
subreference
مرجع فرعی به اطلاعاتی گفته می‌شود که به عنوان منبع کمکی در یک متن استفاده می‌شود.
subregent
مقامی که به عنوان جانشین یا دستیار حکمران اصلی عمل می‌کند.
subregional
زیرمنطقه‌ای، مربوط به یک منطقه کوچکتر در درون یک منطقه بزرگتر، با توجه به نکات جغرافیایی یا اجتماعی.
subregular
زیرمنظم، به معنای مربوط به الگوها یا وظایف که به طور منظم رخ نمی‌دهند.
subregularity
زیرمنظمی، ویژگی یا حالت عدم تکرار منظم برخی الگوها یا فعالیت‌ها.
subreguli
زیرقوانین، قوانین یا اصول فرعی که در یک ساختار بزرگتر وجود دارند و بر آن تأثیر می‌گذارند.
subregulus
زیرقوانی، مفهومی که به زیرمجموعه‌ای از قوانین بزرگتر اشاره دارد.
subrelation
زیررابطه، ارتباط فرعی یا وابستگی بین دو یا چند عنصر.
subreligion
زیرمذهب، یک دسته یا فرقه از یک مذهب اصلی است که ممکن است آموزه‌ها و آداب و رسوم خاص خود را داشته باشد.
subreniform
زیرکلیوی، اصطلاحی در گیاه‌شناسی برای توصیف شکلی است که شبیه به کلیه باشد.
subrent
زیر اجاره دادن، به معنای اجاره دادن فضایی است که خود شما آن را اجاره کرده‌اید.
subrents
زیر اجاره‌ها، پرداخت‌های مرتبط با اجاره فضاهایی است که خود آن فضا نیز اجاره شده است.
subrepand
زیر بازنمودن به معنای لایه‌گذاری یا افراز بافت به سطحی است.
subrepent
زیر توبه کردن به معنای ابراز پشیمانی به صورت جزئی یا نسبی است.
subreport
زیرگزارش، گزارشی است که جزئیات خاص‌تری از داده‌های اولیه را ارائه می‌دهد.
subreptary
زیرتجربی به اطلاعات یا دستورالعمل‌هایی اطلاق می‌شود که به طور غیررسمی و پنهانی ارائه می‌شوند.
subreption
زیرتجربه به عمل مخفیانه یا فریبنده ارائه اطلاعات ناقص یا تحریف شده اشاره دارد.
subreptitious
زیرکانه به اقداماتی اشاره دارد که به طور پنهانی انجام می‌شود و ممکن است مغایر با روش‌های قانونی یا اخلاقی باشد.