tallageable
قابل برداشت و استفاده از منابع زنده به طور پایدار.
tallaged
هویت یا حالت بالغ بودن یک موجود یا موجود زنده.
tallaging
فرایند یا عمل بالغ شدن یا رشد کامل یک موجود زنده.
tallahassee
پایتخت ایالت فلوریدا در ایالات متحده آمریکا.
tallaisim
تلاسیسم، نوعی قایق سنتی که به طور خاص برای ماهیگیری طراحی شده است.
tallaism
تلاسیسم، فلسفهای که بر اهمیت دیدگاههای بلند و درک کلی از زندگی تأکید دارد.
tallapoi
تلاپوی، نوعی هنر یا شیء با طراحیهای پیچیده و زیبا.
tallate
تلات، به معنای تنظیم و اصلاح یک پروژه یا طرح برای رسیدن به هدف یا موعد معین.
tallegalane
تلاگالن، سازی سنتی که معمولاً در مناسبتهای فرهنگی و جشنوارهها نواخته میشود.
tallero
تالروا، اصطلاحی که به شکل خاصی از هنر در یک فرهنگ محلی اشاره دارد.
talles
بلند، دارای ارتفاع زیاد نسبت به سایر اشیاء ، معمولاً در مورد افراد، ساختمانها یا اشیاء دیگر به کار میرود.
tallet
شخصیتی خیالی که معمولاً قدبلند و متفاوت از دیگران است.
talli
فردی که در کارهای جمعی و اجتماعی فعال است.
talliable
قابل قبول یا قابل تجربه، معمولاً در زمینههای گروهی یا اجتماعی.
talliage
فرایند یا عمل سازماندهی و برگزاری رویدادها.
talliar
شخصی که دارای دیدگاه خاص یا متفاوتی است.
talliate
تالیات، اصطلاحی تخصصی که به شرایط خاص رشد گیاهان اشاره دارد.
talliated
تعلق یافتن به نوعی از گیاهان که دارای ویژگیهای رشد خاصی هستند.
talliating
عمل تالیاتگذاری، به فرایندی اشاره دارد که در آن ویژگیهای رشد گیاهان مورد بررسی قرار میگیرد.
talliatum
تالیاتوم، نوعی از گیاهی که در تحقیقات بومشناسی مورد مطالعه قرار میگیرد.
tallier
تالیآر به شخصی اطلاق میشود که به ثبت و ردیابی رشد گیاهان میپردازد.
talliers
تالیآرها به گروهی از افراد اطلاق میشود که به ثبت و نظارت بر رشد گیاهان میپردازند.
tallish
به معنی کمی بلندتر از معمول، اما نه به طور کامل بلند.
tallyshop
محل یا فروشگاهی که در آن شمارش آرا یا آماری انجام میشود.
tallit
پارچهای با نقش و نگار خاص که یهودیان در مراسم مذهبی به عنوان نشانهای از ایمان میپوشند.
tallithes
جمع تالیت، پارچههای خاصی که در مراسم مذهبی استفاده میشود.
tallithim
جمعی از تالیت، که به معنای پارچههای مخصوص مذهبی میباشد.
tallitoth
تالیتوت، شال مخصوص یهودیها که در هنگام نماز میپوشند.
tallywag
شخصی که رفتارهای شلوغ و بیسر و صدا دارد.
tallywalka
شخصی که در یک رویداد یا تجمع نقش راهنما و سازمانی دارد.
tallywoman
زن که مسئول شمارش و ثبت آرا یا اطلاعات است.
tallywomen
زنان که مسئول شمارش و ثبت آرا یا اطلاعات هستند.
tallness
بلندی، صفتی برای توصیف ارتفاع یک جسم یا فرد.
tallnesses
بلندیها، صفت یا ویژگی که به ارتفاع چیزی اشاره میکند.
talloel
تالوئل، نام یک نوع گل یا گیاه خاص.
tallol
تالو، یک نوع الگو یا طرح در هنر یا بافت.
tallols
تالولها، اشیای خاص یا آثار هنری که ممکن است به شکل گروهی وجود داشته باشند.
tallote
تالوت، نوعی گیاه که در مناطق مرطوب رشد میکند.
tallowberry
تالو بری، نوعی بوته که میوههای کوچکی میدهد.