tautaug
تائوتاگ: اصطلاحی خاص که در برخی فرهنگ‌ها به کار می‌رود.
tautaugs
تائوتاگ‌ها: دسته‌ای وسیع‌تر از اصطلاحاتی که در یک فرهنگ به کار می‌روند.
tauted
تعارف کردن به کسی یا چیزی؛ به تمجید و ستایش کسی پرداخته می‌شود.
tautegory
دسته‌بندی خاص که آثار یا اشیاء را بر اساس ویژگی‌های مشابه مرتب می‌کند.
tautegorical
مرتبط با تعاریف و دسته‌بندی‌ها، به شکلی کاربردی و روشن.
tauten
کشیده و محکم کردن چیزی به طوری که سست نباشد.
tautened
حالتی که در آن چیزی به صورت محکم و کشیده درآمده است.
tautening
عمل کشیدن یا محکم کردن چیزی.
tautens
کشیدگی، حالتی است که در آن یک ماده یا جسم به خاطر نیروهای وارده کشیده شده و تنش پیدا می‌کند.
tauting
کشیدگی، حالتی از تنش و استرس که ممکن است قبل از رویدادی مهم احساس شود.
tautirite
توتیریت، یک ماده خاص با ویژگی‌های منحصر به فرد که در زمینه‌های مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرد.
tautit
کشیدگی، حالتی که یک ماده با آن به شکل متراکم و باریک قرار می‌گیرد و باعث افزایش کیفیت آن می‌شود.
tautly
به طور کشیده، حالتی که چیزی به شدت یا سختی نگه داشته شود.
tautness
کشیدگی، حالتی که در آن یک چیز به شدت کشیده یا محکم باشد.
tautnesses
تنش، کشش یا سفتی در یک ماده یا جسم است که به طور خاص به حالات مختلف اشاره دارد.
tautochrone
تائوتوکرون به مسیری گفته می‌شود که زمان لازم برای سفر ذره‌ای به نقطه‌ای معین، مستقل از سرعت آن است.
tautochronism
تائوتوکرونیسم به ویژگی‌هایی اشاره دارد که در آن زمان واکنش یا حرکت در سیستم‌های پیچیده مستقل از عوامل دیگر است.
tautochronous
تائوتوکرون به وضعیتی اشاره دارد که در آن رفتار یا نتایج نسبت به زمان مستقل باشند.
tautoisomerism
تائوتوایزومرism به ویژگی‌هایی اشاره دارد که در آن یک مولکول می‌تواند به اشکال مختلف با شرایط پایدار وجود داشته باشد.
tautologic
تائوتولوژیک به آن دسته از عبارات گفته می‌شود که همواره درست هستند و هیچ اطلاعات جدیدی ارائه نمی‌دهند.
tautological
عبارت یا جمله‌ای که در آن یک مفهوم به صورت زائد و غیرضروری تکرار می‌شود.
tautologically
به روشی که در آن مفهومی به صورت زائد و غیرضروری تکرار می‌شود.
tautologicalness
ماهیت یا ویژگی دوری‌خودش در عبارات یا جملات.
tautologise
عمل تکرار مفهوم به طور زائد و غیرضروری.
tautologised
زمان گذشته فعل دوری‌خودش گفتن.
tautologising
عمل دوری‌خودش گفتن در حال حاضر.
tautologism
توتولوژیسم، بیان یک مفهوم به شیوه‌ای است که در آن محتوا به طور غیرضروری تکرار می‌شود.
tautologist
توتولوژیست، فردی است که به بررسی و تحلیل تکرارهای بی‌معنی در بیانات می‌پردازد.
tautologize
توتولوژی کردن، به کار بردن عباراتی است که معنای تکراری دارند.
tautologized
توتولوژی شده، اشاره به وضعیتی دارد که محتوای بیان شده ساده و تکراری است.
tautologizer
توتولوژیست، کسی که در بیان‌های خود به طور مداوم تکرار می‌کند.
tautologizing
توتولوژی کردن به فرایند تکرار بی‌فایده مفاهیم در مکالمات اشاره دارد.
tautologous
تاتولوژی به معنای گفتن دو چیز مشابه به یکدیگر است که یکی از آنها تکرار دیگری است.
tautologously
به طور تاتولوژیکی، به این معنی که چیزی را به صورت غیرضروری تکرار کنید.
tautomeral
تاتومر به معنای دو یا چند شکل مختلف از یک مولکول است که می‌توانند به راحتی به یکدیگر تبدیل شوند.
tautomery
عمل یا فرایند تبدیل مولکول‌ها به تاتومرهایشان.
tautomeric
خصوصیات یا رفتار مربوط به تاتومرها.
tautomerism
پدیده‌ای که در آن تاتومرها به یکدیگر تبدیل می‌شوند.
tautomerizable
قابل تاتومریزاسیون، به ویژگی ترکیبات شیمیایی اطلاق می‌شود که می‌توانند در اشکال ساختاری مختلف وجود داشته باشند.
tautomerization
تاتومریزاسیون، واکنشی است که در آن یک ترکیب بین اشکال تاتومریک خود جابجا می‌شود.