tautomerize
تاتومریز کردن، به معنای تغییر یک ترکیب شیمیایی از یک شکل تاتومریک به شکل دیگر است.
tautomerized
تاتومریز شده، به حالتی از یک ترکیب اشاره دارد که به شکل تاتومریک دیگری تبدیل شده است.
tautomerizing
تاتومریزاسیون، به فرآیند تغییر یک ترکیب شیمیایی بین اشکال تاتومریک مختلف اشاره دارد.
tautometer
تاتومتر، ابزاری است که برای اندازهگیری ثابت تعادل در ترکیبات تاتومریک به کار میرود.
tautometric
تعریف: مربوط به اندازهگیری دقیق، بهویژه در زمینههایی که ثبات و دقت مورد توجه هستند.
tautometrical
تعریف: مربوط به فنون اندازهگیری دقیق و استفاده از آنها در نتایج علمی.
tautomorphous
تعریف: به همسانی در ویژگیها یا شکلها اشاره دارد، بهویژه در موجودات زنده.
tautonymy
تعریف: نوعی نامگذاری که در آن نام جنس و گونه یکسان است.
tautonymic
تعریف: مربوط به نوعی نامگذاری علمی که در آن نام جنس و گونه یکسان هستند.
tautonymies
تعریف: اشکال مختلف توتونیمی در علم زیست شناسی.
tautonymous
نامی که در آن جنس و گونه یکسان هستند؛ مثلاً گونهای از گلابی که جنس آن نیز گلابی است.
tautoousian
اصطلاحی در زبانشناسی که به افزونگی یا تکرار در زبانی اشاره دارد.
tautoousious
به وصفهایی گفته میشود که به صورت تکراری و اضافی از واژهها استفاده کنند.
tautophony
حالت صوتی که در آن کلمات یا عبارات مشابه یا تکراری از نظر صدا وجود دارند.
tautophonic
به توصیفهایی گفته میشود که دارای صداهای مشابه باشند و میتوانند منجر به انطباق محسوسی شوند.
tautophonical
به هر ویژگی یا تکنیکی گفته میشود که به صداهای مشابه و تکراری اشاره دارد.
tautopody
تاؤتوپدی به معنای نوعی ساختار زبانی است که در آن یک واژه نقشهای مختلفی را به طور همزمان ایفا میکند.
tautopodic
تاؤتوپدی اشاره به نوعی زبانشناسی دارد که القای یک کلمه در چندین نقش را بررسی میکند.
tautosyllabic
تائوتوسیلابیک به الگوهایی اشاره دارد که در آن تمام هجاها مشابه یا یکسان هستند.
tautotype
تاؤتوپ تایپ به معنای نوعی نوع شناسی است که در آن یک حرف یا نماد بار معنایی ثابت دارد.
tautourea
تاؤتوئوریا به ترکیب شیمیایی اطلاق میشود که شامل اوره به همراه خواص خاصی است.
tautousian
تائوتوسیان به نظریههایی اشاره دارد که بر روی تکرارها و اضافهگوییها در زبان متمرکز است.
tautousious
توتوسیوس به معنی خاصی است که به یک ویژگی خاص نگهداری یا دوام اشاره دارد و غالباً در زمینه مواد و طراحی به کار میرود.
tautozonal
توتوزونال به ویژگیهایی اشاره دارد که در نواحی خاص یا زونها رخ میدهد و ممکن است به تغییرات محیط زیست مربوط باشد.
tautozonality
تاتو زونالیته به توصیف ویژگیها و الگوهای مشاهده شده در زونهای خاص زیستمحیطی اشاره دارد.
tauts
تاتها به مفاهیم یا گفتههای مختصر و موجز اشاره دارند که معمولاً برای تأکید بر یک ایده خاص استفاده میشوند.
tav
tav به مکانی عمومی گفته میشود که اغلب غذا و نوشیدنی سرو میکند و به عنوان محل اجتماعات اجتماعی نیز شناخته میشود.
tavast
tavast به یک ابزار یا وسیلهای خاص اشاره دارد که به انجام کارهای متفاوت کمک میکند.
tavastian
سبک و حال و هوای مربوط به میهمانخانهها و غذاهای خانگی.
tave
عمل آمادهسازی غذا با حرارت و توجه مخصوص.
tavell
محل یا فضایی برای جمع شدن مردم جهت نوشیدن و تفریح.
taver
محل یا فضایی که در آن مردم جمع میشوند و معمولاً نوشیدنی یا غذا میخورند.
taverner
کسی که در یک میهمانخانه کار میکند و معمولاً مسئول مدیریت یا سرویس است.
taverners
افرادی که در میهمانخانهها کار میکنند و معمولاً در فرهنگ محلی تأثیرگذار هستند.
tavernize
تبدیل به یک مکان تفریحی مشابه tavern، جایی که مردم میتوانند جمع شوند و socialize کنند.
tavernless
نبود tavern یا مکان تفریحی، جایی برای جمع شدن افراد.
tavernly
دارای ویژگیهای مرتبط با tavern، جایی که فضایی دوستانه و راحت وجود دارد.
tavernlike
مشابه tavern، اشاره به فضایی دوستانه و غیررسمی دارد.
tavernous
دارای فضای بزرگ و باز مانند tavern.
tavernry
فضا یا جو tavern، جایی که مردم به هم میپیوندند و اجتماعی میشوند.