teeteringly
به صورت ناپایدار یا با عدم تعادل، به شکلی که ممکن است سقوط کند.
teetertail
دم لنگ‌لنگان، حالتی از گربه یا حیوانات که در اثر تعادل ناکافی به طرفین حرکت می‌کند.
teethache
دردی که در دندان یا اطراف آن احساس می‌شود و معمولاً ناشی از مشکلات دندان مانند پوسیدگی است.
teethbrush
ابزاری که برای تمیز کردن دندان‌ها و لثه‌ها استفاده می‌شود و معمولاً دارای موهای نرم است.
teether
ابزاری نرم و معمولاً پلاستیکی که به نوزادان داده می‌شود تا در هنگام دندان‌درآوردن بجوند.
teethers
چند دندان‌گیر که به نوزادان کمک می‌کند در دوران دندان‌درآوردن تسکین یابند.
teethful
دارای دندان‌های سالم و کامل، به ویژه در زمینه زیبایی لبخند.
teethy
خنانه یا نشان‌دهنده دندان‌ها، به خصوص در اشاره به لبخند.
teethier
دندان‌دارتر، اشاره به شرایط یا حالتی که در آن دندان‌ها بیشتر به نمایش گذاشته می‌شوند.
teethiest
دندان‌دارترین، بیانگر بیشترین میزان دندان در یک نما یا حالت است.
teethily
با دندان‌داری، به شکل قابل رویت از دندان‌ها، معمولاً در حالات خوشحالی یا تهدید.
teethless
بی‌دندان، به حالتی اشاره دارد که در آن فرد یا حیوانی دندان ندارد.
teethlike
شکل دندانی، به ظاهری گفته می‌شود که شبیه دندان است.
teethridge
رگه دندانی، به ایجاد یا شکل‌گیری طبیعی‌ای اشاره دارد که شبیه دندان است.
teety
تی‌تی به معنی ظاهری غیر معمول، معمولاً به دلیل داشتن ویژگی‌هایی خاص یا غیرعادی است.
teeting
تی‌تینگ به عملی اشاره دارد که در آن دندان‌ها در حال رشد هستند، به ویژه در نوزادان.
teetotaled
تی‌تو Tal-ed به معنای قطع کامل مصرف الکل است.
teetotaling
تی‌تو Tal-ing به معنای سبک زندگی بدون مصرف الکل است.
teetotalism
تی‌تو تالیسم به معنی مکتب فکری یا عملی است که از عدم مصرف الکل حمایت می‌کند.
teetotalist
تی‌تو Tal-ist به فردی اطلاق می‌شود که به عدم مصرف الکل پایبند است.
teetotalled
توقف کامل مصرف الکل، به‌ویژه به‌صورت دائمی یا به‌علت خوش‌نامی.
teetotally
به‌طور کامل، یا به‌طور مطلق در تعهد به پرهیز از الکل.
teetotalling
حرکت یا فلسفه پرهیز کامل از مصرف الکل.
teetotals
فردی که هیچ نوشیدنی الکلی مصرف نمی‌کند، یا به‌طور عمومی پرهیز از الکل.
teetotumism
یک مکتب فکری که به ترویج زندگی بدون الکل می‌پردازد.
teetotumize
فرآیند یا عمل تبدیل به عدم مصرف الکل.
teetotumwise
به معنای رفتار یا تصمیم‌گیری با دقت و معقول است، به ویژه در مورد انتخاب‌های شخصی، مانند نوشیدن الکل.
teetsook
به معنای برداشتن یا جمع‌آوری چیزها به‌ویژه چیزی که ممکن است شخصی یا خصوصی باشد.
teewhaap
به نوعی از صداهای حیواناتی اشاره دارد که معمولاً در زمینه هشدار یا جلب توجه استفاده می‌شود.
tef
نوعی دانه مغذی که معمولا در غذاهای آفریقایی استفاده می‌شود و به عنوان منبع پروتئین شناخته می‌شود.
teffs
به دانه‌هایی اشاره دارد که معمولاً در کشاورزی به دلیل ارزش غذایی آنها کشت می‌شوند.
tega
به ماده یا تکنیکی در هنر اشاره دارد که کاربرد خاصی در خلاقیت و طراحی دارد.
tegean
پرنده‌ای با زیبایی خاص که در داستان‌های محلی به عنوان نماد آزادی مطرح می‌شود.
tegeticula
جنس پروانه‌ای که به تحقیقات علمی در زیست شناسی تعلق دارد.
tegg
وسیله‌ای که در گذشته‌ها در بازی‌ها و سرگرمی‌ها مورد استفاده قرار می‌گرفت.
tegment
بخشی از سیستم عصبی مرکزی که به درک بهتر کارکردهای مغز کمک می‌کند.
tegmental
منطقه‌ای از مغز که در کنترل حرکتی مهم است.
tegminal
ویژگی‌هایی که در طبقه‌بندی حشرات و موجودات زنده دیگر مورد توجه قرار می‌گیرند.
tegmine
تگمین، واژه‌ای نادر که به نوع خاصی از گیاه یا موجود زنده اشاره دارد و در زمینه های علمی مثل گیاهشناسی استفاده می‌شود.
tegua
تگوآ، به یک شیء یا موجودی اشاره دارد که معمولاً به خاطر زیبایی و ویژگی‌های خاصش شناخته می‌شود.