temptableness
وسوسه‌انگیزی، ویژگی یا حالتی که باعث وسوسه و تحریک به اقدام می‌شود.
temptational
وسوسه‌آور، ویژگی یا حالتی که موجب تحریک و تمایل به اقدام می‌شود.
temptationless
بدون وسوسه، حالت یا شرایطی که در آن تحریک یا وسوسه‌ای وجود ندارد.
temptatious
وسوسه‌آور، چیز یا وضعیتی که به طرز خاصی جلب توجه می‌کند.
temptatory
وسوسه‌آور، توصیف ویژگی یا وضعیتی که باعث وسوسه و جلب توجه می‌شود.
temptingly
به طرز وسوسه‌انگیز، به‌گونه‌ای که وسوسه و تحریک به عمل بخشد.
temptingness
وسوسه‌انگیزی، خاصیتی است که باعث می‌شود چیزی جذاب و جالب به نظر برسد و فرد را به سمت خود جلب کند.
temptsome
وسوسه‌آور، به چیزی اشاره دارد که جذاب و متمایل‌کننده به سمت آن باشد.
tempuras
تمپورا، نوعی غذا در آشپزی ژاپنی است که در آن مواد غذایی در خمیر پوشانده شده و سرخ می‌شوند.
tempus
'tempus' یک واژه لاتین به معنای زمان است، که در زبان‌های متفاوت معانی مختلفی دارد.
temse
تمسه، نام یک شهر کوچک در کشور بلژیک است که به خاطر تاریخ و فرهنگی‌اش شناخته می‌شود.
temsebread
نان تمسه، نوعی نان است که در شهر تمسه تهیه و پخته می‌شود و به عنوان غذای محلی شناخته می‌شود.
temseloaf
تمزلوف نوعی نان یا کیک است که بیشتر به خاطر طعم خاصش مورد توجه قرار می‌گیرد و ممکن است از مواد خاصی تهیه شود.
temser
تمسر یک ابزار فنی است که برای اندازه‌گیری دما در شرایط مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرد.
temulence
تمولنس نشان‌دهنده حالتی از نشئگی یا حالت مستی است که معمولاً به دلیل مصرف الکل ایجاد می‌شود.
temulency
تمولنس به حالت و فضایی اشاره دارد که در آن افراد معمولاً شاد و سرزنده هستند، به‌خصوص در جمع‌های اجتماعی.
temulent
تمولنت به حالتی اشاره دارد که در آن فرد مست یا سرخوش است و ممکن است رفتارهای جذابی از خود بروز دهد.
temulentive
تمولنتیو به حالتی اشاره دارد که در آن فرد به‌طور مداوم نشانی از مستی یا سرخوشی نشان می‌دهد.
temulently
تملنت به معنای صحبت کردن یا بیان کردن به طرز واضح و مطمئن است.
tenability
قابلیت تحمل، به معنای قابلیت دفاع یا پشتیبانی از یک نظریه یا موضع است.
tenableness
قابلیت تحمل، به معنای ثابت‌کردن یا حمایت از یک ادعا یا توافق.
tenably
به طور قابل قبول، به معنای بیان یک ایده یا نظر با دلایل قوی.
tenacy
مدت زمانی که کسی یک ملک یا محلی را اجاره می‌کند.
tenaciousness
پافشاری و عزم راسخ در انجام کار یا رسیدن به هدف.
tenacities
اصرار، استقامت و نپذیرفتن شکست در شرایط دشوار.
tenacle
بازوی بلند و نرم موجودات دریایی مانند هشت‌پا و مدوزی.
tenaculums
ساختمان یا عضو خاصی که به بعضی از موجودات دریایی کمک می‌کند.
tenai
قرارداد یا توافقی که در زمینه‌های حقوقی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
tenail
ابزار یا وسیله‌ای که برای نگه‌داشتن یا گیره‌کردن اشیاء استفاده می‌شود.
tenaille
نوعی تجهیز نظامی برای به دام انداختن یا محاصره کردن دشمن.
tenailles
تنايليز، ابزاری برای نگه‌داری یا کشیدن اشیاء، به‌ویژه در کار با فلز.
tenaillon
تنايلون، ابزاری در هنر و صنایع دستی برای شکل‌دهی و کار با مواد نرم.
tenails
تنايلز، نوعی میخ یا کاردک که برای محکم کردن مواد استفاده می‌شود.
tenaim
تنایم، یک نوع تمرین ورزشی برای تقویت تعادل و قدرت بدن.
tenaktak
تنکتک، یک رقص سنتی که در مراسم فرهنگی انجام می‌شود.
tenalgia
تنالژیا، درد در ناحیه پا که می‌تواند ناشی از آسیب یا زخم باشد.
tenantableness
قابلیت اجاره‌نشینی، شرایطی که یک مکان برای اجاره مناسب است.
tenanter
مستاجر به شخصی اطلاق می‌شود که ملکی را به‌صورت اجاره‌ای از مالک صاحب‌ملک می‌گیرد.
tenantism
اجاره‌نشینی به شرایط یا پدیده‌ای اشاره دارد که در آن زندگی در مکان‌های اجاره‌ای غالب می‌شود.
tenantless
بدون مستاجر؛ وضعیت مکانی که هیچ مستاجری در آن زندگی نمی‌کند.