antibrachial
منطقهای در بدن که مربوط به زیر بازو و حرکت آن است.
antibreakage
ویژگیهایی که به یک ماده یا شیء کمک میکند تا در برابر شکستن مقاوم باشد.
antibridal
مربوط به عروسی یا اشیاء و مراسمی که به عروسی مرتبط نیست.
antibromic
مواد یا ترکیباتی که خاصیت ضد بروم دارند.
antibubonic
مواد یا درمانهایی که در برابر طاعون مقاوم هستند.
antibug
محصولات و مواد شیمیایی که برای مبارزه با حشرات استفاده میشوند.
antiburgher
مربوط به جنبش یا ایدههایی که علیه ثروتمندان و قدرت آنها عمل میکند.
antibusing
شیوهای برای جلوگیری از انتقال نادرست و غیرمنصفانه دانشآموزان به مدارس مختلف.
antica
مربوط به شیوهها و آثار هنری از دوران باستان.
anticachectic
دارو یا درمانی که به مقاومت در برابر کاهش وزن کمک میکند.
antical
ویژگیای که از زنگزدگی و تغییر رنگ مواد جلوگیری میکند.
anticalculous
درمان یا روشهایی که برای جلوگیری از ایجاد سنگ کلیه استفاده میشود.
antically
به معنای انجام چیزی به صورت مضطرب یا با حرکات غیرطبیعی و ناموزون.
anticamera
به معنای اتاق پیشین یا اتاق انتظار که قبل از ورود به فضای اصلی قرار دارد.
anticapital
به معنای مخالف یا ضد سرمایهداری و سیستم اقتصادی آن.
anticapitalism
به معنای انتقاد یا مخالفت با سرمایهداری و سیستمهای اقتصادی مرتبط با آن.
anticapitalistic
ضد سرمایهداری به معنای مخالفت با نظام اقتصادی سرمایهداری و باور به برابری و عدالت اقتصادی است.
anticapitalistically
به شکلی که مخالف سرمایهداری باشد، استفاده میشود زمانی که فرد یا گروهی ایدههای ضد سرمایهداری را مطرح میکند.
anticar
ضد خودرو به حرکت یا تلاشی اشاره دارد که به کاهش استفاده از خودروها و ترویج حمل و نقل پایدار مربوط میشود.
anticardiac
ضد قلبی به معنای جلوگیری از مشکلات یا بیماریهای قلبی بهوسیله داروها یا اقدامات پزشکی است.
anticardium
ضد قلب به ساختارهایی اطلاق میشود که در زیستشناسی باعث مخالف با عملکردهای طبیعی قلب میشوند.
anticarious
ضد پوسیدگی به معنای جلوگیری از پوسیدگی دندان و حفظ سلامت دهان و دندان بـه وسیله مواد دارویی است.
anticarnivorous
ضدگوشتخواری به معنی عدم مصرف گوشت و ترویج استفاده از غذاهای گیاهی است.
anticaste
ضدکاست به معنای مخالفت با سیستمهای اجتماعی است که بر اساس طبقات و سلسلهمراتب اجتماعی تقسیمبندی میکنند.
anticatalase
ضدکاتالاز به آنزیمهایی اطلاق میشود که فعالیت کاتالاز را تضعیف یا مهار میکنند.
anticatalyst
ضدکاتالیست به موادی اشاره دارد که فعالیت کاتالیستها را متوقف یا کاهش میدهند.
anticatalytic
ضدکاتالیتی به حالتی اشاره دارد که در آن سرعت واکنش با وجود کاتالیست کاهش مییابد.
anticatalytically
بهطور ضدکاتالیتیک به عملی اطلاق میشود که در آن کاتالیست نمیتواند تحریک کند یا سرعت واکنش را کاهش میدهد.
anticatalyzer
آنتی کاتالیزور، مادهای است که سرعت یک واکنش شیمیایی را کاهش میدهد.
anticatarrhal
آنتی کاتارال به داروهایی گفته میشود که برای کاهش التهاب مخاط و ترشحات آن مؤثرند.
anticathexis
آنتی کاتکسیس به عمل تضعیف یا کاهش تمایلات عاطفی اشاره دارد.
anticatholic
آنتی کاتولیک نسبت به مخالفت یا تنفر از آیین کاتولیک اشاره دارد.
anticausotic
آنتی کازوتیک به موادی اطلاق میشود که درد را کاهش میدهند بدون آنکه آسیب بزنند.
anticaustic
آنتی کاستیک به مواد یا عواملی اشاره دارد که برای تسکین آسیبهای ناشی از مواد خورنده به کار میروند.
anticensorial
ضد سانسور به معنای مخالفت با هرگونه محدودیت بر آزادی بیان و افکار عمومی است.
anticensorious
ضد سانسوری به معنای عدم قضاوت یا سرزنش دیگران به خاطر نظرات یا عقایدشان است.